بارونی که به برف تبدیل شد:)♡
اون روز و من هیچوقت یادم نمیره هیچوقت شاید تو فراموش کنی ولی من نه.
اولین تجربه همیشه یاد ادم میمونه مگه نه؟
منم اولین بار بود عاشق میشدم ولی تو دوست داشتنی ترین اشتباهم بودی.

دقیقا اخرای زمستون ماه اسفند بود هوا خیلی سرد بود حتی چند روز بود بارون میومد ماهم مسافرت بودیم
اون روز برای بار دوم هم و دیدیم شب قبلش در حد ۵دقه حرف زدیم ولی من اونقدر خجالتی بودم که هیچی نیمگفتم همش تو حرف میزدی
:)
اون روز صبح اومدی پیشم بخاطر من اومده بودی چون داشتم میرفتم دیگه دستات یخ بودن داشتیم قدم میزدیم تو بارون گفتم کجا میریم گفتی هرجا این خیابون بره .اون موقع بود که دیگه دلم و بهت باخته بودم

با هر نگاه من به هرطرف توهم نگاه میکردی مواظبم بودی
زیر چشمی البته اون نگاه اخرتو هیچوقت یادم نمیره که داشتی میرفتی از دور نگات کردم و دلم میخواست فقط گریه کنم .ولی میدونی تو اون مدت که باهم بودیم بارون برف شد و ما نفهمیدیم شاید تو فهمیدی ولی من آنقدر نگاهم به تو بود همه چیو فراموش کردم.
میدونی ۹ ماه میگذره ازین قضیه و ما دیگه باهم نیستیم و هم و ندیدیم .دلم برات تنگ شده درسته اصلا یه بار دیدمت ولی اندازه یه سال دلم برات تنگ شده.
Finish
دوست دارم.