خمول·۳ ماه پیشنَردی ست جهان که بردنش باختن است (دمی با ابوسعید ابوالخیر )چو بید مجنون می بالم و در ترقی معکوسم 🥺کارم همه ناله و خروشست امشبنی صبر پدیدست و نه هوشست امشبدوشم خوش بود ساعتی ،پندار…
20njvan(intp)·۹ ماه پیشیار وطنی یا نگار یمنینگار یمنیدر باب آرزوی مرداندارم یار زیبا ،ماه پیکر، شیرین لب ،صنمیخوشرو، ابرو مشکی، با چشمان سبز چمنیلیک دارد وجودش چو بهائم نرخ و قیمت، ثم…
صبا مددی·۲ سال پیشموشی که عصبانیت میدواند | اگر ابوسعید ابوالخیر بود، چه میکرد؟بچه که بودم در دل آدمهایی را که عصبانی نمیشدند تحسین میکردم. تصور میکردم آنها آدمهای هستند دورازدسترس؛ مثل کاسههای آبیرنگ عتیقهای…