ما را خبری جز نگرانی ها نیست
بر سفرهٔ دل کاسهٔ شادی ها نیست
گفتی که چه بود بهترین دورهٔ عمر
هرگز که نه این سالِ جوانی ها نیست
دوری کن از آن قلب که بی مِهر شدهست
هرچند مرام دل جدایی ها نیست
تُنگی که ندارد آب اصلا جای
لبخند و بساط سور ماهی ها نیست
آنقدر دلم گرفته از این دنیا
بر لوح دلم به جز سیاهی ها نیست
بگذار که بگذریم از دلتنگی
ما را خبری جز نگرانی ها نیست...