چگونه کتاب بخوانیم
چگونه کتاب می خوانید؟ آیا از روش خود رضایت کامل دارید؟ آیا نتیجه مطلوب بدست آمده است؟ سطوح خواندن شامل سطوح ابتدایی، بررسی، تحلیلی و ترکیبی هستند. اکثر ما فقط دو سطح اول را پشت سر می گذاریم و با مطالب درگیر نمی شویم و با آن گفتگو نمی کنیم. درک عمیق و واقعی از اینجا شروع می شود.
چهار سطح خواندن توسط فیلسوف مورتیمر آدلر در کتابش با عنوان مناسب چگونه کتاب بخوانیم توسعه داده شده است. آدلر توضیح می دهد که خواندن یک عمل منفرد و سازگار جهانی نیست. او عمل خواندن را به چهار سطح جداگانه تقسیم می کند که از نظر هدف، تلاش و مدت زمان متفاوت است. علاوه بر این، سطوح مختلف برای انواع مختلف خواندن اعمال می شود - برخی از کتاب ها می توانند برای همه سطوح مناسب باشند، در حالی که برخی دیگر فقط یک یا دو سطح را پشتیبانی می کنند. به خصوص در دو سطح بالاتر، پیروی صادقانه از این ردیف های خواندن، تخصص شما را در این موضوع بسیار ارتقا می دهد. وقتی این نوع درک را با تندخوانی همراه کنید، می توانید به یک فعال یادگیری تبدیل شوید. اینها چهار سطح خواندن آدلر هستند، از ساده ترین تا پیچیده ترین: ابتدایی، بررسی، تحلیلی، و ترکیبی.
مرحله ابتدایی
شما قبلاً این سطح را پشت سر گذاشته اید - این اساساً یادگیری خواندن است. این نوعی از خواندن است که در مدرسه ابتدایی تدریس می شود. شما یاد می گیرید که حروف چیست، کلمات چگونه تلفظ می شوند، و معنای عینی آنها چیست. دانستن اینکه جمله "گربه روی تخت است" به این معنی است که یک گربه روی تخت است و نمی گوید که سگ روی کاناپه است. این ذهن را منفجر می کند، درست است؟
مرحله ابتدایی همچنین برای بزرگسالانی که در حال یادگیری یک زبان جدید هستند و باید برای درک حروف الفبا، واژگان و تلفظ جدید آموزش ببینند اعمال می شود. همچنین برای دانشآموزی که برای اولین بار یک کتاب درسی فنی را میخواند، اعمال میشود و باید نحو جدید یا اصطلاحات خاص را یاد بگیرد. هر زمان که به زبان، گویش یا واژگان جدیدی برخورد کردید، در حال انجام خواندن ابتدایی هستید.
مرحله بررسی
مرحله بعدی برای خوانندگان درک ماهیت یک کتاب خاص است - اما نه هضم کل آن. این مرحله بررسی نامیده می شود و گاهی اوقات توسط خوانندگان مشتاق تحقیر یا تخفیف داده می شود. اما در توسعه تخصص، این یک فرآیند بسیار ارزشمند است. خواندن بررسی در واقع دو مرحله کوچک دارد:
سریع خوانی سیستماتیک این به معنای بررسی اتفاقی برخی از عناصر یک کتاب جدا از متن است: مرور فهرست مطالب و نمایه یا خواندن پیشگفتار یا مطالب روی جلد داخلی. اگر یک کتاب الکترونیکی را ارزیابی می کنید، می تواند به معنای خواندن توضیحات آنلاین و نظرات مشتریان نیز باشد. مرور سیستماتیک به شما اطلاعات کافی می دهد تا بدانید کتاب چیست و چگونه آن را طبقه بندی می کنید: "این یک رمان در مورد جنگ جهانی دوم است" یا "این کتابی است که نحوه پخت غذاهای فرانسوی را توضیح می دهد."
خواندن سطحی در واقع خواندن کتاب است اما به روشی بسیار معمولی. شما از ابتدا شروع می کنید و بدون اینکه انرژی زیادی مصرف کنید یا زیاد در مورد آن فکر کنید مطالب را دریافت می کنید؛ در حاشیه یادداشت نمی کنید. اگر وجود داشته باشد، عبارات یا مفاهیم ناآشنا را جستجو نمی کنید. اگر قسمتی را متوجه نشدید، فقط به قسمت بعدی بروید. در خواندن سطحی، شما به جای جذب تک تک عناصر روایت، لحن، ریتم و جهت کلی کتاب را دریافت می کنید.
خواندن بررسی چیزی شبیه یک ماموریت بازرسی است. شما تازه متوجه میشوید که کتاب در مورد چه چیزی است و تجربه خواندن آن چیست. ممکن است چند ایده بسیار کلی را در کتاب انتخاب کنید، اما خیلی عمیق به آنها نخواهید رسید. شما فقط متوجه خواهید شد که ممکن است در چه کاری باشید، و سپس تصمیم خواهید گرفت که آیا به اندازه کافی علاقه مند هستید که عمیق تر شوید.
به عنوان مثال، فرض کنید در حال تماشای کتابی در زمینه موسیقی کلاسیک هستید. در بررسی سیستماتیک خود، عنوان و زیرنویس را می بینید. شما میتوانید صفحه پشتی را بخوانید که میگوید «مطالعهای عمیق اما به آرامی بیاحترامی درباره آهنگسازان کلاسیک است». فهرست مطالب را میخوانید - فصلهایی با عنوانهای «واگنر در کشاقوس»، «تقلیدات گربه موتسارت» و «عشق بتهوون به موشها» وجود دارد. در این مرحله، احتمالاً متوجه شده اید که این یک کار خیلی جدی نیست و احتمالاً به تخصص شما اضافه نمی کند، اگرچه ممکن است سرگرم کننده باشد.
چرا یک خواننده جوان باید این مرحله را طی کند و فقط به مرحله بعدی نرود؟ با وجود اینکه این یک شیرجه عمیق نیست، اما پاسخ های زیادی به شما می دهد. متوجه رویکرد نویسنده خواهید شد: جدی، طنز یا پوچ؟ آیا به حساب های واقعی زندگی یا موقعیت های خیالی متکی است؟ آیا روی آمار سنگینی می کند؟ آیا منابع خارجی زیادی را نقل می کند؟ آیا تصاویر وجود دارد؟
داشتن درک خوب از پاسخ به این سؤالات به شما کمک می کند تا محتوا را چارچوب بندی کنید و انتظارات خود را مشخص کنید، که - اگر تصمیم گرفته اید با کتاب ادامه دهید - سطح بعدی مطالعه را سازنده تر می کند.
مرحله تحلیل
سومین سطح مطالعه عمیق ترین سطح برای مصرف یک کتاب یا حجم کار است - این هضم کامل و تعامل با مطالب در دست است. چالش خواندن تحلیلی به سادگی این است: "چقدر مایل هستید این کتاب را به طور کامل بخوانید؟"
خواندن تحلیلی را میتوان اینگونه توصیف کرد که کتاب را از دست نویسنده بیرون میآورید و آن را از آن خود میکنید. شما فقط متن را نمی خوانید. شما نکات کلیدی را برجسته می کنید یا زیر آنها خط می کشید و نظر می دهید یا سؤال می کنید. به نوعی می توانید از حاشیه برای شبیه سازی مکالمه مداوم با نویسنده استفاده کنید.
هدف از خواندن تحلیلی این است که مطالب را به خوبی درک کنید تا بتوانید بدون تلاش زیاد آن را برای شخص دیگری توضیح دهید. شما می توانید موضوع را بسیار مختصر توصیف کنید. شما می توانید قسمت های آن را به ترتیب فهرست کنید و بگویید چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. شما قادر به درک و مشخص کردن مسائل مربوط به نویسنده و مشکلاتی هستند که آنها سعی در حل آنها دارند.
برای مثال، اگر در حال خواندن کتاب «تاریخ مختصر زمان» استیون هاوکینگ هستید، عبارات کلیدی را در بخش اول درباره تاریخ فیزیک برجسته میکنید: مثلاً نظریه انفجار بزرگ، سیاهچالهها و سفر در زمان. برای تحقیق کامل تر، می توانید نام کوپرنیک و گالیله را با یک یادداشت علامت بزنید. ممکن است توضیح هاوکینگ درباره جهان در حال انبساط را با نوشتن در حاشیه زیر سوال ببرید.
خواندن تحلیلی کار سختی است. اما این سطحی است که در آن هیجان کسب درک جدید، عمیقترین و با ارزشترین است. این نوع تعامل با خواندن، یادگیری را فعال می کند - به جای اینکه فقط به آنچه که یک نفر به شما می گوید گوش دهید، بیشتر شبیه این است که خودتان اطلاعات را استخراج می کنید. وقتی این کار را انجام میدهید، بیشتر ذهن خود را درگیر میکنید، و این بدان معناست که احتمال اینکه چیزهایی را که یاد گرفتهاید به خاطر بسپارید بسیار بیشتر است. این یک مسیر بسیار ساده تر به سمت تخصص است.
