شما ممکن است یک درونگرا باشید
آیا تنها بودن باعث می شود بیشتر احساس کنید که خودتان هستید؟
درون گراها، برونگراها و دوسوگراها: همه ما عالی هستیم.
در حالی که همه ما هر از گاهی به زمان نیاز داریم، این تنهایی میتواند برای برخی از ما لحظه ای احساسی باشد. آیا دوست داشتن گربه و یک کتاب خوب یا گذراندن شب روی یک پروژه هنری جذاب تر از رفتن به یک مهمانی است؟ افراد درونگرا معمولاً با صرف زمان بیشتری در تنهایی نسبت به دیگران انرژی و شارژ بیشتری می گیرند. طبق تعریف، درونگرایی یک ویژگی شخصیتی است که با تمرکز بر احساسات درونی به جای منابع خارجی تحریک مشخص می شود.
همانطور که گفته شد، درونگراها و برونگراها اغلب در دو نقطه متضاد افراطی در نظر گرفته می شوند، اما حقیقت این است که بیشتر مردم جایی در وسط قرار می گیرند.
در حالی که درونگراها بین 25 تا 40 درصد جمعیت را تشکیل می دهند، هنوز تصورات غلط زیادی درباره این تیپ شخصیتی وجود دارد. همچنین مهم است که توجه داشته باشید که درونگرا بودن به این معنی نیست که شما از نظر اجتماعی مضطرب یا خجالتی هستید.
اگر مطمئن نیستید که درون گرا، برون گرا یا دوسوگرا هستید، انجام تست درون گرا در مقابل برون گرا ممکن است به شما کمک کند تا ایده بهتری در مورد اینکه کدام دسته با شخصیت شما مطابقت دارد به دست آورید. در غیر این صورت، ادامه مطلب را بخوانید تا درک عمیق تری از معنای داشتن شخصیت درونگراتر به دست آورید.
شخصیت درونگرا چیست؟
ممکن است بشنویم که مردم از کلمات گوشه گیر یا درون نگر به عنوان مترادف برای درونگرا استفاده می کنند. درونگراها بیشتر ساکت، محتاط و درون نگر هستند. برونگراها از تعامل اجتماعی انرژی می گیرند، در حالی که درونگراها انرژی را در موقعیت های اجتماعی صرف می کنند. درونگراها پس از شرکت در یک مهمانی یا گذراندن وقت با گروه بزرگی از مردم، اغلب احساس میکنند که نیاز به شارژ شدن با گذراندن زمان تنهایی دارند.
درون گرایی عموماً به عنوان بخشی از یک پیوستار همراه با برون گرایی وجود دارد. درونگرایی یک انتهای مقیاس را نشان می دهد، در حالی که برونگرایی نشان دهنده انتهای دیگر است.
در حالی که درونگراها بین 25 تا 40 درصد جمعیت را تشکیل می دهند، هنوز تصورات غلط زیادی درباره این تیپ شخصیتی وجود دارد. همچنین مهم است که توجه داشته باشید که درونگرا بودن به این معنی نیست که شما از نظر اجتماعی مضطرب یا خجالتی هستید.
واژه های درونگرایی و برونگرایی از طریق کار کارل یونگ رایج شد و بعداً به بخشهای مرکزی دیگر نظریه های برجسته، از جمله نظریه شخصیت پنج بزرگ تبدیل شد.
بعد درونگرایی-برونگرایی نیز یکی از چهار حوزه ای است که توسط شاخص نوع مایرز-بریگز شناسایی شده است. بر اساس بسیاری از نظریه های شخصیت، هر فردی دارای درجاتی از درونگرایی و برونگرایی است. با این حال، مردم اغلب تمایل دارند که به یک طرف یا طرف دیگر متمایل شوند.
نشانه های یک درونگرا چیست؟
موارد زیر تنها تعدادی از نشانه هایی است که نشان میدهد شما (یا کسی که میشناسید) ممکن است درونگرا باشید.
