Sh_arezo
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

فیلم خوب دیدن هم عالمی داره

چند روزیه یادگرفتم میرم میگردم فیلم های سینمایی ایرانی میبینم. به امید اینکه حال و هوام خوب شه ولی آخر همه شون دارم گریه میکنم.

نه ببخشید،آخر فیلم"در جهان تو ساعت چند است" گریه نکردم،ولی خیلی حالم یجوری بود. یه منتقد میگفت شاید حس کنید این فیلم غمگین بود،ولی نه. فرهاد هیچ جای فیلم از صبری که کرد و وقتی که صرف کرد پشیمون نشد و از این به بعد هم به عاشقی ادامه میده. فرهاد مصداق کلمه دیوونه بود. فرهاد مثل یه مادر عاشق بود. همونقدر بی قید و شرط.

آخرین چیزی که دیدم "کیک محبوب من" بود. تیزر های این فیلم رو اینور اونور زیاد دیده بودم ولی چون نظری راجب ماجرای اصلی نداشتم نرفته بودم سراغش. با اینکه یک پایان فاجعه داشت،اما...خیلی قشنگ بود. فقط وقتی کسی رو نداری که باهاش برقصی و بخندی،میفهمی ارزش زندگی به باهم بودنه.

این جمله ی فرامرز که گفت میترسم تنها بمیرم،خیلی جالب بود. ادما به تنها زندگی کردن راضی اند ولی از تنها مردن میترسن. شاید چون اون موقع دیگه نیستن که از خودشون دفاع کنن و بگن تنها بودن اصلا دردناک و ناراحت کننده نبود. من به هیچکس نیاز نداشتم. شاید فرامرز می‌ترسید وقتی صاحب خونه ش در خونه رو میشکونه و با جنازه ش رو به رو میشه،با خودش بگه بیچاره!

اوهوم،منم از تنها مردن میترسم.مردن که ترس نداره!

یه فیلم دیگه که دیدم،اورکا بود. م عاشق اون زن بلوچ شدم که الهام باهاش آشنا شد. یه جمله ی فوق العاده قشنگ به الهام گفت اونم این بود:"برو بجنگش،تو اورکایی،میفهمی؟!"

اورکا اسم یه ماهی بزرگ بود،تو اینترنت خوندم یه نهنگ قاتل. وقتی که الهام به اون زن گفت من غریق نجات هستم،گفت پس تو اورکایی.

الهام اصغری همون دختریه که رکورد جهانی در شنا در آب های آزاد داره. رکورد های اون توی گینس ثبت شده اما چون در ایران شنای خانم ها تو آب های آزاد غیر قانونیه،هر رکوردی هم که خانما بزنن انکار میشه.

واسه دیدن فیلم هامون دارم مقاومت به خرج میدم،چون یه مقدار قدیمیه. شاید اونم به زودی ببینم. پارسال یه فیلم دیدم به نام" خانه دوست کجاست" فوق العاده دلپذیر و قشنگ بود. و البته قدیمی. سهراب سپهری یه شعری ب این نام داره.

زردِ سرخِ غمگین.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید