من خوبم زیرا دیگران بدند!
خود را خوب ولی دیگران را بد دیدن ھنر نیست بلکه خود را بد دیدن و دیگران را خوب دیدن ھنر است .
یکی از روشھای توجیه و تقدیس بدیھای خویشتن ، تقبیح و لعن کردن ھمان بدیھا در دیگران است . این ھمان فرافکنی زشتی ھای خویش به سمت دیگران است و از دیگران بعنوان دستمال کاغذی خود استفاده کردن است.
چنین نگرشی ھمواره در عطش تباھی دیگران است و متوجه نیست که خود نیز یکی از این دیگران و مبتلای به این تباھی است. علی (ع)می فرماید : اگر عیبی در دیگران دیدی بخودت باز گرد و آن عیب را در خودت ببین و پاک کن. و این یعنی: ائینه بنمود چو نقش تو راست خود شکن آئینه شکستن خطاست .
ولی اکثریت مردمان روشی کاملاً معکوس بکار می گیرند یعنی عیب خود را در دیگران می بینند و با لعن کردنش گوئی که آن عیب را از خود می زدایند.
بدیھای دیگران ما را زیبا نمی سازد و اتفاقاً رسوا می کند و لذا در بدیھا غرق می سازد و به بدی مفتخر می نماید. این جھل عظیم فقط شامل عوام نیست بلکه خواص فرھنگ را ھم مبتلا کرده است.
طرح بدیھا ونقصان و جھل دیگران اثبات برتری و بھتری ما نمی شود . ما بجای اینکه بگوئیم که مثلاً دین ما اسلام ما و فرھنگ ملی ما اینست و برتری ھا و عظمت خود را بیان و محقق کنیم به فحاشی سایر فرھنگھا و مکاتب می پردازیم . بجای اینکه دین و آئین خود را تبیین و تدوین کنیم دین و مکاتب دیگران را به لجن می کشیم و می پنداریم که این اثبات حقانیت ماست.
بجای نقد و نفی و لعن لیبرالیزم و ماتریالیزم بیائیم و مکتب خود را بیان کنیم . متأسفانه چند دھه است که چنین روندی برکل جھان روشنفکری دینی ماحاکم است. متأسفانه ما مدتھاست که در عرصه لااله در جا زده ایم تا آنجا که در این عرصه پوچ و رسوا گشته ایم زیرا ھرگز به الاالله نرسیده ایم.
انقلاب در فاز اول به معنای انفجار لااله است و چون به عرصه الاالله نمیرسد مبدّل به ضد انقلاب می شود. این کل علّت بن بست ھای جامعه ما در دوران پس از انقلاب است و ما ھنوز ھم می خواھیم نان لااله را بخوریم . لااله تبدیل به ھویت نخواھد شد . بدیھای دیگران باعث خوب شدن ما نخواھد شد . اینگونه است که از بطن مرگ برآمریکا ، زنده باد آمریکا رخ می نماید .
از کتاب " دائرة المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 282
https://t.me/khodshenasi4/4594