ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۲ روز پیشآویز اوتوبوس حاج آقایادمه بچه که بودم آقا بزرگ خدا بیامرز هنوز زنده بود؛ یه اوتوبوس داشت به قول بچگیای من، قدّ یه کِشتی! کلّی هم دوستش داشت و بهش مینازید.البت…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۳ روز پیششاتوتِ رویِ شاخسار«شاه توتِ روی شاخسار»تمام مسیر برگشت را پیاده آمدم. بین پادرد و سردردم حرف هایت را مرور کردم و خودم را راضی کردم که نشد دیگر! نشد که همرا…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۳ روز پیشبه چای دعوتت کنم یا...؟این روزا عمدتاً عشق و علاقه ها، صرفا ابراز علاقه ست و دعوت به چای و کافه...این روزا عشق واقعی بین کافه گردی ها و دور دور کردنا گم شده...این…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۴ روز پیشاسلایسی از شمال!همیشه وقتی خبر دار میشم آقاجون و مادرجون قراره از خطّهٔ شمال ایران بیان به آلوده ترین شهر ایران و بهمون سر بزنن، دلم رو کلی صابون میزنم که…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۴ روز پیشمونسصبح بود، برام فرستاد:که مونسِ دمِ صبحم، دعای دولت توستگفتم: بذار خودم بگم ادامه ش رو و پا در کفش جناب حافظ کردم...که استواری سَروَم همه ز ق…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۴ روز پیشمدیونبه دانشگاه که رسیدم، با وجود اینکه چند لقمهای صبحانه خورده بودم، از ضعف سرگیجه گرفته بودم.هر روز که زود میرسیدم قبل امتحانم میرفتم کتابخ…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۴ روز پیشغروبِ روستادم دمای غروب، صدای زنگوله گوسفندا میومد که نشون از برگشتنشون از چرا بود. کوه رو به تاریکی میرفت، روستا آروم آروم از شلوغیش کم میکرد و مسک…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۵ روز پیشدست نزن، کم میاد...!دلتون نخواد!,احتمالاً شما هم یادتونه که هر بار مامان سیبزمینی سرخ میکرد، مست شده از بوی این نعمت، به سمتش کشیده میشدیم. مثلاً یواشکی و ب…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۵ روز پیشزمان بَر و با خروجیِ کم!گاهی برایت پیش آمده که دلخور و ناراحت و شاکی باشی از همه چیز؟!اینطور وقت ها آدم دلش نمیآید عصبانیتش را سر بقیه خالی کند و ترکش های این حال…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۸ روز پیشبا تعصب یا بی تعصب؟ مسئله این است!باتری ماشین ته کشید و پت پت پت وایساد کنار جاده...نیروی کمکیِ توش عملاً بابام بود و سیاهی لشگراش من و خواهر برادرم و مادر جان...وقتی مامان…