ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۹ روز پیشدروغبه هرکه از من و عشقی که بود، حرفی زد به تو، به آسمان، به ستاره دروغ میگویمبه دوست داشتنت یا به این تنفرِ نوبه قلب خویش دوباره دروغ میگویم…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱۹ روز پیشبیلشاسی بلند که چند متری آن طرف تر پارک کرد، او هم سرش را برگرداند و نگاهی دزدکی به مدل و رنگش انداخت. آقای شیک و پیکِ کت شلواری از ماشین پیاد…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشآفتابگردانگل فروش محل، سرمایه دار شده بود و دکهٔ سابقش به مغازه متوسطی با انواع متعدد گل، تبدیل.و همهٔ این ها را مدیون مردی بود که طیِ قانون نانوشته…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشآویز اوتوبوس حاج آقایادمه بچه که بودم آقا بزرگ خدا بیامرز هنوز زنده بود؛ یه اوتوبوس داشت به قول بچگیای من، قدّ یه کِشتی! کلّی هم دوستش داشت و بهش مینازید.البت…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیششاتوتِ رویِ شاخسار«شاه توتِ روی شاخسار»تمام مسیر برگشت را پیاده آمدم. بین پادرد و سردردم حرف هایت را مرور کردم و خودم را راضی کردم که نشد دیگر! نشد که همرا…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشبه چای دعوتت کنم یا...؟این روزا عمدتاً عشق و علاقه ها، صرفا ابراز علاقه ست و دعوت به چای و کافه...این روزا عشق واقعی بین کافه گردی ها و دور دور کردنا گم شده...این…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشاسلایسی از شمال!همیشه وقتی خبر دار میشم آقاجون و مادرجون قراره از خطّهٔ شمال ایران بیان به آلوده ترین شهر ایران و بهمون سر بزنن، دلم رو کلی صابون میزنم که…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشمونسصبح بود، برام فرستاد:که مونسِ دمِ صبحم، دعای دولت توستگفتم: بذار خودم بگم ادامه ش رو و پا در کفش جناب حافظ کردم...که استواری سَروَم همه ز ق…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشمدیونبه دانشگاه که رسیدم، با وجود اینکه چند لقمهای صبحانه خورده بودم، از ضعف سرگیجه گرفته بودم.هر روز که زود میرسیدم قبل امتحانم میرفتم کتابخ…
ریحانه کثیری نژاد "Kaktttos_R"·۱ ماه پیشغروبِ روستادم دمای غروب، صدای زنگوله گوسفندا میومد که نشون از برگشتنشون از چرا بود. کوه رو به تاریکی میرفت، روستا آروم آروم از شلوغیش کم میکرد و مسک…