ویرگول
ورودثبت نام
Sanam
Sanamنوشتن مرا بە جهانی دگر میبرد...
Sanam
Sanam
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

خاموشی(:

گذر میکنیم از کوچه ها به یاد می‌آوریم خاطرات را

بو‌میکنیم عطر یار را زنده میکنیم یاد هارا آنچه پنهان بود ز چشمانم آشکار شد روبه‌رویم

به چشمانت قسم ندیدم بهتر از تو ندیدم بدتر از تو

ز یاد بردم حرف های تلخت را نگه داشتم دروغ های شیرینت را

در گوشه ذهن میمانی همان گوشه‌ی خاک خورده چه میدانم تو در یاد داری مارا؟

روحم در کنارت و جسمت در کنارش بگو چه گذاشتم کم برایت دردت به جانم

نبودم کامل شاید ولی همان ماندم که باتو بودم ای جانم

هستم به یادت

هستم به یادت ، من هستم گر نیاز داشتی به من

صدایم کن در دشت ها صدایم کن در خواب ها من میایم تو‌که باشی در هرجا(:

⁷⁷⁷

متن احساسیدلنوشته
۵
۶
Sanam
Sanam
نوشتن مرا بە جهانی دگر میبرد...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید