تا حالا با آدم هایی که در خلوت خودشان در باره شما انواع و اقسام فکر ها را پرورش داده اند و آنها را واقعی پنداشته اند مواجه شده اید؟
این آدم ها در زمان هایی به اصرار می خواهند با شما در باره توهماتی که در باره شما زده اند صحبت کنند و آنها را به شما نسبت بدهند . در مرحله اول شما اگر فرد برایتان مهم باشد سعی می کنید اتهامات را با دلیل و منطق ونشان دادن شواهد رد کنید البته باید در نظر داشت که با تمام کوششی که برای رد اتهامات انجام می دهید باز مرغ فقط یک پا دارد و نه بیشتر ، بعد از زمانی نوع و تعداد توهمات بیشتر می شود و به نوعی این افراد می خواهند شما را وارد بازی کنند و شما بدون اینکه متوجه باشید در تله بازی آنها گیر می افتید.
وقتی به تنهایی در باره اتهامات و توهم ها فکر می کنید و دنبال دلایلی که قانع کننده باشد می گردید متوجه این مطلب می شوید که کسی که اتهام را زده باید در ثبات آن بکوشد نه شمایی که متهم شده اید . در این زمان و مواقع درخواست اثبات اتهام را می کنید که با کلمه من می دانم (دلیل محکمه پسند ) رو برو می شوید.
مواقعی که طولانی برای اثبات بی گناهی خود می مانید حتی ممکن است کار به خشونت بکشد و این دیگر اصلا قابل تحمل نیست .
راهکار من جدیدا ترک مکان و فقط گفتن این است که تو اختیار داری که به هرچه میخواهی و به هر صورتی دوست داری فکر کنی ولی من دلیلی برای اینکه ترا از توهم در بیاورم نمی بینم و دلیلی برای اینکه مقابل تو بنشینم و به توهین های تو گوش بدهم هم نمی بینم من می روم و تو می توانی با خودت تمامی این صحبت ها را تکرار کنی و هر اندازه دلت می خواهد هم توهماتت را گسترش بدهی. هرزمان می توانستی بدون توهم واتهام صحبت کنی من حاضر به صحبت هستم وبه این می گویند مرگ عاطفه و عشق در رابطه.