آدام گرانت در کتاب خواندنی و اثرگذار "دوباره فکر کن" در قالب مثال هایی متداول ما را به تجدیدنظر در اندیشه ها و باورهای خود فرا می خواند. نشر نوین این کتاب را به صورت نسخه چاپی و صوتی در اختیار علاقمندان قرار داده است. و نگارنده ی این پست با نگارش خلاصه ای از مفاهیم اصلی آن، در قالب 3 پست تجدیدنظر شخصی، تجدیدنظر بین فردی و تجدیدنظر جمعی، سعی داشتم رونوشتی از اقدامات تاثیرگذار در قالب 30 توصیه عملیاتی برای بهبود مهارت های تجدید نظر را برای مرور مجدد نکات آن در اختیار کسانی که یک بار این کتاب را مطالعه کرده اند قرار دهم.
بخش اول: تجدیدنظر شخصی
الف) عادات تجدیدنظر را پرورش دهید.
ب) اعتماد به نفستان را تنظیم کنید.
ج) از دیگران بخواهید که طرزفکرتان را زیر سوال ببرند.
1- مثل یک دانشمند فکر کنید.
هنگام ابراز عقیده در برابر وسوسه موعظه گری، دادستانی یا سیاسی بازی مقاومت کنید. دیدگاه نوظهور خود را همچون یک گمانه یا فرضیه بپندارید و با داده ها آن را بیازمایید. همچون کارآفرینها که استراتژی های کسب و کارشان را به دید آزمایش می بینند باید چابکی لازم برای تغییر نظر را حفظ کنید.
2- هویت خود را نه مبتنی بر عقاید بلکه مبتنی بر ارزش هایتان تعریف کنید.
اگر به باورهای گذشته ی خود وابسته نشوید و آنها را بخشی از خودانگاره کنونی خود ندانید، اجتناب از دام آنها هم راحت تر خواهد بود. خود را شخصی بپندارید که برای کنجکاوی، یادگیری، انعطاف پذیری ذهنی و دانش پژوهی ارزش قائل می شود. در هنگام ابراز عقیده فهرستی از عوامل آماده کنید که می توانند ذهنیتتان را تغییر دهند.
3- به دنبال اطلاعات مغایر با اطلاعات خودتان باشید.
می توانید با بکارگیری مداوم ایده هایی که مفروضات تان را به چالش می کشند با سوگیری تایید بجنگید. حباب های فیلتر را منهدم کنید و از اتاقهای پژواک بگریزد. یک نقطه شروع آسان می تواند پیروی از افرادی باشد که شما را به تامل وامی دارند حتی اگر عموما با تفکراتشان مخالف باشید.
4- مراقب سرگردانی در قله حماقت باشید.
تمایز اعتماد به نفس و شایستگی را تشخیص دهید. اثر دانینگ کروگر می گوید که هر قدر خود را بهتر بدانید، ریسک دست بالا گرفتن خودتان هم افزایش می یابد و احتمال توقف پیشرفت تان هم بیشتر می شود. به منظور جلوگیری از اعتماد به نفس کاذب به دانش شخصی، سوژه ی معینی را در نظر بگیرید و توانایی خود برای توضیح آن را بسنجید.
5- عواید تردید را کنترل کنید.
در صورت تردید نسبت به توانایی ها دیدتان نسبت به موقعیت را عوض کنید و آن را فرصتی برای رشد بپندارید. میتوانید علاوه بر ایمان به ظرفیت یادگیری شخصی، راهکار کنونی تان برای حل مسئله را زیر سوال ببرید. اطلاع از نادانسته ها عموما اولین گام به سمت ارتقا تخصص است.
6- لذت اشتباه کردن را بپذیرید.
پس از آگاهی از اشتباه، آن را نشانه ای از کشف یک نکته ی جدید بدانید. از خندیدن به خودتان نترسید. بدین ترتیب می توانید کمتر از گذشته به دنبال اثبات خودتان باشید و بیشتر از قبل به پیشرفتتان توجه کنید.
7- در ملاقات با هر شخص یک نکته ی جدید از او بیاموزید.
هر کس در یک زمینه ی خاص اطلاعات بیشتری از شما دارد. از افراد بپرسید که اخیرا درباره ی چه چیزی تجدیدنظر کرده اند یا در آغاز گفتمان از خاطرات تجدیدنظرهایتان طی سال گذشته بگویید.
8- نه صرفا شبکه پشتیبان بلکه شبکه چالش هم بسازید.
بهره مندی از لیدرهای مشوق به نفعتان است. اما منتقد هم میخواهید که شما را به چالش بکشد. چه افرادی اندیشمندترین منتقدان شما هستند؟ پس از شناسایی این منتقدان از آنها بخواهید که تفکرتان را زیر سوال ببرند. برای نمایش پذیرش تان نسبت به دیدگاه های مخالف به آنها بگویید که چرا به واکنشهای منفی شان احترام می گذارید و ارزشمندترین نکات آنها در چه بخش هایی استفاده خواهد شد.
۹. از تعارض سازنده استقبال کنید.
اختلافها لزوما نبایند ناخوشایند باشند. هرچند تعارض رابطه؛ عموما مضر است اما تعارض وظيفه میتواند کمک حالتان برای تجدیدنظر باشد. اختلاف نظر را تحت عنوان یک مناظره قلمداد کنید. در این صورت افراد با دیدگاه منطقی تری به آن می نگرند و کمتر از گذشته آن را یک مسئله شخصی می پندارند.
بخش دوم روش های تجدیدنظر بین فردی از نگاه کتاب "دوباره فکر کن"
بخش سوم روش های تجدیدنظر جمعی از نگاه کتاب "دوباره فکر کن"
اگر در حوزه ی طراحی و توسعه کسب و کارها فعالیت دارید و علاقمند و کنجکاوید که بدانید چه کتاب های در راستای نیازهای شما است، به عنوان طراح پژوهشگر و فعال در حوزه ی استارتاپی؛ معرفی از کتابهایی را که خوانده و ضرروی دانسته ام در صفحه اینستاگرام @human_design_studio (استودیو طراحی انسانی) قرار می دهم. امیدوارم برای شما هم مفید باشد.