بودن در کنار افراد زیاد انرژی شما را تخلیه می کند
آیا بعد از گذراندن وقت با افراد زیادی احساس خستگی می کنید؟ پس از یک روز تعامل با دیگران، آیا اغلب نیاز دارید که به یک مکان آرام عقب نشینی کنید و زمان زیادی برای خود داشته باشید؟
یکی از ویژگیهای اصلی این تیپ شخصیتی این است که درونگراها باید انرژی خود را در موقعیتهای اجتماعی صرف کنند، برخلاف برونگراها که از چنین تعاملاتی انرژی می گیرند.
این بدان معنا نیست که افراد درونگرا به کلی از تعاملات اجتماعی اجتناب می کنند. بسیاری از درونگراها در واقع از گذراندن وقت در کنار دیگران لذت می برند، اما تمایل دارند که همراهی با دوستان نزدیک را ترجیح دهند.
در حالی که یک فرد برونگرا ممکن است با هدف ملاقات با افراد جدید به یک مهمانی برود، یک درونگرا قصد دارد زمانی را صرف صحبت با دوستان نزدیک کند.
از تنهایی لذت می برید
به عنوان یک فرد درونگرا، ایده شما از یک زمان خوب یک بعدازظهر آرام برای خودتان است تا از سرگرمی ها و علایق خود لذت ببرید. فعالیت هایی مانند زمان تنهایی با یک کتاب خوب، پیاده روی آرام در طبیعت، یا تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود به شما کمک می کند تا احساس انرژی و شادابی داشته باشید.
این بدان معنا نیست که افراد درونگرا می خواهند همیشه تنها باشند. بسیاری از افراد درونگرا عاشق گذراندن وقت با دوستان و تعامل با افراد آشنا در موقعیت های اجتماعی هستند. نکته کلیدی که باید به خاطر بسپارید این است که پس از یک روز طولانی فعالیت اجتماعی، یک فرد درونگرا احتمالاً می خواهد به مکانی ساکت برای فکر کردن، تفکر و تجدید قوا عقب نشینی کند.
اگر چند ساعت تنها ماندن تصور شما از یک زمان خوب به نظر می رسد، ممکن است یک درونگرا باشید.
شما یک گروه کوچک از دوستان نزدیک دارید
یکی از تصورات غلط رایج در مورد افراد درونگرا این است که آنها مردم را دوست ندارند. در حالی که افراد درونگرا معمولاً از معاشرت زیاد لذت نمی برند، از داشتن گروه کوچکی از دوستان که با آنها بسیار صمیمی هستند لذت می برند.
درونگراها به جای داشتن یک دایره اجتماعی بزرگ از افرادی که آنها را فقط بطور سطحی می شناسند، ترجیح می دهند به روابط عمیق و طولانی مدت که با مقدار زیادی صمیمیت و علاقه مشخص می شود، بچسبند.
از بسیاری از نقاط قوت افراد درونگرا، یکی این است که آنها تمایل به ایجاد روابط عمیق و قابل توجه با نزدیکترین افراد دارند. آنها همچنین ترجیح می دهند به جای اینکه در یک محیط گروهی بزرگ با مردم ارتباط برقرار کنند، به صورت انفرادی وقت خود را بگذرانند.
اگر دایره اجتماعی شما کوچک اما بسیار نزدیک است، احتمال بسیار خوبی وجود دارد که شما یک درونگرا باشید. در حالی که افراد برونگرا معمولاً دایره وسیعی از دوستان و آشنایان دارند، درونگراها معمولاً دوستان خود را با دقت بیشتری انتخاب می کنند.
شناختن شما برای مردم دشوار است
درونگراها اغلب به عنوان افراد ساکت، محجوب و ملایم توصیف می شوند و گاهی با خجالتی بودن اشتباه می شوند.
در حالی که برخی از درونگراها قطعا خجالتی هستند، مردم نباید ذخایر درونگرا را با ترسو اشتباه بگیرند. در بسیاری از موارد، افراد با این تیپ شخصیتی به سادگی ترجیح می دهند کلمات خود را با دقت انتخاب کنند و وقت یا انرژی خود را برای گفتگوهای بی مورد تلف نکنند.
اگر از افراد ساکت و کمی محجوب هستید، احتمالا درونگرا هستید.
