ویرگول
ورودثبت نام
ماهی
ماهی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

ما با آدم ها چه کردیم؟




سلام خب برای اولین پست اینجا تصمیم گرفتم درباره آسیب اجتماعی از زبون و دیدگاه خودم حرف بزنم و امیدوارم براتون مفید باشه

هرچند من دانشجو روانشناسی نیستم و اطلاعات علمی و زیادی هم ندارم اما حس میکنم تجربیاتم شاید موثر باشه.

آسیب اجتماعی در حقیقت یکسری رفتارهایی هست که ادما انجام میدن و به جامعه آسیب میزنه مثل : طلاق – اعتیاد – روسپیگری و....

اما من نمیخوام درباره اینها صحبت کنم . همه ماها یکسری کارها انجام میدیم در برابر آدما(منظورم کارهایی میکنیم که اون روی آدما تاثیر داره )که به اون فرد آسیب میزنه و بعد اگه ادامه داشته باشه تبدیل میشه به آسیب اجتماعی و اون فردی که ما باهاش اون رفتار رو کردیم میشه جز افردای که به اجتماع آسیب میزنه .... ولی ما فقط اون فرد دوم رو میبینیم ( اونی که آسیب میزنه) فرد اول رو نمیبینیم( یعنی مایی که به اون فرد دوم آسیب زدیم)

حالا این موضوع و رفتارها خیلی بسط پیدا میکنه . به عنوان نمونه:

رفتار بد والدین :

مثل مامانی یا بابایی که بچه هاشو توی کودکی میزده یا رفتار بدی داشته حالا اون بچه در بزرگسالی دچار وسواس فکری میشه ، نمیتونه مدیریت بحران داشته باشه ، پر از تصمیم های اشتباه میشه ، از اینکه بخواد کاری رو انجام بده ترس داره و تقریبا انجام نمیده ، پر از بدبینی میشه و ... چون احساس امنیت رو مامانش یا باباش ازش گرفته بود .

اعتیاد:

وقتی که یه نفر دچار اعتیاد میشه خیلی عوامل توش دخیل هستن اما اگر بخواییم به ترتیب این موردها رو بگیم میشه:

1-رفتار والدین

2-رفتاروالدین

3-رفتار والدین

4-انتخاب اشتباه خود فرد

5-اجتماع

6-.....

آره عجیبه نه! دقیقا مثل یه لوپ میمونه وقتی که پدر و مادر رفتار درستی نداشته باشن ، به فرزندشون احساس اطمینان و امنیت رو ندن ، اعتماد به نفس فرزندشونو ازش بگیرن یا بهش توجه نکن، اون ها رو از آینده بترسونن و در کل راهنما و دوستای خوبی براش نباشن یک تصمیم اشتباه اون فرزند ، میتونه اون رو به سمت اعتیاد بکشونه و هم چنین یه جامعه ی نادرست که توش اعتیاد و پیدا کردن مواد مخدر ساده ترین کاره ،قطعا جای خطرناکی برای این بچه هاست .

حالا اینجا یه نکته جالب پیش میاد خیلی از مامان بابا ها این جمله آخر بالا رو میدونن برای همین به جای اینکه از روش های درست وارد شن ماجرا رو بدتر از قبل میکنن J مثل مامان باباهایی که پسر 27 سالشون رو چک میکنن (مثلا گشتن وسایلشون ، بو کردن پیرهنی که تازه باهاش از بیرون اومدن که بوی سیگار نده.... شاعر اینجا میگه دیدم که میگم !).... خلاصه تبدیل میشن به یه مامان بابای سخت گیر تر از سخت گیر و زندگی رو به کام بچه هاشون و خودشون تلخ میکنن ، مجبور میشن هر دفعه که بچه هاشون از خونه رفتن بیرون استرس بکشن و هزاربار باهاشون تلفنی صحبت کنن و اگرم دیر بیان خونه باز به اون اضطرابشون اضافه می شه

خلاصه بخوام بگم تبدیل میشن به مامان باباهایی که دچار اضطراب فراگیرن و..

حالا بیاید همه چی رو فقط از طرف مامان باباها نبینیم .

