تجربه خیانت یکی از بدترین تجربیات زندگی و قطعا بدترین اتفاقی است که در یک رابطه می‌تواند اتفاق بیوفتد. احساسات قوی و متعارضی که همراه آن وجود دارند تاثیر منفی زیادی بر سلامت روانی فرد دارند و بدون کنترل آن هر کسی را با مشکلات جدی مواجه می‌کنند. در این مقاله بررسی می‌کنیم در برابر خیانت چه باید کرد؟
قبل از شروع بررسی اینکه در برابر خیانت چه باید کرد، نیاز به ذکر این مسئله وجود دارد که خیانت به هیچ وجه قابل توجیه نیست. تحت هیچ شرایطی خیانت کردن قابل دفاع نیست و این موضوع مهمی است که باید موردتوجه هر دو طرف رابطه قرار گیرد.
برای خیانت دیگران خودتان را سرزنش نکنید! زیاده‌خواهی بقیه به معنای بی‌لیاقتی شما نیست.
احساس بی‌وفایی و اینکه طرف مقابل به فرد خیانت کرده می‌تواند به تعدد در رابطه وجود داشته باشد. بسیاری از موارد می‌توانند این احساس را ایجاد کنند و نکته مهم این است که تا وقتی که دلیل یا مدرک محکم برای خیانت ندارید، بهتر است به تنهایی جمع بندی نکنید.
روابط ممکن است گاهی سرد شوند، صمیمیت و شور از آنها دور شود یا حتی رفتارهای ناسالمی وجود داشته باشه؛ اما این موارد همیشه به معنای خیانت همسر نیست. جمع بندی بدون دلیل و مدرک مستحکم در صورتی که خیانت اتفاق نیوفتاده باشد شما را غرق در شک و شبهه می‌کند و شانس بازسازی رابطه را از بین می‌برد.
در صورتی که برای مدت طولانی این شک و شبهه در شما وجود دارد بهتر است یا با همسر خود درباره آن صحبت کنید و اگر قانع نشدید یا امکان مکالمه وجود نداشت، بهتر است از متخصص زوج درمانی کمک بگیرید. متخصص زوج درمانی طبیعتا مثل یک کارآگاه شروع به جمع آوری اطلاعات درباره همسر شما نمی‌کند اما بر اساس شرایط و اتفاقات به شما کمک خواهد کرد تا تصمیم درستی برای رابطه بگیرید.
اگر به دلیل و مدرک مستحکمی دست یافتید که خیانت اتفاق افتاده، نباید خودتان را سرزنش کنید. همینطور که قبلا گفتیم، خیانت به هیچ عنوان قابل دفاع و توجیه نیست و این اتفاق تحت هر شرایطی که رخ داده باشد، چیزی تقصیر شما نیست.
افراد، مخصوصا در روابط ناسالم رفتارهای آسیب‌زننده زیادی دارند که گاهی هدف از آنها صرفا آسیب زدن است یا فرد به قدری نسبت به احساسات و عواطف همسر خود بی‌اهمیت است که هرکاری بخواهد انجام می‌دهد. حتی ممکن است طرف مقابل شما به این موضوع اشاره کند که این خیانت تقصیر خود شما است که این کار یکی دیگر از رفتارهای سمی و آسیب زننده است.
اهمیت این موضوع به این دلیل است که تجربه خیانت معمولا باعث سرازیر شدن افکار منفی و مزاحم و غیرقابل کنترل می‌شود و مسیر فکر شما وارد مسیری می‌شود که هر لحظه حضور در آن عذاب است. در این شرایط بهتر است تلاش کنید تا کنترل افکار خود را به دست بگیرید و از سرزنش خودتان دست بکشید.
یکی دیگر از واکنش‌هایی که بعد از خیانت دیدن رایج است، تلاش برای دلیل تراشی یا حتی انکار آن است. تلاش برای فرار از احساسات منفی یا انکار آنها نه تنها فایده‌ای ندارد، بلکه آسیب زیادی به سلامت شما وارد خواهد کرد. روبرو شدن با واقعیت به شما اجازه می‌دهد تا تصمیم بهتری بگیرید و خود را از یک رابطه ناسالم خارج کنید و این کار هرچه زودتر انجام شود بهتر است.
بخش مهمی از پذیرش موقعیت، شناسایی احساسات است. خیانت دیدن همه احساسات منفی را در شما فعال خواهد کرد و هیچ راهی غیر از تجربه آنها وجود ندارد. به همین دلیل است که باید دشواری این شرایط را نیز بپذیرید!
نکته مهم در این مسیر این است که بهبودی از احساسات شدید منفی، همیشه مسیر مستقیمی نیست. به بیان دیگر این مسیر به این شکل نیست که به مرور زمان احساس بهتری داشته باشید و هر روز بهتر از روز قبل باشید. طبیعت روان انسان به این شکل است که روزی بهتر و روزی بدتر است! در این مسیر برخی روزها احساس بهتری خواهید داشت و برخی روزها احساس خواهید کرد که بدترین روز دنیا است و این تجربه کاملا طبیعی است. نکته مهم این است که در طولانی مدت از این شرایط خارج خواهید شد.
فشاری که تجربه خیانت بر شما وارد می‌کند، شما را به شدت آسیب‌پذیر می‌کند. این آسیب‌پذیری در تمامی جنبه‌های زندگی قابل لمس خواهد بود و خطر سواستفاده بیشتر از همیشه می‌شود. برای مثال بسیاری از کسانی که تجربه خیانت دارند، به سرعت وارد رابطه جدیدی می‌شوند که معمولا نتیجه خوبی ندارد.
از طرف دیگر این آسیب پذیری در مقابل اختلالات روانشناختی نیز وجود دارد. اختلالات خورد و خوراک، اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب مشکلات رایجی در این افراد هستند و شما برای جلوگیری از آنها نیاز به شروع خودمراقبتی دارید.
خودمراقبتی به همه مهارت‌ها و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که تاثیر مثبت بر جسم و روح شما دارد. خودمراقبتی می‌تواند با دنبال کردن کارهای موردعلاقه‌ای که قبل از این امکان انجامشان وجود نداشت یا فعالیت‌های موردعلاقه فرد یا فعالیت‌هایی مثل یوگا و مدیتیشن باشد.
در این شرایط، عادات ناسالم تاثیر منفی بیشتری نسبت به قبل دارند. مصرف الکل و مواد مخدر یا حتی عاداتی در زمینه غذا خوردن یا روابط بین فردی می‌توانند به شدت آسیب‌زننده باشند و خطرات بیشتری برای شما ایجاد کنند.
انجام کارهایی که در بخش قبلی ذکر شد یا حتی توجه به آنها به تنهایی ممکن نیست. حمایت اجتماعی نقش پررنگی در سلامت روان دارد اما در شرایطی مثل تجربه خیانت اهمیت دوچندانی دارد. همراهی و نزدیکی با افرادی که واقعا برای شما ارزش قائل هستند و محیط امنی برای شما ایجاد می‌کنند، شرایط و محیطی برای بهبودی ایجاد می‌کند که نه تنها مفید، بلکه ضروری است!
یکی از امیال افرادی که آسیب می‌بینند، صحبت درباره آسیب خود و شرایط دشواری که در آن قرار دارند است. از طرف دیگر بعد از تجربه خیانت معمولا درگیری و بحث‌های شدیدی بین زوجین وجود دارد. در این شرایط خطر دراما و نمایشی شدن ماجرا وجود دارد.
صحبت کردن درباره این شرایط خیلی کمک کننده و مفید است اما بهتر است این صحبت‌ها فقط به نزدیکان و دوستان صمیمی ختم شود. حتی توصیه می‌شود اگر ضرورتی وجود ندارد، خانواده‌ها را درگیر نکنید. این کار فقط باعث پیچیده‌تر شدن شرایط می‌شود.
از طرف دیگر جرو بحث با همسر کار غیرضروری دیگری است که نه تنها هیچ فایده‌ای ندارد، فقط آسیب‌زا است و شما را بیشتر آزار خواهد داد. بنابراین بهتر است حداقل تا وقتی که امکان مکالمه بدون خشم و دعوا وجود ندارد، با همسر خود صحبت نکنید.
بعد از فرونشستن خشم، ترس شروع به ظهور می‌کند. ترس از تنهایی، ترس از روابط جدید و حتی ترس از همه انسان‌ها معمولا در این افراد دیده می‌شوند. ترس یک احساس تکاملی است که طی میلیون‌ها سال به موجودات زنده امکان بقا را داده چون ترسیدن باعث تغییر نظر و بهبود شرایط می‌شود. فرد از تکرار اتفاق قبلی می‌ترسد و برای تغییر آن تلاش می‌کند و به نوعی از آن درس می‌گیرد.
نکته مهم درباره ترس‌های موجود بعد از خیانت این است که درس‌هایی که معمولا از آن برداشت می‌شود، همیشه صحیح نیست. طبیعی است که از تکرار مجدد خیانت بترسید، طبیعی است که اعتماد کردن برای شما دشوار شود اما راه دادن این ترس‌ها به تصمیم‌های زندگی باعث افول کیفیت زندگی خواهد شد.
همانطور که گفته شد، تجربه این شرایط دشوار به تنهایی ممکن نیست؛ اما همیشه دوستان و نزدیکان نمی‌توانند بهترین کمک را ارائه دهند. متخصصین سلامت روان قادر خواهند بود تا بر اساس شرایط و احساسات شما هم به تصمیم‌گیری بهتر درباره مسائل کمک کنند و هم رهاسازی از این احساسات منفی و شدید را تسهیل دهند.
پاسخ به این سوال خیلی دشوار است. سوالی که باید به آن جواب داد این است که آیا باید خیانت فراموش شود؟ در بخش‌های قبلی به اثرات منفی انکار خیانت اشاره کردیم اما آیا فراموش کردن و انکار خیانت یک معنی دارد؟ تجربه‌ای مثل خیانت قابل فراموشی نیست و تلاش فعالانه برای فراموشی آن، فقط آن را به اعماق ناخودآگاه هول می‌دهد که باعث عوارض بیشتری می‌شود.
فارغ از اینکه تصمیم به ادامه یا قطع رابطه می‌گیرید، باید توانایی پذیرش این خیانت را کسب کنید. پذیرش به این معناست که بتوانید درک کنید خیانت به معنای کمبود شما در رابطه نیست؛ اینکه خیانت کردن به معنای دروغ بودن رابطه نیست. طبیعتا پذیرش این موارد بسیار دشوار است و زمان زیادی برای آن نیاز است.
پاسخ دادن به این سوال نیاز به دانستن متغیرهای بیشتری دارد. نمی‌توان گفت چه تصمیمی بعد از خیانت صحیح یا اشتباه است؛ طرفین درباره آن صحبت کنند و به نتیجه برسند. در هر صورت، چه قصد ادامه یا قطع رابطه را دارید توصیه می‌شود تا جای ممکن تا قبل از تصمیم‌گیری درباره آن با افراد صحبت نکنید تا از قضاوت شدن یا تاثیر دریافت بیرونی جلوگیری کنید.
نکته مهم: پیشنهاد می‌شود حتما برای تصمیم‌گیری بهتر درباره این موضوع مهم که آیا بعد از خیانت به زندگی مشترک ادامه بدهیم یا نه، از یک روانشناس متخصص در زمینه خیانت مشاوره روانشناسی بگیرید. اگر قصد رزرو مشاوره آنلاین دارید مجموعه روانشناسی آنلاین پل پیشنهاد خوبی است.
خیانت جزو بدترین اتفاقاتی است که می‌تواند برای هرکسی بیوفتد. کنار آمدن و پذیرش آن بسیار دشوار خواهد بود و بی اعتمادی ناشی از آن می‌تواند بر هر رابطه فرد در آینده نیز تاثیر بگذارد. برای جلوگیری از تاثیرات منفی آن و همینطور پذیرش آن، توصیه می‌شود تا به متخصص سلامت روان مراجعه کنید.
منابع:
