
حلیای عزیزم !
فرض کن تو یه خیابون عریض که درختای فراوون دو طرفش رو حاشیه زده، قدم میزنی.
هوا تازه تاریک شده و نسیم آرومی، هستی شهر رو پر کرده.
آسمون پیدا نیست. آخه سلفونِ ابر بارونی، برای تازه موندن دل مردم، روی شهر کشیده شده.
تا پیام مهرورزی رو یاد قلبای شکسته بیاره و دلشون رو برای عزیزانشون تنگ و تنگتر کنه.
پیوند الکتریکی، شروع به دمیدن در شیپور صلح بین سرزمینِ ابرایِ سیاه میکنه.
در نتیجه ذراتِ بخارِ اون ابرا با هم آشتی میکنن و همدیگه رو در آغوش میکشن.
رطوبت هوا بالاست.
بوی مستکنندهی خاکِ مرطوب، مشامت رو پر میکنه.
بارون خدا شروع میشه.
میباره و میشوره و میبره و زنده میکنه.
رو سر تمام شهر میباره،
غبار دلخوریای کهنه رو میشوره،
کینهها رو با خودش میبره،
و نهال محبت رو دوباره تو دلها زنده میکنه.
سرت خیسخیس میشه ولی دوست نداری بری زیر سایهبون.
عجب نعمتیه این بارون...
حالا فرض کن تابستونه.
تو همون خیابونی و قدم میزنی.
آفتاب سوزانه ولی سایهای نداری.
خورشید انقدر دقیق از وسط آسمون نگاه میکنه که اجازهیِ تولّدِ سایه به هیچ جسمِ مادری داده نمیشه.
میتابه و میسوزونه و خشک میکنه و بلند میکنه.
میتابه به کف سرت و مخت رو داغ میکنه،
پوست صورت و دستات رو میسوزونه و برای دعوا و پرخاشگری آمادت میکنه،
آب دهنت رو خشک و زبونت رو چوب میکنه،
و بخار رو از وسط پیشونیت به سمت آسمون بلند میکنه.
این بار، بارونِ عرق از ابرِ پوستت سرازیر شده و سرتاپات رو خیس کرده.
برعکس صحنهی بارون، اینجا دیگه باید سرت رو بندازی پایین و قدمات رو سریعتر برداری تا هرچه زودتر برسی به مقصدت.
خب حالا حرفم چیه؟
ببخشید این مثال رو میزنم...
فرض کن در هر دو صورت... یه پسر بچهی بیشعور از بالای ساختمون آب دهنشو ــ که خیلی از اون قطرات بارون کوچیکتره ــ میندازه وسط سرت.
تو موقعیت اول اصلا نمیفهمی و به راهت ادامه میدی.
ولی تو موقعیت بعد فورا میفهمی و دستت رو میکشی روی سرت.
بعدشم صورتت رو میاری بالا و شروع میکنی به طرف بدو بیراه گفتن.
حلیای قشنگم!
یه سوال ازت دارم:
قبول دارم گاهی آب دهن اشتباهاتم روی سرت میفته.
من معصوم نیستم.
هر آدمی اشتباه میکنه و ممکنه حتی اشتباهاتش رو تکرار کنه.
من به اشتباهاتم در مورد تو اقرار میکنم.
ولی...
تو که زیر بارون محبت من بودی...
تو که رگبار عشق من تنت رو خیس کرده...
تو که وسط گرداب متنای عاشقانهی من غرق شدی...
چطور میتونی اشتباهات منو رصد کنی و ایرادای منو ببینی؟
منم! محمد! بارونم!
و اینبار اومدم طوری برات ببارم که دیگه هیچ اشتباهی نتونه بین من و ❤️تو❤️ خودی نشون بده...