مدتی طول کشید تا بتوانم تصویری را با حالی که از او در ذهنم به جا مانده است، تطبیق دهم. در این روزهای سرد، در این ساعات ناخوش، نفهمیدم از کجای زندگیام راهی به سمت رباعیات "ابوسعید ابوالخیر" باز شد و من، غرق در دلدادگیها و مجنون صفتیهای او، دانستم که این روزگار تلخ را با شیرینی شعر باید سر کشید ...
"در دِير شدم ماحضری آوردند
يعنی ز شراب ساغری آوردند
کيفيت او مرا ز خود بيخود کرد
بردند مرا و ديگری آوردند"