تو نیستی
رفته ای
اگر بودی
می دانستم چه بلایی
سرت بیاورم
بلایی که آن سرش ناپیداست
همان بلایی که تو سر من آوردی
کاری می کردم شب و روزت یکی شود
در آینه که نگاه میکردی
دیگر خودت را نبینی
همه من شوی
هجوم خاطراتم
یادم
عشقم
نفست را ببرد
و رویای با من بودن
تمام لحظاتت را لبریز کند
کاری می کردم عاشقم شوی
انتقام سخت همین است
سید مهدار بنی هاشمی
19تیر1402