غروب بود، بارون میومد، تقریبا همه جا خیس شده بود، تنها داشتم توی خیابون قدم میزدم.
حال خوبی نداشتم، یه بغضی توی گلوم بود، دوس داشتم با کسی درد و دل میکردم.
بی هدف راه می رفتم، یک دفعه دیدم جلوی یه گلخونه وایسادم.
به اندازه نیم ساعت گل ها‌رو نگاه کردم، هوای اونجا و دیدن اون همه گل حالمو بهتر کرد، با خودم گفتم چندتا گل بخرم، یه دوری توی گلخونه زدم و با راهنمایی صاحب اونجا چهار‌و‌نیم تا گلدون گرفتم و توی پاسیو خونم گذاشتم.
هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شدم، اول میرفتم سراغ گل هام، دیدن اونها حالمو خوب میکرد.
بعد از اون روز تقریبا تا یه مدتی هر بار که بیرون میرفتم یه سری به اون گلخونه میزدم، یه ساعت اونجا میگشتم و یکی دوتا گلدون میخریدم چون اینکار خیلی حس خوبی بهم میداد.
یک دفعه دیدم وای یه گلخونه کوچولو تو خونه خودم درست کردم، خیلی خوشحال بودم و بهشون وابسته شده بودم؛ آخه تنهایی هامو که بیشتر وقتا برام پیش میومد برام پر کرده بودن.
وقتی خیلی دلم میگیره، میرم پیششون میشینم و باهاشون حرف میزنم حس میکنم حرفامو میفهمن، آخه گل ها مثل آدما جون دارن، حتی اونا هم با شرایط، حالشون بهتر یا بدتر میشه.
عصر که میشه، توی قوری گل سرخی که دارم یه دمنوش خوشمزه درست میکنم و توی استکان لب طلاییم میریزم، کنارشون میشینم و باهاشون درد و دل میکنم.
براشون آهنگ میزارم و حس خوبی بهشون منتقل میکنم.
فکر میکنم وقتی حال من خوب باشه، اونا هم حالشون خوبه و رشد میکنن. وقتی هم که ناراحتم پژمرده میشن، این حسیه که از هم میگیریم.
به این فکر افتادم که این زیبایی رو چند برابر کنم. پیش خودم گفتم، این فضا یه آکواریوم میخواد، همراه با یه آب نما؛ اونارو خریدم و بغل گل هام گذاشتم، با چندتا ماهی های رنگارنگ و زیبا.
فضایی که درست کرده بودم خیلی قشنگ شده بود. حالا دیگه یه جای آروم و زیبا برای خودم داشتم.
واقعا هیچ زینتی زیباتر از گل نیست. حالم خوب بود و خداروشکر میکردم.
حس خوب و انرژی مثبتی که گلخونم داشت، به کل خونم منتقل شده بود.
[به نظرم واقعا گل ها حقیقته عشقن]
زندگی باید کرد...گاه با یک گل سرخ...گاه با یک دل تنگ
گل نه تنها برای روح و روان خوب است، بلکه برای سلامتی و تنفس هم بسیار عالیست و باعث می شود، انرژی خوبی از آنها بگیریم.
گل ها مانند نور کوچکی هستند حتی زمانیکه خانه دلت تاریک است، از آن ها روشنایی میگیریم.
نگاه کردن به گل ها مایه آرامش و شادی است.
در شادی و غم گل ها دوست همیشگی ما هستند. من همیشه دوست دارم به دوستانم گل هدیه بدهم، زیرا معنای واقعی دوس داشتن و عشق در گل ها نهفته است.
گل ها همیشه حال انسان ها را بهتر، شادتر و امیدوارتر میکنند.
گل ها مانند غذا، دارو و آفتاب برای روح هستند.
دوستان خوب مثل گل های زیبا در باغ زندگی ما هستند.
خداوند با خلق گل ها عشق و دوستی را نیز آفرید و برای هر گلی زیبایی خاص خودش را اختصاص داد.
هر کجا که گل باشد، امید نیز هست. وقتی ما گلی را در جایی می کاریم، به معنی امید داشتن به آینده است.
گل ها دنیا را زیبا و زیباتر می کنند و شادی و لبخند را روی لب ها می نشانند.
جمع شدن گل ها در هر کجا باعث دورهمی مردم می شود. گل ها شاید عمری کوتاه داشته باشند ولی روی روح و قلب انسان ها اثری طولانی دارند.
وقتی با آنها حرف میزنیم شاداب تر هستند. موسیقی و آهنگ را می فهمند و رشد میکنند.
ناراحتی و غم را هم حس می کنند و هر چقدر نزدیک تر و یا کنار هم باشند، از رشد و سلامت بیشتری برخوردار هستند.
هوا را از آلودگی ها پاک کرده و حتی روی سلامت افراد نیز موثر است.
همیشه مانند گل باشی، اما عمرت مثل گل نباشد.
از اینکه منو با لایک و نظراتتون همراهی کنید خوشحال میشم.
