گذر میکنیم از کوچه ها به یاد میآوریم خاطرات را
بومیکنیم عطر یار را زنده میکنیم یاد هارا آنچه پنهان بود ز چشمانم آشکار شد روبهرویم
به چشمانت قسم ندیدم بهتر از تو ندیدم بدتر از تو
ز یاد بردم حرف های تلخت را نگه داشتم دروغ های شیرینت را
در گوشه ذهن میمانی همان گوشهی خاک خورده چه میدانم تو در یاد داری مارا؟
روحم در کنارت و جسمت در کنارش بگو چه گذاشتم کم برایت دردت به جانم
نبودم کامل شاید ولی همان ماندم که باتو بودم ای جانم
هستم به یادت
هستم به یادت ، من هستم گر نیاز داشتی به من
صدایم کن در دشت ها صدایم کن در خواب ها من میایم توکه باشی در هرجا(:
⁷⁷⁷