داستانهای کوتاه دربارهٔ همه چیز·۷ روز پیشمُراد، بیمُراد از تاج و تخت 👑مُراد یکم پسر بزرگ اورخان اول بود. مُراد فرماندهی سپاه امپراتوری عثمانی را در دست داشت. توپهای دشمن در جنگ با آلادخان همهچیز را داشت خراب…
ATX·۲ ماه پیشروزی از روزهای پاییز..🍂داستان خلاصه ای از روزهای پاییزی پسری جوان به نام آرمین است که....
Mobina·۳ ماه پیشعشق.بنظرم عشق اگه توش حسرت باشه قشنگه،بابا منظورم از روی دلخوری نیست.از دور بودن و کنار هم نبودن دارم حرف میزنم.همونقدر که بغلش خوابیدن قشنگه،ب…
Mobina·۳ ماه پیشتو راهم.نصف شب پریشان شدم،سریع بهش پیام دادم،گفتم قلبم تند میزنه،گفت دستات چی میلرزه؟گفتم اره،مثل همیشه دیگه.گفت توراهم.همیشه همین بوده،فرقی نداشت…
Mobina·۳ ماه پیشقلب آبیسلام،این اولین پست منه بدون حتی یک دنبال کننده.خواستم صبر کنم تا از اون متن هایی که یکهو به سراغم میایند و بیوقفهمینویسم را اپلود کنم اما…