۳۵- باب سخاوت
نخستین سخاوت اینست که خود را برتر و دیگران را پست تر از خود ندانی تا مجبور به ترحم و ایثار شوی و او را بدهکار خود سازی و تمام عمر از خودت منزجر نمایی !
دومین سخاوت آنست که دیگران را همسان و مساوی با خود نپنداری که به ناگاه حیران شوی و آنها را خائن و مکار بنامی و مابقی عمرت از آنان انتقام بستانی !
سومین سخاوت آنست که به دیگران تهمت ناحق نزنی و بلکه تهمت حق هم نزنی الا به خودشان در خفا!
========
چهارمین سخاوت آنست که اگر از تو طلب یاری کردند در حد توان یاری کنی و یاریت را در شیپور ندمی و اگر خواستند تلافی کنند بپذیری تا در قبال تو احساس حقارت و بدهکاری نکنند و سخاوت تو موجب عداوت نگردد. که مهمترین آن یاری کردن خانواده خویش است بی منت و توقع !
پنجمین سخاوت آنست که یاری یا هدیه دیگران را بپذیری مگر آنکه قصد رشوه ای در میان باشد. و اینکه محبت دیگران را به جان پذیرا باشی.
ششمین سخاوت آنست که نصیحت یا انتقاد دیگران را بشنوی و در خور تامل بدانی و عداوت نکنی و بلکه تشکر نمایی حتی اگر ناحق باشد !
هفتمین سخاوت آنست که عیب دوستانت را دوستانه و در تنهایی به آنان گوشزد نمایی.
============
نهمین سخاوت آنست که با عقل و ایمان خودت وفادار و مهربان و صادق باشی و به خاطر آرزوهای احمقانه و دست نیافتنی و حسادت و رقابت، خودت را زجر ندهی و به خودت رحم کنی !
دهمین سخاوت آنست که بلند همت و خدائی باشی و خودت را حقیر نشماری و ارزان مفروشی و عزت نفس خودت را برای امیال حقیر، نابود نسازی.
یازدهمین سخاوت آنست که قدردان خدائی باشی که تو را از عدم هستی جاوید بخشیده است پس شکرش نمایی و یادش کنی و از او بخواهی که به تو کاری برای رضایش محول نماید تا لایق هستی اش شوی.
و دوازدهمین سخاوت آنست که دل و جان و روانت را به غیر خدا نسپاری و به غیر او عشق مورزی و خودت را همنشین کمتر از او نخواهی و مشتاق دیدار جمالش گردی !
استاد علی اکبر خانجانی
اخلاق عرفانی ص ۲۸