ویرگول
ورودثبت نام
کتابیا
کتابیا
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

آلبر کامو؛ اندیشمندی که اندیشه‌هایش را زندگی کرد

آلبر کامو فیلسوف و نویسنده فرانسوی_الجزایری، یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان جریان‌های فکری اروپا در قرن بیستم بود. کامو با اینکه در سال 1957 برنده نوبل ادبیات شد اما هیچ‌گاه "نابغه ادبی" نبود و آثارش غنای ادبی خارق‌العاده‌ای نداشتند.

آلبر کامو اندیشه‌ها را ساده و شفاف در غالب داستان بیان می‌کرد و اهمیت اثار او نیز در همین نکته مستور است. ما زمانی که آثار کامو را می‌خوانیم با دریایی از تفکر و تامل عمیق نویسنده طرفیم ولی به اندازه‌ای این اندیشه‌ها روان بیان شده‌اند که اگر مخاطب فلسفه هم نباشیم، کاملا کلام نویسنده را درک می‌کنیم. اصلا برای یک نویسنده اهل تفکر چه از این بهتر که بتواند "از نقش پراکنده ورق ساده کند"؟ کامو چنان مفاهیم ژرفی که در سر داشت را ساده و روان در زندگی شخصیت‌های داستان می‌گنجاند که بسیار در میانه مطالعه آثارش خوانندگان باشخصیت‌ها احساس هم‌ذات‌پنداری می‌کنند.

کامو مانند بسیاری از هم‌نسلانش تفکرات هستی‌گرایانه یا اگزیستانسیال داشت. او و متفکرینی چون کی‌یرکگور، نیچه، سارتر، هایدگر و .... معتقد بودند زندگی در ذات بی‌معناست و باید انسان خود برای آن معنا بیافریند. کامو اما یک تفاوت با اغلب متفکرین هم‌عصرش داشت؛ او با وجود اعتقاد به بی‌معنایی زندگی، هرگز ناامید نبود و بذر ناامیدی در آثارش نکاشت. دغدغه کامو که در کتاب اسطوره سیزیف به آن می‌پردازد این است که اگر زندگی ارزش زیستن ندارد، پس تنها راه برای آدمی خاتمه دادن به آن است؛ ولی اگر زندگی ارزش تجربه کردن دارد، پس دیگر نیازی به خودکشی نیست. کامو اصولا زندگی را سیزیف‌وار می‌داند و اتفاقا این حقیقت زندگی را تحسین می‌کند. (اگر با سیزیف آشنا نیستید نامش را جستجو کنید. احتمالا با این اسطوره یونان باستان احساس هم‌ذات‌پنداری خواهید کرد.)

کامو در اثر سرشناس دیگر خویش که اتفاقا مسبب بر سر زبان افتادن وی شد، به شرح انسان مدرن می‌پردازد. بیگانه بسیار روان و صریح شرح انسانی است که سرشار از بی‌تفاوتی، انفعال و احساس بیگانگی شده. او شخصیتی را در بیگانه خلق کرد که هنجار . قانونی ندارد. (بعدا در یک نوشته جداگانه به این کتاب خواهیم پرداخت.)


اما چرا می‌گویم کامو عقایدش را زندگی کرد؟ بخشی از پاسخ در عکس‌ها و روایت‌هایی است که از دوران حیات وی بجا مانده‌اند. کامو برخلاف اغلب متفکرین تاریخ، بسیار به ظاهرش اهمیت می‌داد. زندگی همانگونه که در آثارش می‌توان دید، برایش مهم بود و سعی می‌کرد انسان خوش‌پوش و خوش‌مشربی باشد. کامو فارغ از اینکه در پایان زندگی چه نهفته است، از لحظات زندگیش لذت برد. او به دنبال لذت‌های والا نبود و دل‌خوشی‌های کوچک را ارج می‌نهاد. زندگی کامو پربار بود؛ رمان‌های قوی، مقالات عمیق، نمایشنامه‌های زیبا و تئاترهایی که روی صحنه می‌برد گواهی بر این مدعا هستند. جالب اینکه این‌ها شرح فعالیت‌های یک اشراف‌زاده با زندگانی سهل نیستند، این‌ فعالیت‌ها از دل زندگی سخت یک کارگرزاده بیرون آمده‌اند. پدر کامو در جنگ جهانی وقتی آلبر کودک بود کشته شده بود. به سبب همین طبقه اجتماعی کامو، وی آن‌گونه که باید در محافل روشنفکری پاریس پذیرفته نشد.

با تمام این فراز و فرودها، کامو <<خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود>>. او در 46 سالگی در اثر سانحه رانندگی درگذشت و جهان از حضور یک نویسنده متفکر محروم گشت.


کانال تلگرام: @ketabia_official

آلبر کاموکتابسیزیففلسفهرمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید