سلام جناب
گتسبی عزیز
الان که این نامه را برای تو مینویسم ، تو دیزی را از دست دادهای. تو نمیدانی که چه کار میتوانستی بکنی تا دیزی را از دست ندهی. تو هر کاری توانستی کردی. حالا مرده ای. حالا دیزی با شوهر خیانتکارش هست و عمارت تو معلوم نیست به چه کسی به ارث میرسد.

گتسبی عزیز،
در تمام مدتی که تو را شناختم ، حس کردم که متوجه تو هستم. حس کردم که درکت میکنم. حس کردم که چه قدر انسان با عرضه ای هستی. چرا که تامین آن عمارت و کسب آن ثروت، کار بسیار سختی است. برگزاری آن مهمانیها و کارهای بزرگ هم. آن هم تنها برای اینکه توجه دیزی را جلب کنی و او را به زندگی با خودت متقاعد کنی. تو آدم ثروتمندی نبودی. در میان آدمهای دیگر خودت را ضعیف میدیدی. متاسفانه این را خوب درک نکردم که آیا صرفاً کمبود منابع مالی باعث شد تا چنین حسی را داشته باشی و برای جبرانش کسب مال کنی یا مسأله دیگری در میان بوده است. به هر حال تو خیلی توقعات بالایی از خودت داشتی. شاید به همین دلیل بود که شاد نبودی. توقعات بالای تو از خودت، شاید منجر به کسب ثروت و مکنت و حتی جلب توجه دیزی شد اما هیچگاه به رضایت قلبی تو منجر نشد. به هر حال بین تو و دیزی فاصلهای ایجاد شد به اندازه مرگ و زندگی. تو جان دادی تا دیزی جان داشته باشد.
تو خیلی به خودت سخت گرفتی. خیلی سخت. نمیدانم به خاطر این بود که از گذشتهات شرم داشتی یا شرمی به خاطر گذشته در دلت کاشته شده بود و برای فرار از آن و پوشش آن اینقدر قوی شدی. گتسبی عزیز، تو هرچند از راه قاچاق مشروب پول در میآوردی اما واقعاً زحمتکش بودی. سور میدادی در حالی که دلت جای دیگر بود. گتسبی بود اسمت، اسم قشنگی است و واقعاً برازنده یک انسان بزرگ.
گتسبی عزیز تو از آن افرادی هستی که دوست داشتم بیشتر بشناسم. دوست داشتم رفیق تو باشم و واقعا کمکت کنم. به هر حال نشد و تو در قصهها مردی و در واقعیت یافت نمیشوی.
گتسبی عزیز خداحافظ. امیدوارم در آرامش بخوابی. آرامشی که نه با فقر و نه با ثروت کسبش نکردی. کاش حداقل مرگ زمانی برای زندگی تو باشد چرا که در دوران زندگانی همیشه منتظر وصال بودی تا واقعا زنده شوی و البته که نشد.
امیدوارم موفق باشید جناب
خداحافظ گتسبی.
خداحافظ گتسبی بزرگ!
پینوشت: فیلم گتسبی را چند هفته پیش دیدم. اما شخصیت گتسبی انگار شده است یک رفیقی که مدت طولانی با او بودم. از طرف دیگر حس میکنم حضور صرفاً در یک رمان، برای چنین شخصیتی بسیار کم است. حتی در فیلمی که دیکاپریو بازی کرده، با اینکه به خود شخصیت زیاد پرداخته شده اما بازهم به نظرم کافی نیست. نکته داستان گتسبی فقط آشنایی با گتسبی است و نه خود قصه. به هر حال این نامه را برای رفیق خیالی و قدیمی خودم، GG نوشتم. امیدوارم بالاخره در آرامش باشد.