رقص روح در جهانی موزون

هی دختر

با تو ام

اگه خیلی وقته تو فکر رنگ کردن موهاتی الان وقتشه

اگه همیشه از حرفای اطرافیانت ضربه خوردی الان وقتشه

یه جوری با اون چشمای قشنگت بهشون خیره شو که یادشون بره قبلا چه آدمی بودی

بیا

دستات و بده به من

بیا تو خیابون یه جوری بالا و پایین بپریم که همه زبونشونو گاز بگیرن

آخه می دونی عزیزم

اونا صدای آهنگی که تو کل جهان داره پخش میشه رو نمی شنون

انگار یه خواننده رفته بالای صحنه و همه رو تشویق میکنه برقصن

که جیغ بکشن

بیا ما هم به این مراسم بپیوندیم

سرت و تکون بده و اجازه بده موهات تو هوا پرواز کنن

به همه لبخند بزن و بزار فکر کنن هنوزم ضعیفی

یه جوری قهقهه بزن که تو خیابون همه با انگشت نشونت بدن

_ببین اون یک دیوونه ست

آره ما دیوونه ایم

دیگه از تظاهر به عاقل بودن خسته شدیم

ما تو یک جهان دیوانه زندگی میکنیم

تک تک ذرات سازنده ی جهان دارن روی صفحات ناموزون می رقصن

ما چرا نرقصیم ؟

دستات و بهم بده

بیا با برگای پاییزی سقوط کنیم

بیا با دونه های برف باله برقصیم

بیا اجازه بدیم قطره های بارون روی پوستمون بخزن

بزار معرفی کنم بهتون :

کارما هستم آیینه ی این دنیا

صدای اون لعنتی که تو گوشم میپیچه نمی تونم تظاهر کنم آرومم

پس داد می زنم

هی اونجا رو ببین واژه ها هم دارن می رقصن

بیا

کنارم وایستا و به حنجره ت اجازه بده اسممونو یه جوری فریاد بزنه که رو پیشونی این آسمون حک بشه

اون دستتم بده به من

می خوام پرتت کنم تو یه دنیای دیگه

وقتشه دیوونه بشی

از پوسته ی عاقل بودن در بیای و پوست بندازی

بعد درست مثل یک افعی

همون قدر آسوده و در آرامش

روحت رو به رقص در بیاری

چون سالن رقص حقیقی اینجاست ...

~•°stargirl°•~