
پروفسور محمود صالحی راد، فیلسوف هستیشناس و معمار TIAV
بخش اول: معمای فقدان در روانشناسی هدف
روانشناسی انگیزشی و بخش عمدهای از مدلهای مدیریت زمان و هدفگذاری که امروزه در بازار موفقیت و توسعهٔ فردی عرضه میشوند، یک نقص ساختاری بنیادین دارند: آنها انسان را یک موجود نتیجهگرا میدانند که صرفاً با تعیین هدف قابلسنجش و زمانبندی شده (مانند SMART یا OKR) به سعادت میرسد.
اما تجربهٔ سیستمی به ما میگوید که هزاران فرد هدفمند وجود دارند که به مقصد میرسند، اما در طول مسیر تبدیل به موجوداتی خالی، فاقد معنای درونی و از خود بیگانه میشوند. مشکل کجاست؟
مشکل این است که این مدلها، هستی انسان را درگیر دو رکن اصلی نمیکنند: «نیت» و «شایستگی».
بخش دوم: سرقت آگاهی و نادیده گرفتن نیت
از دیدگاه نظریه ارزش ممزوج کنش (TIAV)، هر کنشی که انسان انجام میدهد، باید متأثر از یک نیت پاک (IPure) و توأم با شایستگی برتر (ASustained) باشد.
روانشناسی زرد به ما میگوید: "هدف را تعیین کن و هر کاری لازم است انجام بده تا به آن برسی."
این دقیقاً سرقت آگاهی است! در این مدل:
نیت ما سرقت میشود: زیرا هدف بیرونی (مثلاً پول، شهرت) بهجای نیت پاک درونی (مثلاً تکامل آگاهی، خدمت مطلق) مینشیند. نیت به ابزاری برای رسیدن به نتیجه تبدیل میشود، نه یک ارزش ذاتی.
شایستگی عمل نادیده گرفته میشود: زیرا تنها نتیجهٔ حاصل اهمیت دارد و نه کیفیت اخلاقی و سیستمی فرآیند. این همان نقد ریشهای به نتیجهگرایی محض است که اخلاق را تهی میکند.
بخش سوم: شاهراه TIAV به سوی مالکیت نیتبرای خروج از این چرخهٔ باطل، پروفسور محمود صالحیراد مفهوم «مالکیت نیت» را مطرح میکند. هدفگذاری واقعی، نه بازی رقابت برای انباشت، بلکه فرآیند مطلق برای تکامل آگاهی است.
مالکیت نیت یعنی:
تغییر پرسش: به جای پرسش «چه چیزی میخواهم داشته باشم؟»، بپرسیم «چه کسی میخواهم باشم؟» (تأکید بر وجود و بودن).
فرمول ارزش: هر هدف باید با فرمول V=IPure×ASustained سنجیده شود. آیا رسیدن به این هدف، با نیتهای پاک من سازگار است؟ آیا من شایستگی و ابزار اخلاقی لازم برای طی فرآیند آن را دارم؟
منشور ۳۲ سیر حیات مطلق به ما نشان میدهد که هدفگذاری صرفاً یک ابزار برنامهریزی نیست، بلکه سیر نیل به تکامل آگاهی است. هدف نهایی، در پایان مسیر نیست؛ بلکه در کیفیت آمیختگی نیت و عمل در هر لحظه نهفته است.به جای بازی کردن، مالک فرآیند زندگی خود باشیم.