مانده ام از دست تو
به کجا بگریزم
چون فرزندی که از مادر
کتک می خورد
و به آغوش او پناه می برد شده ام
عشق تویی
اصل تویی
فرع منم
لاله ی سرمست منم
عطر گل یاس تویی
باران تویی
حضورت، لازم است
تو که نیستی
خشکسالی می شود
جنگل ها آتش می گیرند
همین غیبت چند روزه ات
داعش را بوجود آورد
و روی سر سوریه خراب شد
تو خودت نمی دانی
تو خود در جریان نیستی
کسی که همیشه در نور بوده
چه می داند نور چیست؟
برای کسی که همیشه خواب بوده
از بیداری نگو
بهار من
دارم زمستان را بیرون میکنم
زودتر بیا ...
سید مهدار بنی هاشمی
03آذر1402