همه ما توی حلقهای از خواستن چیزایی که نداریم گیر کردیم. نمیتونیم گذشتمونُ رها کنیم و هنوز درمورد چیزایی که نداریم رویا میبافیم. خودمونُ جوری توی قفس گذشته یا خیالات آینده اسیر کردیم که لذت پرواز در زمان حال رو هم از دست میدیم.
یه رازی وجود داره که کمکت میکنه تا خیالبافیهاتُ کنار بزاری و استارت بزنی لذت بردن از زندگی رو همینجور که هست! این راز نه درباره بیشتر پول داشتنه و نه موفقیت بیشتر بلکه درمورد یادگیری قدردانی از چیزاییه که همین الآن داری.
خواستههامون
اگه مثه خیلی از مردم باشی، اهدافی داری که برات مهم هستن. مثه ورود به یه دانشگاه خاص، رسیدن به درآمدی مشخص یا نوشتن یک کتاب. هرچی که باشه، این احتمال میره که هنوز بهش نرسیده باشی.
با این حال، این احتمال وجود داره که اگه به زندگیت با ذرهبین نگاه کنی، متوجه شی که همهچیز واقعا خوب پیش میره. اگه الآن جایی که میخواستی نیستی، شاید به این دلیله که انتظارای غیرمنطقی از خودت داری...
میزان کنترلمون
همهمون روزای بد داریم و گیر کردن در یک طرز فکر منفی خیلی آسونه. مهم اینه که این حقیقت رو بدونی و افکارت رو کنترل کنی. منفی اندیشی یکی از اولین قدمها بهسوی افسردگی و اضطرابه که دو مورد از شایعترین بیماریهای روانیاند.
درسته که نمیتونیم همه جنبههای زندگیمون رو کنترل کنیم ولی درعین حال میتونیم خیلی چیزا بیشتر از اونکه فکر میکنیم رو کنترل کنیم. هر فکری که داری، هر عملی که انجام میدی، واکنشهای سلسهوار جدیدی ایجاد میکنه که منجر به فکر و عمل بعدیت میشه. (پس از همین الان سعی کن طرز فکر و رفتارت رو اصلاح کنی تا دومینو افکار و رفتارت شکل بهتری بگیره)
انتخاب
یه ضربالمثل هست که میگه: "اگه بخوایش یه دلیل کافیه اگه نخوای هزارتا بهونه میاری". اگه میخوای شرایط فعلیت رو بپذیری باید از قالب خودت بیرون بیای و منطقی به شرایط نگاه کنی. تنها در این صورته که میتونی بهوضوح ببینی چرا همهچیز این شکلیه و چرا لزوما این چیز بدی نیست. شرایط رو بپذیر، کنترل افکار و رفتارت رو بهدست بگیر و این حرکت رو ادامه بده.
افرادی که توانایی پذیرفتن شرایط فعلیشون رو دارن، خیلی شادتر از کسانیاند که این توانایی رو ندارن.
منبع: medium.com (برداشت آزاد)