یاسمن حبیبی·۱ ماه پیشماشینت دلش درد می کنددرخواست اسنپ را ارسال می کنم اما کسی درخواست را قبول نمی کند. به ساعتم نگاه می کنم می خواهم درخواست را لغو کنم که ناگهان یک پراید سفید در…
یاسمن حبیبی·۱ ماه پیشماشین مَشتِ ممدلی نه بوق داره نه صندلیپدربزرگم یه پیکان داشت وقتی سوارش میشد انگار سوار شاستی بلند شده یه جوری برامون قیافه می گرفت که نگو و نپرس . یه روز تعطیل تابستون اومد و گ…
یاسمن حبیبی·۱ ماه پیشماشین که نیست بچمهدرخواست اسنپ را ارسال می کنم. کسی درخواست را قبول نمی کند. به ساعتم نگاه می کنم. می خواهم درخواست را لغو کنم که ناگهان یک پراید سفید درخو…