مرحله ترکیب
در مرحله آخر خواندن، شما با چندین کتاب یا تکههای مطالبی که یک موضوع را پوشش میدهند کار میکنید. میتوان خواندن ترکیبی را به عنوان «مقایسه/تضاد» توصیف کرد، اما در واقع بسیار عمیقتر از آن است. در این مرحله، شما سعی می کنید کل وسعت موضوعی را که مطالعه می کنید، درک کنید، نه فقط یک جلد کتاب در مورد آن. شما تفاوت های ایده ها، نحو و استدلال های ارائه شده در کتاب ها را تجزیه و تحلیل می کنید و آنها را با هم مقایسه می کنید. شما می توانید هر شکافی را که ممکن است در دانش دارید شناسایی و پر کنید. شما در حال گفتگو با چندین شریک هستید و فوری ترین سوالاتی را که باید به آنها پاسخ دهید تشکیل و ترتیب می دهید. شما در حال شناسایی تمام مسائل و جنبههای موضوعاتی هستید که کتابها پوشش میدهند و به دنبال عبارتشناسی و واژگانی میگردید که نمیفهمید.
خواندن همزمان چندین منبع یک تعهد نسبتاً عمده است، تقریباً مانند یک دوره آموزشی یک ترم دانشگاهی که خودتان تدریس می کنید. به آن به عنوان یک تلاش فعال فکر کنید، چیزی که معمولاً با عمل آرامش بخش خواندن یک رمان مرتبط نیست.
این مانند یک برنامه تلویزیونی یا فیلمی است که در آن کسی تلاش می کند تا یک شرکت جنایی چند لایه را کشف کند. در جایی از فیلم، آنها یک تابلوی اعلانات غولپیکر را در ایستگاه نشان میدهند که در آن نقاشیها، پستها و عکسهایی از افراد وجود دارد، با تکههایی از نخ که نشان میدهد همه آنها چگونه به هم مرتبط هستند. وقتی اطلاعات جدیدی از منابع مختلف کشف می شود، همه به آن برد اضافه می شود. خواندن ترکیبی به این صورت است: این یک تلاش هماهنگ برای یافتن پاسخ ها و افزایش تخصص شماست.
این چهار سطح بهعنوان مراحل مرتبطی عمل میکنند که به تدریج یک موضوع را برای شما قابل دسترستر، مرتبطتر و در نهایت کاملاً آشنا میسازند. در مرحله ابتدایی، خوب، شما در حال یادگیری خواندن هستید. شما برای همه چیز به آن نیاز دارید. در مرحله بررسی، شما یک نمای کلی از چارچوب و ساختار دریافت می کنید و علاقه خود را می سنجید. در صورتی که تصمیم بگیرید با تخمین آنچه در سطحی عمیق تر در انتظار شماست، به مرحله تحلیلی متعهد شوید، خود را آماده می کنید. در مرحله تحلیلی، شما متعهد به تلاش گسترده ای برای درک هر چه بیشتر موضوع از هرچه بیشتر دیدگاه های ممکن هستید. شما کتاب را جذب میکنید و زیر سؤال میبرید و کنجکاوی بیشتری در مورد موضوعی که به آن میپردازد ایجاد میکنید و خودتان را به یادگیری بیشتر سوق میدهید. در مرحله ترکیبی، به یک معنا، از یک دیدگاه واحد یا محدود از موضوع به مطالعه جامع همه عناصر آن "فارغ التحصیل" شده اید. این نقطه جایی است که شما سطوح تخصص خود را در چندین نقطه لایه بندی می کنید - چیزی که حتی در خواندن معمولی یا تفریحی نمی توانید آن را درک کنید.
برخی از فرآیندهای این فصل ممکن است در نگاه اول دلهره آور یا غیرممکن به نظر برسند. اما این را به خاطر داشته باشید: در مقطعی از زندگی هر متخصصی، آنها چیزی در مورد آنچه که در آن متخصص شده اند نمی دانستند. چه در مؤسسات آموزشی آموختند و چه به تنهایی، دوره ای را سپری کردند که مجبور بودند اطلاعات را در خلأ جمع آوری کنند و در آب های ناآشنا شیرجه بزنند. شما کاملاً قادر به انجام دقیق همان کاری هستید که این متخصصان باید انجام می دادند. در واقع، ممکن است کمی آسانتر از آنها باشید و بتوانید مسیر خود را به سمت تخصص سادهتر از آنچه فکر میکردید دنبال کنید.
چگونه توانایی نوشتن خود را تقویت کنید
روانشناسی نویسندگی - درک جنبه های شناختی، عاطفی و رفتاری نویسنده