خیلی وقتاخودمون ، ماها ..، کارهایی رو میکنیم که به یه آدم که شاید حتی نشناسیمش یا کم بشناسیمش هم آسیب بزنیم ...حالا چیکار؟

ما به راحتی هرچه تمام تر میتونیم راجع به قد ، وزن ، دماغ ، لب، چشم ، دست ،پا، گردن و تمام اعضای بدن افراد نظر بدیم (نگید نه که....!) یعنی یه جوری این موضوع با ما اخت شده که حتی وقتی از توی عکس یکی و میبینیم میتونیم بگیم : چرا اینجاش اینجوریه!

و اینجاست که ما یه عالمه آدم داریم دورمون که پر از کمبود اعتماد به نفسن ، پر از اینن که شبیه بقیه بشن ...... واقعا ما با ادما چیکار داریم میکنیم؟.......

معلما! معلما یکی از اون مواردی هستن که دقیقا مثل مامان باباها روی بچه ها تاثیر دارن . فکر میکنم همه ما یه معلمی رو داشتیم توی دوران های مختلف مدرسه که خیلی جدی وارد کلاس میشد و میگفت : تو هیچی نمیشی ! اون موقع میخندیدم و مسخره میکردیم اما واقعیت این بود ضمیر ناخودآگاه ما اینو نمیفهمید و به محض شکست توی هر اتفاقی یا نمره بد گرفتن مغزمون بهمون فرمان میداد که آره تو هیچی نمیشی ! و حالا ما پر از دانش آموزایی داریم که اصلا نمیدونن برای آیندشون چیکار میخوان بکنن(حتی هنوز خیلی از ما که دانشجوییم هم نمیدونیم) چون فکر میکنن هیچی نمیشن چون فکر میکنن خب ریاضیم که خوب نیست پس فلان رشته که دوست دارم نمیتونم برم ...!

چون معلما بهمون یاد ندادن که رقابتمون سالم باشه اگر یکی شاگرد اول میشه براش از ته دل خوشحال باشیم و دست بزنیم بهمون یاد ندادن اگه تاریخ 12 شدیم به معنی این نیست که ما بچه تبل کلاسیم و.....

ماها خیلی کارها میکنیم با دوستامون با برادر و خواهرمون فامیلامون .....که روشون تاثیر داره بهشون آسیب میزنیم ماها یه نفر از ازون چرخه ی بی انتهای آسیب اجتماعی هستیم .

بیایم اینجوری نگاه کنیم.... همه آدما خوشگلن ! وقتی ازمون میپرسن چطور شدم؟ بگیم خیلی خوشگل شدی ، تو کلا خیلی خوشگلی همه چی بهت میاد (امتحان کنید به دوستاتون بدون بهونه بگید که تو خیلی خوشگلی! خیلی خوش تیپی !مدل موهات چقدر بهت میاد !چقدر این لباسه خوشگله توی تنت.... ببینیم چی میشه؟)

بیایم توی تاکسی و اتوبوس وقتی یکی بهمون خورد (سهوا)بهش چشم غره نریم باهاش دعوا نکنیم!به جای اینکه منتظر معذرت اون بشیم ما ازش معذرت بخواییم!

بیایم اگه توی محل کارمون یکی کارشو بد انجام داد یا اشتباه کرد سرش داد نزنیم بهش کمک کنیم !اگه استرس داره بهش ارامش بدیم !بهش اعتماد به نفس بدیم!

به خواهر و بردارهای کوچکتر از خودمون یاد بدیم اگر درسی و 10 شد اگه نمره های خوبی نگرفت اگر شاگرد اول نشد به معنی این نیست که هیچی نمیشه!باید بشینه توی خونه! بهش اعتماد به نفس رو یاد بدیم اونقدر راه رو براشون روشن کنیم که بدونه دقیقا کجای راهه و کجا میخواد بره .....!

بیایم معلم و مادر و پدر های همراه و خوبی باشیم (بیایم تا صلاحیت نداریم بچه ی بی گناهی رو به این چرخه اضافه نکنیم)

بیایم آسیب اجتماعی به بقیه نزنیم و محیط اطرافمون رو برای خودمون و بقیه پرانرژی تر کنیم.

خب از بیایم ها که بگذریم ...:) به آخرش رسیدیم ، مرسی از شما که تا اینجا اومدین و خوندین .

آسیب اجتماعیروانشناسیانرژی مثبت
دانشجوی مهندسی نرم افزار-برنامه نویس -علاقه مند به مباحث روانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید