مهدی بهادرفر
مهدی بهادرفر
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

ماجرای تبدیل شدن من به یک نویسنده (3)

از تولید محتوا در رابطه با تکنولوژی تا نوشتن در مورد گردشگری!
از تولید محتوا در رابطه با تکنولوژی تا نوشتن در مورد گردشگری!
https://virgool.io/@mahdiba/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-1-b5bb8wub2cd5
https://virgool.io/@mahdiba/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-2-g5pdw4unky4z


ماجراجویی من در دنیای نویسندگی به تولید محتوا برای وبلاگ رسید. این را هم بگویم که همزمان با وبلاگ، در فروم‌های مختلف و ویکی پدیا هم فعالیت داشتم و مطالبی را منتشر می‌کردم. در این مدت از طریق مطالبم درآمد بسیار کمی به دست می‌آوردم، تا این که به عنوان نویسنده در سایت دنیای فناوری استخدام شدم. از این جا به بعد خیلی جدی حرفه تولید محتوا رو دنبال کردم.

سال 92 بود که از این مجموعه جدا شدم و به شهر سخت افزار رفتم. شهر سخت افزار تیم بزرگ‌تری بود و همین باعث شد که کیفیت نویسندگی من هم بالاتر بره. توی شهر سخت افزار چیزهای هیجان انگیز و جدیدی رو تجربه کردم. با این حال همیشه دوست داشتم سایت خودم رو داشته باشم و صاحب یه کسب و کار بشم.

در نهایت به این نتیجه رسیدم که سایت خودم رو بسازم. همزمان با کار توی شهر سخت افزار، روی سایت خودم کار کردم. چند سالی به جلو میریم. سال 95 سایت خودم به سوددهی رسیده بود. چون می‌خواستم بیشتر وقتم رو روی سایت خودم بذارم، از شهر سخت افزار جدا شدم.

از اواخر سال 96 به دلیل مشکلاتی که برام پیش اومد نتونستم به سایتم برسم. بعدش هم رفتم سربازی و سایتم رو ول کردم. خلاصه طی اتفاقاتی که در مدت سربازیم افتاد، اطلاعات سایتم رو از دست دادم. اگه فرصت بشه توی مطالب بعدی حتما داستان سایتم و از بین رفتنش رو براتون میگم.

و این گونه بود که نویسندگی و تولید محتوا همچنان ادامه دارد ...
و این گونه بود که نویسندگی و تولید محتوا همچنان ادامه دارد ...

توی دوران سربازی هم بی خیال نوشتن نشدم. هر فرصتی که گیرم میومد یه گوشه پیدا می‌کردم و داستانی می‌نوشتم. بعد از تمام شدن سربازی دو تا کتاب نوشته بودم. پیدا کردن ناشر و چاپ کتاب خودش داستان مفصلی داره. یکی از کتاب‌هام رو خواستم چاپ کنم و ناشر هم پیدا کردم. بعد از یک سال دویدن دنبال مجوز ارشاد، بالاخره بیخیال چاپ کتاب شدم.

بعد از این که دوره مقدس سربازی رو تموم کردم، به دنبال کار گشتم. مدام سایت‌های مختلف استخدامی رو چک میکردم تا شغلی پیدا کنم. تمام آگهی‌های استخدامی به دنبال کسی بودن که سابقه کار داشته باشه.

مدتی به صورت دورکار توی سایت آی تی رسان تولید محتوا کردم. دورکاری اونم توی چنین سایت‌هایی حتی پول تو جیبی آدم رو هم تامین نمی‌کنه. خلاصه از پیدا کردن کار مرتبط با رشته دانشگاهیم ناامید شدم و رفتم دنبال تولید محتوا که سابقش رو داشتم.

دو سه هفته بعد از این که سربازیم تموم شد توی شرکت گردشگری ایران دوستان استخدام شدم. کار کردن توی مجموعه ایران دوستان و سایت اسمارتیز حس جالبی داشت. تا اون موقع در مورد گردشگری و سفر مقاله ننوشته بودم و همین باعث میشد کار برام لذت بخش باشه.

همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت تا این که ویروس لعنتی کرونا سر و کله‌اش پیدا شد. بعد از چند ماه دورکاری، شرکت دیگه نمی‌تونست ادامه بده و کارمنداش از جمله من بیکار شدن.

از اونجا که سال‌ها در زمینه تکنولوژی و گجت‌ها مقاله می‌نوشتم، علاقه زیادی به این حوزه داشتم. به همین دلیل مدتی به صورت دورکار و پاره وقت برای سایت گجت نیوز مقاله نوشتم.

چند روز بعد از بیکار شدنم دوباره دنبال کار گشتم و این بار هم به عنوان کارشناس تولید محتوا استخدام شدم. حالا دارم توی مجموعه پرتال مطالب مختلفی در زمینه بازاریابی و طراحی سایت می‌نویسم.

این طوری بود که مسیر زندگی من به سمت نوشتن رفت و همچنان با نوشتن ادامه دارد.

پیشنهاد می‌کنم شما هم داستان خودتون رو بنویسید و بگید چطور به جایی که هستید، رسیدید؟

تولید محتوانویسندهگردشگریتکنولوژیسایت
همه چیز از یازده سال پیش شروع شد، زمانی که اولین مقاله خودم رو نوشتم ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید