به طور خلاصه قانون نگو نشان بده به جای اینکه مطلبی را مستقیما به مخاطب خود بگوید، آن را با تصویری در ذهن مخاطب جایگزین کرده و با توصیف از تصویری که ساخته است منظور خود را میرساند. این شیوه که در سینما و ادبیات بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و در سایر نوشتههای روزمره چون مقالات روزنامه و اخبار این شیوه استفاده نمیشود. در واقع این شیوه نوشتههای خلاقه را از سایر نوشتهها جدا میکند. این شیوه به مخاطب اجازه میدهد تا داستان را طی کنشها، احساس و جزئیات واضح و زنده تجربه کند. به عبارت دیگر، عبارت «نشان بده، نگو» به نویسندگان یادآوری میکند که خواننده را غرق در داستان کنند نه اینکه صرفاً به خوانندگان بگویند که چه اتفاقی میافتد. آنتون چخوف، رماننویس روسی، نقل قول معروفی دارد: " به من نگو که ماه میدرخشد. درخشش نور روی شیشه شکسته را به من نشان بده . "
این شیوه چند حسن دارد اول انکه خواننده را درگیر میکند. نشان دادن به شما امکان میدهد تا تصویری واضح در ذهن خواننده خود ایجاد کنید که او را در نوشته غرق کند. تفاوت زیادی بین شنیدن خبر جدایی یک دوست با شما و تماشای فیلمی در مورد کسی که در حال جدایی است، وجود دارد. این به این دلیل است که یکی به شما "گفته" میشود، در حالی که دیگری به شما "نشان داده میشود". اگر بتوانید آنچه را که میخواهید بگویید از طریق صحنه های دراماتیک و نوشتن به خواننده نشان دهید، احتمال از دست دادن علاقه آنها بسیار کمتر خواهد بود.
حسن دیگر آن است که به مخاطب امکان تفسیر بیشتری میدهد. وقتی به مخاطب خود همه چیزهایی را که شخصیتهای شما فکر و احساس میکنند، میگویید، هر گونه ظرافت را در تفسیر آنها از کارتان حذف میکنید. از سوی دیگر، نشان دادن به خوانندگان شما اجازه میدهد تا در مورد شخصیت های شما نتیجه گیری کنند. نشان دادن به مخاطب اجازه میدهد تا رابطه عمیق تری با متن شما ایجاد کنند.
اگر شما به مخاطب درباره احساسات یک شخصیت بگویید، ممکن است مخاطب نتواند دقیقاً معنای آن شخصیت را به تصویر بکشد. اما اگر از طریق زبان بدن و گفتگو نشان دهید که این احساس چگونه است، میتوانید شخصیت ها را عمیق تر بسازید.
حال که این شیوه را شناختیم و از اهمیت آن باخبر شدیم میتوانیم به این سوال بپردازیم که چگونه " نگو نگو نشان بده " را میتوانیم اجرا کنیم.
نباید از کلمات سادهایی چون شنیدن بوییدن استفاده کرد، این کلمات مخاطب را به تجربهایی صرفا ساده از اثر میرساند.
از کلماتی عامیانه که حس را توصیف میکنند چون شاد، ناراحت، عصبانی نباید تا حد امکان استفاده کرد.
یکی از بهترین راههایی که میتوانید این شیوه را پیاده کنید، این است که از زبان بدن و توصیف آنها استفاده کرده و به جای استفاده از دیالوگ از کردار کاراکتر مقصود او را برسانید.
***
مهدی خدایی