ویرگول
ورودثبت نام
elmariachiii_bts
elmariachiii_bts
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

بولگاری وخون(قسمت35)کوک ازشکنجه کردن خودش لذت میبره

سوک وسایلش را روی مبل پرت کرد و گفت: آه... دارم از خستگی میمیرم

نامجون گفت: خسته نباشی اون کتابی که قرار بود برام بیاری رو اوردی؟

سوک گفت: اره ... ایناهاش ...

و کتابی را از توی کیفش بیرون کشید و به نامجون داد.

نامجون تشکر کرد ، کمی انطرف تر روی مبل نشست و مشغول بررسی کتاب شد. ناگهان کوک که به همراه جین مشغول اماده کردن غذا بود داد زد.

سوک از جا پرید و گفت: چیشده؟

کوک گفت: دستم رو بریدم

سوک جلوتر رفت ، نگاهی به انگشت کوک انداخت و صورتش را درهم کشید. رو کرد به جین و گفت: باندها کجاست؟

جین گفت : کابینت بالا ...

و بعد برگشت و به پشت سرش نگاه کرد و گفت: اون نه سومی

سوک جعبه ی کمک های اولیه را بیرون کشید و به کوک گفت: برو بغل نامجون بشین

کوک که خجالت می کشید سوک دستش را ببندد گفت: نمی خواد

سوک که دودستی جعبه را گرفته بود با لگد از اشپزخانه بیرونش کرد و گفت: برو ببینم، نیم متر بریدی انگشت بیچاره رو

کوک کنار نامجون نشسته بود و هی با دست دیگرش پوست کنار زخم را می کشید و از اینکه با این کار خون با فشار از توی زخم بیرون می زد خوشش می امد و ریز می خندید.

سوک جعبه ی کمک های اولیه را کنارش گذاشت و گفت: چرا این جوری میکنی؟

کوک دستش را جلو اورد و یک بار دیگر همان کار را تکرار کرد. سوک جیغ زد : اه نکن چندشم میشه... میگم نکن

نامجون که کتاب را خوب وارسی کرد به کناری گذاشت و گفت: کوک از شکنجه کردن خودش لذت میبره

و به سمت اشپزخانه رفت تا به جین که دست تنها بود کمک کند.

سوک جیغ میزد: نکن داره میریزه رو فرش ... دستتو بگیر زیرش

نامجون سرش را کنار گوش جین برد و گفت: فکر می کنی کوک و سوک هیچ وقت میتونن با هم قرار بذارن؟

جین با لبخند معناداری حواسش به پیازچه هایی که خورد می کرد بود و دعواهایشان را گوش می داد : نمی دونم ، فعلا بذار ببینیم تا اون موقع از دست همدیگه زنده میمونن یا نه

تا هفته ی بعد تهیونگ مشغول ضبط یک اهنگ سولو بود و جیمین به مرخصی رفته بود . نامجون به سوک زنگ زد و خواست که برای نوشتن یکی از سخنرانی هایش کمکش کند و برای همین سوک به خوابگاه بی تی اس رفت . ولی وقتی رسید که نامجون برای خرید خوراکی بیرون رفته بود و هنوز برنگشته بود . پس سری به شوگا زد که مشغول کارکردن روی یکی از اهنگ ها بود



قسمت بعدی:

https://vrgl.ir/qQc7Q

قسمت قبلی:

https://vrgl.ir/qjlFO
کوکجانگ کوکجئون جونگکوکبی تی اسنامجون
ما توی اینستاگرام هم صفحه داریم: @elmariachiii_bts
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید