ویرگول
ورودثبت نام
Hamid Mahmoudzadeh
Hamid Mahmoudzadeh
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

چگونه باید کارخانه تولید مشتری ساخت؟


استخرهای پرورش ماهی را در نظر بگیرید، صاحبانش فوج فوج تخم ماهی میگرفتند، در استخرهای پرورش ماهی می ریختند و چند ماه بعد می آمدند و آن ماهیان خوش شانس بخت برگشته ای که زنده بودند را صید می کردند.(خوش شانس از این بابت که زنده مانده اند، بخت برگشته از این بابت که صید شده اند)

تخم ماهی ها ارزان بود، آب ارزان بود، اجاره زمین ارزان بود و دلار هم ۱۰۰۰ تومان بود

پس همه چیز خوب به نظر می رسید،‌ صاحبان استخر پرورش ماهی خوشحال از ماهی های که صید می کردند و غره از استخری که راه انداخته بودند، خوب و خوش به زندگی خود ادامه می دادند.

که ناگهان باد، طوفان و بهمن و ...نژاد،‌ همه چیز را به هم ریخت

تخم ماهی گران شد،‌ آب گران شد، اجاره ها سر به فلک گذاشتند و دلار هم بین ۱۴ تا ۱۸ تومن در جولان ماند.
دیگر آن چند ماهی بخت برگشته جوابگوی این همه هزینه نبود، روزها بی حوصله شد و صاحبان استخر زانوی غم بغل کردند.

اغلب صاحبان استخرها در حال طی دوره افسردگی بودند، فشارهای اقتصادی با کرونای آخر سال واقعا مجال اندیشیدن را از آنها گرفته بود


حسن که یکی از آن استخرداران تازه کار و باهوش بود، به فکر فرو رفت، او می خواست داستان را عوض کند، با یک سری تحقیقات، تغییرات انقلابی در استخر ماهی اش ایجاد کرد:

  • تخم ماهی ها را از جاهای مختلف می گرفت و هر کدام را در بخش مشخصی می ریخت
  • هر کدام از کارمندانش را مسئول یک بخش از استخر کرد
  • به کارمندانش یک برنامه درست (لیستی از فعالیت ها) برای تغذیه تخم ماهی ها داد
  • ماهی های ماده تخم گذار را به استخری ویژه ای منتقل کرد تا با رسیدگی بیشتر به آنها، بخشی از تخم ماهی را خود تولید کند. به همین خاطر هزینه تولید تخم ماهی برایش به شدت کاهش پیدا کرد
  • چند تا از این استخردار های قدیمی که افسرده شده بودند را استخدام کرد تا از تجربه آنها استفاده کند
  • روی دیوار اتاقش اعداد و گزارشاتی را ثبت کرد که همیشه جلوی چشمش باشد، مثلا می دانست چند درصد تخم ماهی هایی که از فروشنده x گرفته شده، چاق و چله شده اند یا کدام کارمندش بیشترین ماهی را تولید کرده است و …


هر روز آخر وقت، در هنگام نوشیدن چایی آتیشی تازه دمش، کنار شومینه کلبه درختی که در پرورشگاه ماهی ش ساخته بود، با مرور گزارشات روی دیوار تصمیمات مهمی را برای بهبود می گرفت و آن ها را فردا اجرا می کرد.

روز به روز کار حسن توسعه پیدا میکرد،‌ کارمندان بیشتر، استخرهای بیشتر، برنامه بهتر برای تغذیه ماهیان و در نهایت ماهی های چاق و چله بیشتر

حسن بدون آنکه بداند یک کارخانه تولید ماهی چاق و چله ساخته بود که می تواند مقیاس بگیرد یعنی به جای ۱۰ استخر ۱۰۰ استخر بشود و به جای ۱۰ کارمند ۱۰۰ کارمند

در اکنون جامعه ایرانی، طوفان به پا خواسته، از شرایط فعلی (کرونا) نیست، این چالش چند وقتی ست که آغاز شده است:
هزینه بازاریابی به شکل نجومی افزایش پیدا کرده است،‌ اجاره ها گران تر شده است، حقوق ها بیشتر و بیشتر شده است و

تنها دو چیز می تواند داستان را برای شما عوض کند:

  • میزان بیشتری از تخم ماهی را به ماهی های چاق و چله بدل کنید(نرخ تبدیل تان را افزایش دهید)
  • بخشی از تخم ماهی را خودتان تولید کنید(با راضی نگهداشتن مشتری تان آنها را مجاب کنید شما را به دیگران معرفی کنند)

تعطیلی اجباری، فرصتی برای ساختن کارخانه تولید مشتری:


شما فکر می کنید، چه کسانی از زندان های کار اجباری هیتلر جان سالم به دربردند؟ پاسخ ساده است آنهایی که به زنده ماندن امید داشتن!
ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا به تشریح چگونگی نجات پیدا کردن از اردوگاههای کار اجباری هیتلر را شرح می دهد

کارخانه یعنی فرایندی که مواد اولیه از یک سمت آن وارد شده و بعد از انجام چندین مرحله فعالیت از سمت دیگر آن محصول خارج می شود و مدیران کارخانه با داشتن داشبوردهای مدیریتی لحظه به لحظه فرایند تولید را کنترل و ضعف های آن را مرتفع می کنند.
چیزی که شما نیاز دارید کارخانه تولید مشتری در کسب و کارتان است:

  • مواد اولیه آن سرنخ های ورودی است ( کسانی که از طریق تبلیغات یا بازاریابی سراغ شما می آیند)
  • فعالیت های که روی این مواد اولیه انجام می دهید (تماس، جلسه،‌ دمو و …)
  • محصول خروجی (‌مشتریان شما)
  • داشبورد (‌ گزارشاتی که به شما کمک می کند فرایند تولید کارخانه تان را رصد کنید)

با چند گام ساده شروع کنید:

ساختن یک کارخانه در یک چشم به هم زدن امکان پذیر نیست، زمان زیادی تا رسیدن به یک خط تولید خوب لازم است و حتی بعد از ساخته شدن کارخانه شما نیاز دارید با رصد روزانه آن هر روز آن را بهبود دهید، اما می شود با گام های ساده کار را شروع کرد، شما می توانید با گام های زیر کارتان را شروع کنید:

  • تمام داده های مشتریان قبلی تان را در یک اکسل تجمیع کنید.
  • اطلاعات کسانی که در حال پیگیری هستند را نیز در یک اکسل جمع کنید،‌ این اکسل حتما ستون توضیح آخرین وضعیت و تاریخ پیگیری بعدی را داشته باشد.
  • روی کسی که سراغ شما می آید چه فعالیت های انجام می دهید؟ آن ها را مشخص کنید. مثلا اول زنگ می زنید،‌ بعد کاتالوگ می فرستید،‌ بعد سعی می کنید جلسه بگذارید و ..
  • اگر کارمند فروش دارید سعی کنید اطلاعات ۳ ماه اخیر را در موردش استخراج کنید،‌ با چند نفر ارتباط گرفتند به چند نفر فروخته اند،‌ با این اطلاعات نرخ تبدیل کارمندان استخراج خواهد شد.
  • چرخه خرید مشتریان تان را تعیین کنید، ۸۰ درصد مشتریان شما در چه بازه ی زمانی از شما خرید می کنند. این کمک می کند مواد اولیه فاسد را از کارخانه تان بیرون کنید تا راه برای مواد اولیه سالم باز شود
مشتریcrmارتباط با مشتریفرایند فروش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید