Mahsa Nazeri
Mahsa Nazeri
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

گفتگو با آقای برسون (روز نوشت)

علی آقا، عکاس قدیمی محله که به آقای برسون معروفه همیشه یه حرف عجیبی می‌زنه.

می‌گه: هر عکسی یه جور دیگه دنیا رو نشون می‌ده. انگار که دوربین یه جور آینه جادوئیه که هر کی جلوش وایسته، یه تصویر تازه از خودش و دور و برش می‌بینه.

یه روز که چندتا عکس برده بودم پیشش برای چاپ، دیدم جمله معروفش رو قاب کرده زده به دیوار روبروی درب که تا وارد میشی چشمت بهش میوفته.

ازش پرسیدم منظورش چیه.

چشماش برق زد و یه لبخند رضایت افتاد گوشه لبش و گفت: دوربین یه ابزار بی‌طرفه‌، اما عکاس نه. عکاس اونیه که به این ابزار روح می‌ده. اون یه تیکه از خودش رو تو هر عکس جا میذاره. مثلاً وقتی من از یه گل عکس می‌گیرم، فقط یه گل ساده نیست که می‌بینی. تو اون عکس، همه احساساتی که تو اون لحظه داشتم یا همه چیزایی که به ذهنم می‌رسیده، همه اینا با هم قاطی می‌شن و یه دنیای جدید می‌سازن.

وقتی جوون بودم زیاد میرفتم لاله زار اون موقع ها اونجا مرکز تئاتر، سینما و کافه‌های تهرون بود، به شانزه‌لیزه تهرون معروف بود اصلا، عکاسای معروفیم برو بیا داشتن. یه روز یکیشون کتاب مردی از آنادانا رو بهم یادگاری داد. این چیزا رو تو اون کتاب خوندم و یاد گرفتم.

حرف‌های آقای برسون همیشه برام جالب بود. انگار یه شاعر بود که با دوربینش شعر می‌سرود.از اون روز به بعد، هر وقت یه عکس می‌دیدم، سعی می‌کردم بفهمم عکاسش چی می‌خواسته بگه. می‌خواستم بفهمم پشت این تصویر، چه دنیایی وجود داره.

من که عکاس نیستم اما هر وقت عکس بگیرم یادم میمونه این یه داستانه، یه دریچه به یه دنیای تازه. فقط باید بلد باشم درست ببینم.

علی آقا معروف به آقای برسون
علی آقا معروف به آقای برسون


عکسعکاسیداستانداستانکنویسندگی
Producer of Graphic Content - BA in Business Administration
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید