از تابستان ۹۸علاقه مند به پختن نان در خانه شدم،ولی چون فر مادرم در آشپزخانه نقش انباری داشت و برای هربار استفاده از فر باید کلی وسیله از آن خارج میکردم و هم اینکه دانشجوی خوابگاهی بودم که فقط آخر هفته ها خانه بودم،پس بارها برای ثبت نام کلاس نان امروز و فردا شد،تا اینکه در بهمن ماه سال۹۸،بین دو ترم در کلاس نان شرکت کردم ولی چون معمولا تعطیلات کم بود دوباره زود به دانشگاه برگشتیم.اوایل اسفند بود که در گروه کلاسی dentistry 95 نماینده پیام گذاشت که کلینیک و همه کلاس های تئوری,به دلیل کرونا،تا اطلاع ثانوی تعطیل است! و ما به خانه برگشتیم.راستش اول فکر میکردیم زودتر قرار است برگردیم،پس بخاطر این تعطیلی ها خوشحال شدیم،ولی غافل از اینکه...
خلاصه اینکه در همان روزها که همه توصیه میکردند نان را در خانه بپزید،من هم با ذوق و شوق فراوان در خانه نان میپختم،حالا بماند که سختی نان بربری برای اولین بار یک درجه سخت تر از سنگ شد!و من هم خودم بلد نبودم فر مادرم را روشن کنم و باید از مادرم کمک میگرفتم.به همین دلیل کمتر نان میپختم.
تا اینکه تیرماه ۹۹بعد از ازدواج،خودم فر برقی خریدم که کار کردن با آن برایم آسانتر بود و تازه آن موقع بود که توانستم بیشتر تمرین کنم و ایراداتم را برطرف کنم.
تا اینکه تیرماه ۹۹بعد از ازدواج،خودم فر برقی خریدم که کار کردن با آن برایم آسانتر بود و تازه آن موقع بود که توانستم بیشتر تمرین کنم و ایراداتم را برطرف کنم.
نمیدانم تا به حال بوی نان بربری تازه از فر درآمده ی گرمی که خودتان پخته اید،در قلب خانه تان به مشامتان خورده یا نه؟
نمیدانم تا به حال از پشت شیشه ی فر،پف کردن باگت و تست و شیرمال را به تماشا نشسته اید یا نه؟
حتی نمیدانم اصلا تا یه حال خمیر را ورز داده اید یا نه؟
ولی میخوام بگویم تجربه ای بی نظیر است.
میخواهم بگویم تمام مدت نان پختن،آرامش عجیبی را تجربه میکنید.
میخواهم بگویم حتما یکبار هم که شده امتحانش کنید.
#دیجیتال_مارکتینک_پله_به_پله
#پله_به_پله
#نان_خانگی