ویرگول
ورودثبت نام
آناهیتا رجب زاده
آناهیتا رجب زاده
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

تُرک در اشعار مولانا

واژه ی تُرک در اشعار فارسی جایگاه ویژه دارد برخی ها واژه ی ترک را به زیبارو تعبیر کرده اند و برخی دیگر منظور شاعران را همان نژاد مردمان ترک نامیده اند که به علت حکومت های متعدد و مختلف ترک زبان در ایران اشعار نیز تحت تاثیر این قوم قرار گرفته است.

در ابتدای مقاله عرض کنم بنده ترک نیستم و هیچ ارتباطی هم با ترکها ندارم ولی چون به شعر علاقه داشتم و برخی اشتباهات از اشعار فارسی را دیدم که خواستم تجربه ی خودم را هم بنویسم.

در این مقاله فقط به اشعار مولانا درباره ی ترک میپردازیم.


مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷۸ :

ترک تویی ز هندوان چهره ترک کم طلب

ز آنک نداد هند را صورت ترک ، تنگری

در این بیت احتمالا مخاطب مولانا شمس تبریزی هست و به وضوح دو کلمه ی ترک و تانگری ( خدای ترکان باستان ) نشان دهنده قومیت ترک زبانان است چرا که اگر مقصود زیبارو بود قطعا از نام خدای مردمان ترک نام برده نمیشد.
معنی بیت : ترک تو هستی از هندوها انتظار داشتن چهره ی ترک نداشته باشد چون که تنگری ( خدای ترکان ) به هندی ها صورت ترک نداده است.


مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۶ :

بیگانه مگیرید مرا زین کویم

در کوی شما خانهٔ خود می‌جویم

دشمن نیم ارچند که دشمن رویم

اصلم ترکست اگرچه هندی گویم

در این رباعی مولانا درباره ی خودش صحبت میکند.در بیت اول مشخصا بخاطر غریب بودنش در سرزمین ترکیه امروزی صحبت میکند که محل زندگی مولانا بوده و چون مولانا اهل بلخ بود آنجا غریب حساب میشد ولی میگه منو بیگانه فرض نکنید من خانه ام اینجاست دارم دنبال خانه ی خودم در منطقه ی شما میگردم .
و در بیت دوم فعل ( گویم ) استفاده شده که قطعا درباره ی زبان گویش هست و گفته اصلم ترک است هرچند که هندی میگویم.


مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۹ :


رها کن حرف هندو را ببین ترکان معنی را

من آن ترکم که هندو را نمی‌دانم نمی‌دانم

بیا ای شمس تبریزی مکن سنگین دلی با من

که با تو سنگ و لولو را نمی‌دانم نمی‌دانم

در این شعر نیز مولانا با شمس صحبت میکند و به وضوح در مصرع اول درباره ی صحبت معنی حرف میزند که هر دو به گویش زبانی مرتبط هستند و کسی که استعاره ی زیبایی چهره به کار برده باشد هرگز آنرا به گویش و حرف و معنی ربط نمیدهد.
و معنی شعر هم واضحه که باز مولانا میگه من ترکم و حرف مردم هندو را نمیدانم


مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۳ :

خمش کن کز ملامت او بدان ماند که می‌گوید

زبان تو نمی‌دانم که من ترکم تو هندویی

در اشعار مولانا میبینید که هندی و ترکی همیشه در کنار هم استفاده شده است و دلیلش هم واضح است در آن زمان دو زبان رایج هندی و ترکی بوده است که در مقابل هم قرار داشتند. مولانا خود را یک ترک میدانست که به هندی صحبت میکند و البته هر دو را میداند.



مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹ :

من بی‌خود و تو بی‌خود ما را که بَرد خانه؟

من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه؟

...

گفتم: ز کجایی تو؟ تسخر زد و گفت: ای جان

نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه


در شعر بالا مخاطب اصلی شعر مشخص نیست ولی کارشناسان ادبیات فارسی معتقد هستند که مخاطب مولانا در این شعر دقیقا خودش میباشد. چرا که مولانا چنین جسارتی در حق شمس نمیکرد که به او بگوید :

ای پیشِ چو تو مستی افسونِ من افسانه

این شعر میتواند صحبت خود مولانا در حالت عادی با خود مولانا در حالت مستی باشد.

و در بیت دوم بالا میبینید که از اصالت خودش صحبت میکند و همه میدانیم فرغانه در اسیای میانه ی آن زمان و در نزدیکی بلخ بوده است و برخی معتقدند که پدر مولانا اهل فرغانه و مادرش بلخ بوده که البته بلخ در گذشته جزو مناطق ترکستان بوده است.


مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳ :

تو ماه ترکی و من << اگر >> ترک نیستم

دانم من این قدر که به ترکی است آب سو

در این بیت مخاطب مولانا شمس میباشد و شمس را به ماه ترکی تشبیه کرده است و در ادامه گفته اگر من ترک نیستم حداقل همینقدر میدانم که واژه سو چیست!
در اینجا بین ماه و سو ارتباط هست . شمس به ماه تشبیه شده و مولانا به انعکاس ماه در آب و بخاطر همین از واژه ی سو استفاده شده که کلمه ای ترکی میباشد.

در اینجا ترک بودن شمس را بعنوان یک مزیت در نظر گرفته و گفته اگر من آنقدر هم ترک نیستم ولی انعکاس تو در آب که هستم و همینقدر که میدانم معنی آب در ترکی چه میشود.





مولاناشعرادبیاتترکترکستان
علاقه مند به هنر و موسیقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید