ویرگول
ورودثبت نام
نوا مددی
نوا مددی
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

آینده ای نه چندان دور

تا به حال شده در افکار آینده اینقدر غرق بشید که نگران از هرچه که میشه از اینده ای معلوم نیست خوشایند یا ناخوشایند اتفاق بیوفته فرار کنید؟

اونچه که من  شاید بارها و بارها تشبیه به آینده ی نزدیک میکنم شبیه به جاده ای طولانی که ما همه اون رو میپیماییم و خبر نداریم از مسافت باقی مونده و مقصد این جاده هم بستگی به خودمون داره. شاید در طی مسیر آدم های زیادی رو ملاقات کنیم هم صحبت بشیم و یاد بگیریم  یا متنفر بشیم و خسته از آدمها . یا همسفری خوب رو در موقعیتی خوب برگزینیم  و هرچه سختی جاده هست را باهم تحمل کنیم . یا تصمیم به تنهایی سفر کردن رو داشته باشیم . رازهایی رو پیش خودمون حفظ کنیم . از بعضی افرادی که خیلی دوستشون داریم  به سختی دل بکنیم . جرعت مقابله با ترس یا هراونچه که نگرانمون کرده رو داشته باشیم . اما از گذشته رد شدن رسیدن به آینده چرخه اییه که هیچکدوم نمیفهمیم چطوره گذشته و کی گذشته . این قانونیه که در لحظه ریسک پذیرش تصمیمی که بعدا نجاتمون میده یا رهامون میکنه رو داشته باشیم.........


جادهسختیآیندهگذشتهنقشه راه آینده
دختر بلند پروازی که زیر باران قطعه سنتوری مینوازد ،شعری می‌گوید و لبخند می‌زند به هرچه که هست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید