امروز که داشتم از باشگاه برمیگشتم،دیدم یکی در ماشینش بازه و انگار که میخواد سوار شه پشت و نگا میکرد؛وقتی دیدمش یه لحظه قلبم انگار از حرکت وایساد و بعدش به جبران اون ایستادنه شروع کرد تندتند زدن.خیلی شبیهت بود.وقتی داشتم از کنار ماشینش رد میشدم سرم و خم کردم تا یبار دیگه ببینم.
میگم ازت متنفرما ولی خب قلبم بعضی وقتا نمیفهمه،مثه خودمه. بگی یکار و انجام نده دقیقا. همونو انجام میده.
میگم ازت متنفرما ولی هنوزم منتظرم. نمیدونم این امید لعنتی و چجوری ناامید کنم. نمیدونم چجوری به قلبم بفهمونم تو آدم اشتباهی بودی. نمیدونم چجوری بهش بفهمونم تو دیگه نیستی.
میگم ازت متنفرما ولی هنوز شبا که سرم و میذارم رو بالش،بالش کوچک و میگیرم تو بغلم و عطا که روشه رو بو میکنم.هنوز عطره رو نگه داشتم.
میگم ازت متنفرما ولی هنوز تمام چیزایی که مربوط بهت هست رو نگه داشتم. از شماره ات بگیر تا همون عطر
میگم ازت متنفرما!میگم تو آدم اشتباهی بودی!میگم من اشتباه کردم!میگم تو اشتباه کردی !کارای بدت و دوره میکنم!کارای بدم و دوره میکنم تا ازت بیشتر متنفر شم ولی نمیدونم چرا تنفرم ازت بیشتر از یه هفته نمیشه و بعد دوباره میکشی منو سمت خودت.
میگم تو اونی نبودی که من میخواستم!میگم بودنت بیشتر از نبودنت آزارم میداد!میگم وقتی باهات بودم از همه جی باز میموندم!میگم چقدر برام ناراحتی درست کردی!و..
همه اینارو میدونم.ولی نمیدونم چرا از صدجا میای تو فکرم.
کاش تموم شی؛
کاش تو ذهنم بمیری.