سال ها پیش من به شدت یک آدم ایده آل گرا بودم.
یا کتابی را نمی خواندم یا از مقدمه تا موخره کتاب را حفظ می کردم
آنقدر به همه جوانب کاری که می خواستم انجام دهم فکر می کردم که دیگر تاریخ مصرف آن کار می گذشت
برای اینکه نمره 20 بگیرم صدها (عدد دقیق است) برابر همکلاسی هایم که 17 می گرفتن مطالعه می کردم
و....
زمان که گذشت و چند باری که سر من به سنگ خورد به مدل دیگری فکر کردم:
ایده نگرش پازلیسم خیلی ساده بوده، پازل تکمیل، ایده آل من بود.
اما من می توانستم از همین الان بدون مقدمه اولین تکه پازل را در جای خود قرار دهم، یعنی کار از همین الان شروع شد!
به نظر من نگرش پازلیسم یکی از بهترین ایده ها برای انجام دادن کارهای مختلف است:
چند روز پیش با یکی از مدیران شرکت هایی که یک سال پیش قرار بود از دیدار استفاده کنند ولی به واسطه نگاه ایده آل گراینه ایشان این امکان حاصل نشد، جلسه ای برای شروع استفاده از دیدار داشتم، به شوخی گفتم شما در همین یکسالی که از دیدار استفاده نکرده اید بیش از 100.000.000 تومان ضرر کرده ای!
شوخی شوخی نشستیم و حساب کردیم، تقریبا عددی در این حدود ضرر کرده بودند!
ما خیلی وقت ها ضرر را در این می دانیم که از دارایی داشته مان چیزی کم شود، آیا این که می توانستیم دارایی را کسب کنیم و نکردیم ضرر نیست؟
خروجی جلسه ساده بود، آنها از نگاه ایده آلسیم خود به نگرش پازلیسم من تغییر دیدگاه دادند و بعد از پایان جلسه استفاده از دیدار را آغاز کردند.
من اگر قصد فتح قله اورست را دارم، می توانم اکنون از پشت میزم بلند شو و یک قدم به سمت اورست نزدیک تر شم، قطعا من نسبت به یک دقیقه پیش به اورست نزدیک ترم
آیا شما می خواهید به دیدگاه پازلیسم، نگرش خود را تغییر دهید؟