تحریک بیش از حد باعث می شود که حواس تان پرت شود
وقتی درونگراها مجبورند زمانی را در فعالیتها یا محیطهایی بگذرانند که بسیار شلوغ هستند، ممکن است در نهایت احساس عدم تمرکز و غرق شدن کنند. از سوی دیگر، برون گراها در موقعیت هایی که فعالیت زیاد و احتمال کم حوصله شدن وجود دارد، رشد می کنند.
محققان دریافته اند که افراد درونگرا نسبت به برونگراها راحتتر حواسشان پرت میشود، و این بخشی از دلیلی است که درونگراها ترجیح میدهند محیطی آرامتر و کم تحرک را ترجیح دهند.
اگر در موقعیتهای اجتماعی پرمشغله احساس غرق شدن می کنید، ممکن است فردی درونگرا باشید.
شما بسیار خودآگاه هستید
از آنجایی که درونگراها تمایل به درون گرایی دارند، زمان زیادی را صرف بررسی تجربیات درونی خود می کنند. اگر احساس می کنید دانش و بینش خوبی نسبت به خود، انگیزه ها و احساسات خود دارید، ممکن است بیشتر یک درونگرا باشید.
درونگراها تمایل دارند از فکر کردن و بررسی مسائل در ذهن خود لذت ببرند. خودآگاهی و درک خود برای افراد درونگرا مهم است، بنابراین آنها اغلب زمان زیادی را به یادگیری بیشتر در مورد خود اختصاص می دهند.
اگر احساس می کنید که خودآگاه هستید و از کسب دانش عمیق درباره خود لذت می برید، ممکن است بیشتر یک درونگرا باشید.
خودآگاهی یکی از نقاط قوت افراد درونگرا است. آنها تمایل دارند سرگرمیهایی را که از آن لذت میبرند کشف کنند، به زندگی خود فکر کنند و کتابهایی بخوانند که موضوعات و مطالب مهم را بررسی می کنند.
دوست دارید با تماشا کردن یاد بگیرید
در جایی که برون گراها ترجیح می دهند مستقیماً بپرند و از طریق تجربه عملی یاد بگیرند، درونگراها معمولاً یادگیری از طریق مشاهده و تفکر را ترجیح می دهند. برونگراها از طریق آزمون و خطا یاد میگیرند، در حالی که درونگراها ترجیح میدهند قبل از انجام کاری جدید، مشاهده و تفکر کنند.
درونگراها دوست دارند دیگران را در حال انجام یک کار، اغلب مکرر، تماشا کنند، تا زمانی که احساس کنند میتوانند به تنهایی آن اعمال را تکرار کنند. زمانی که درونگراها از تجربیات شخصی خود یاد می گیرند، ترجیح می دهند در جایی خصوصی تمرین کنند که در آن بتوانند مهارت ها و توانایی های خود را بدون نیاز به اجرا برای مخاطبان ایجاد کنند.
اگر دوست دارید بیشتر با تماشا کردن به جای انجام دادن بیاموزید، این احتمال وجود دارد که شخصیت درونگراتری داشته باشید.
شما به سمت مشاغلی کشیده می شوید که شامل استقلال می شود
همانطور که ممکن است تصور کنید، مشاغلی که نیاز به تعامل اجتماعی زیادی دارند، معمولاً برای افراد دارای درونگرایی بالا جذابیت چندانی ندارند. از سوی دیگر، مشاغلی که مستلزم کار مستقل هستند، اغلب یک انتخاب عالی برای افراد درونگرا هستند. برای مثال، یک فرد درونگرا ممکن است از کار به عنوان نویسنده، حسابدار، برنامه نویس کامپیوتر، طراح گرافیک، داروساز یا هنرمند لذت ببرد.
آیا انواع مختلفی از درونگراها وجود دارد؟
در حالی که ممکن است یک درونگرا را به عنوان یک گل خجالتی تصور کنید که ترجیح می دهد به جای معاشرت در خانه تنها بماند، درونگراها به اشکال مختلف با ویژگی های بسیار متنوعی ظاهر می شوند. انواع درونگراها عبارتند از:
درونگراهای اجتماعی: این نوع افراد درونگرا گروه های کوچک را در مقابل گروه های بزرگ ترجیح می دهند. آنها یک شب آرام در خانه را به یک شب بیرون ترجیح می دهند.
درونگراهای متفکر: درونگراهای این دسته معمولاً زمان زیادی را صرف فکر کردن می کنند. آنها درون نگر و خلاق هستند.
درونگراهای مضطرب: درونگراهای مضطرب اغلب در حین تعاملات اجتماعی در اطراف افراد احساس ناآرامی یا عصبی می کنند.
درونگراهای بازدارنده: این نوع از درونگراها تمایل دارند بیش از حد فکر کنند و قبل از انجام هر کاری زمان قابل توجهی را صرف بررسی یک تصمیم می کنند.
با این حال، ممکن است متوجه شوید که بسیاری از درونگراها ترکیبی از خصوصیات از بین این چهار نوع را دارند. بسیاری از افراد درون گرا نیز ویژگی هایی را از خود نشان می دهند که فکر نمی کنید برای تیپ شخصیتی آنها مشخص باشد.
به عنوان مثال، افراد درونگرای زیادی وجود دارند که از معاشرت لذت می برند. حتی ممکن است تعجب کنید که بدانید بسیاری از افرادی که با عنوان "پروانه های اجتماعی" یاد می شوند ممکن است در واقع کاملاً درونگرا باشند.
آیا درون گرا به دنیا آمده اید یا این چیزی است که با گذشت زمان به آن تبدیل می شوید؟
به گفته مونیکا جانسون، روانشناس بالینی، این که آیا درونگرایی یک ویژگی ذاتی است یا توسط عوامل محیطی شکل گرفته است، پیچیده است. تحقیقات علمی نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی، از جمله درونگرایی و برونگرایی، تا حدی ارثی هستند. برای مثال، مطالعات روی دوقلوها نشان داده اند که ژنتیک میتواند نقش مهمی در تعیین محل قرارگیری ما در طیف درونگرایی-برونگرایی ایفا کند. با این حال، محیط نیز نقش بسزایی در شکل دادن به این تمایلات ذاتی دارد.
نحوه تربیت کودک، تجربیاتی که دارد و تعاملات اجتماعی که با آنها روبرو می شود می تواند به میزان قابل توجهی بر میزان درونگرایی آنها تأثیر بگذارد.
اساساً، در حالی که تمایل به درونگرایی یا برونگرایی از نظر ژنتیکی مستعد است، عوامل محیطی و تجربیات شخصی میتوانند نحوه بیان و تجربه این ویژگیها توسط افراد را تغییر دهند.
نحوه واکنش فیزیولوژی بدن شما به محیط بیرون نیز نقش مهمی در تعیین سطح برونگرایی و درونگرایی شما دارد. در سطح فیزیولوژیکی، شبکه ای از نورون های واقع در ساقه مغز به نام سیستم فعال کننده شبکه سطوح برانگیختگی، از جمله بیداری و انتقال بین خواب و بیداری را تنظیم می کند؛ همچنین در کنترل میزان اطلاعاتی که در هنگام بیداری دریافت می کنید، نقش دارد؛ هنگامی که با تهدیدات بالقوه در محیط مواجه می شوید، سطوح برانگیختگی را افزایش می دهد تا بتوانید هوشیار و آماده مقابله با خطر باشید.
هر فرد از نظر سطح برانگیختگی یک نقطه تنظیم اساسی دارد. برخی از افراد به طور طبیعی نقطه تنظیم بسیار بالاتری دارند، در حالی که برخی دیگر نقطه تنظیم بسیار پایین تری دارند. هانس آیزنک روانشناس پیشنهاد کرد که این سطوح برانگیختگی را می توان به عنوان یک پیوستار در نظر گرفت. بر اساس نظریه برانگیختگی برونگرایی او:
15 درصد از افراد دارای نقطه تنظیم حداقلی هستند، یعنی به طور طبیعی سطح برانگیختگی پایینی دارند.
15 درصد از مردم نقطه تنظیم بالایی دارند، به این معنی که آنها به طور طبیعی تمایل به تحریک بیشتر دارند.
70 درصد مردم جایی در وسط زنجیره قرار می گیرند.
طبق نظریه آیزنک، افراد درونگرا به طور طبیعی سطح بالایی از برانگیختگی دارند. به دلیل این سطوح برانگیختگی بالا، درونگراها تمایل دارند به دنبال فعالیت ها و محیط هایی باشند که بتوانند از تحریک بیش از حد فرار کنند. زمان تنهایی به آنها این فرصت را می دهد تا آنچه را که آموخته اند پردازش کرده و در مورد آنها فکر کنند.
آیا من درونگرا هستم یا خجالتی؟
توجه به این نکته ضروری است که درونگرایی لزوماً مساوی با کمرویی نیست. در توسعه کمرویی و کناره گیری اجتماعی، جامعه پذیری به انگیزه قوی تمایل به بودن با دیگران اشاره دارد، در حالی که خجالتی بودن به رفتاری اشاره دارد که ممانعت شده یا بدون مهار با دیگران احساس تنش و ناراحتی می کنند.
کمرویی نشان دهنده ترس از افراد یا موقعیت های اجتماعی است. از طرف دیگر افراد درونگرا ترجیح می دهند زمان زیادی را صرف تعامل با افراد دیگر نکنند.
درونگراها از بودن در کنار افرادی که با آنها صمیمی هستند قدردانی می کنند. آنها شرکت در کارهای کوچک را خسته کننده میدانند، اما از گفتگوهای عمیق و معنادار لذت میبرند. افراد درونگرا نیز تمایل دارند قبل از صحبت کردن فکر کنند. آنها می خواهند قبل از بیان نظر یا تلاش برای ارائه توضیح، درک کاملی از یک مفهوم داشته باشند.
درک ابعاد درونگرایی و کمرویی
آیا من درونگرا هستم یا در واقع افسرده؟
آیا فکر می کنید که یک درونگرا هستید یا افسرده؟ مهم است که بدانید هر فردی، چه درونگرا یا برونگرا، ممکن است افسردگی را تجربه کند.
اگر در حال کناره گیری از موقعیت ها یا فعالیت های اجتماعی هستید تا جایی که احساس غمگینی، اضطراب، افسردگی یا نگرانی می کنید، این ممکن است نشانه افسردگی باشد – صرف نظر از نوع شخصیت شما.
برخی از مطالعات نشان میدهند که درونگرایی ممکن است خطر ابتلا به تنهایی، افسردگی و اضطراب را افزایش دهد. اگر این نگرانیها یا سایر نگرانیهای مربوط به سلامت روان را تجربه میکنید، حتماً با یک پزشک یا متخصص سلامت روان صحبت کنید.
به طور مشابه، اگر میپرسید آیا من درونگرا هستم یا ضداجتماعی؟ صحبت با یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا به پاسخ برسید. تفاوت اصلی بین درونگرا بودن و ضداجتماعی بودن در این است که درونگراها از نظر اجتماعی درگیر هستند (به نحوی که احساس راحتی می کنند) در حالی که آنهایی که ضد اجتماعی هستند ترجیح می دهند اینگونه نباشند.
توجه داشته باشید افرادی که ضداجتماعی هستند اغلب برای زندگی در جامعه ای که از آنها انتظار می رود حتی تعاملات اجتماعی کوچکی داشته باشند یا به شیوه ای قابل قبول اجتماعی رفتار کنند، برایشان مشکل است. اگر با این مشکل دست و پنجه نرم می کنید، صحبت با یک متخصص سلامت روان نیز می تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید آیا رفتار ضد اجتماعی شما با یک وضعیت سلامت روان مرتبط است یا خیر.
باورهای غلط درباره افراد درونگرا
مقاله ای در ماهنامه آتلانتیک برخی از افسانه ها و باورهای غلط رایج در مورد افراد درونگرا را مورد بررسی قرار داد. در حالی که درون گراها اغلب به عنوان خجالتی، گوشه گیر و متکبر شناخته می شوند، این برداشت ها ناشی از شکست برونگراها در درک نحوه عملکرد درونگراها است.
برونگراها درک کمی از درونگرایی دارند یا اصلاً آن را درک نمی کنند. آنها تصور میکنند که مشارکت، به ویژه مشارکت خودشان، همیشه مورد استقبال قرار می گیرد. آنها نمیتوانند تصور کنند که چرا کسی نیاز به تنها بودن دارد؛ در واقع، آنها اغلب به این پیشنهاد بداخلاقی می کنند.
بر اساس تخمینها، تعداد افراد برونگرا از درونگراها بیشتر است. درونگراها اغلب متوجه میشوند که افراد دیگر سعی میکنند آنها را تغییر دهند یا حتی پیشنهاد میکنند مشکلی در آنها وجود دارد.
در حالی که درونگراها بخش کمتری از جمعیت را تشکیل می دهند، هیچ تیپ شخصیتی درست یا غلطی وجود ندارد. در عوض، هم درونگراها و هم برونگراها باید تلاش کنند تا تفاوت ها و شباهت های یکدیگر را درک کنند.
آیا می توانید از درون گرا بودن دست بردارید؟
پاسخ کوتاه این است که شما نمیتوانید از درونگرا بودن دست بردارید یا برای تغییر کامل جنبه های درونگرای شخصیتتان، تغییری ایجاد کنید. با این حال، اگر متوجه شدید که از درون گرا بودن ناامید شده اید، کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید.
به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که زمان زیادی را به تنهایی می گذرانید، ممکن است بررسی کنید که چگونه می توانید بیشتر معاشرت کنید به گونه ای که برای شما احساس خوبی داشته باشد. اگر بیش از حد از تعاملات اجتماعی خسته می شوید، ممکن است راهبردهای خودمراقبتی را بیاموزید که به شما کمک می کند آرام شوید و بهبود پیدا کنید.
اگر با درونگرا بودن مشکل دارید، کمک بخواهید. در واقع، صحبت با یک متخصص سلامت روان می تواند گامی عالی برای یادگیری بیشتر در مورد درونگرایی باشد.
به عنوان مثال، در طول یک جلسه درمان شناختی رفتاری، یک درمانگر می تواند مکانیسم های مقابله ای سالم را برای زمانی که احساسات دشوار را تجربه می کنید، به شما آموزش دهد. آنها همچنین میتوانند به شما در مورد اینکه چگونه الگوهای فکری منفی را که ممکن است شما را عقب نگه میدارند، دوباره قالب بندی کنید.
درون گراها، برونگراها و دوسوگراها: همه ما عالی هستیم
اگر با برخی از ویژگیهای درونگرایی و برخی از ویژگیهای برونگرایی شناسایی میشوید، احتمال بسیار خوبی وجود دارد که شما یک دوگانه گرا هستید: یکی از 70 درصد افرادی که در وسط قرار می گیرند. افراد دوگانه گرا تمایل دارند هم از گذراندن وقت با دیگران و هم از گذراندن وقت تنها لذت ببرند، بسته به موقعیت و نیازهایشان در لحظه.
وقتی تصمیم می گیرید درون گرا، برون گرا یا دوگانه گرا هستید، به یاد داشته باشید که یک نوع بهتر از دیگری نیست. هر گرایش بسته به موقعیت می تواند مزایا و معایبی داشته باشد. با این حال، با درک بهتر شخصیت خود، می توانید یاد بگیرید که چگونه با نقاط قوت خود بازی کنید.
در یک مطالعه بر روی افراد بزرگسال درونگرا، مشخص شد کسانی که روابط اجتماعی قوی و مهارت های تنظیم عاطفی داشتند نسبت به کسانی که این مهارت ها را نداشتند، شادتر بودند. با تقویت روابط نزدیک خود به منظور تقویت ارتباطات اجتماعی قوی، از نقاط قوت خود نهایت استفاده را ببرید؛ و از تمایل خود برای نگاه کردن به درون برای ایجاد درک عاطفی قوی استفاده کنید.