چرا آدما خودکشی میکنند؟
با خودکشی موافق نیستم،ولی کسی که خودکشی میکنه رو درک میکنم.تاییدش نمیکنم، بهش حق هم نمیدم، اما میتونم حدس بزنم توی ذهنش چی میگذره؟
خودکشی نقطه تقاطع چندین گره روحی-جسمی هست؛ درست لحظه قبل از پروانه شدن ؛ قبل از الماس شدن؛خودکشی دقیقا استانه نیروی اصطکاک ایستایی هست؛خودکشی پرت شدن از اخرین پیچ جاده هست؛تلاش کردم کم و بیش منظورمو بیان کنم.
خودکشی شاید فقط چند لحظه طول بکشه ولی اینکه چی میشه تا اخرین تکه پازل خودکشی چیده بشه،یه عالمه جای صحبت داره!!!!!
خودکشی مثل پازل هزار تیکه هست؛ هزار تیکه باید کنار هم چیده بشه تا تصویر ناهنجار اون نمایان بشه؛
این هزار تیکه پازل، ظرفیت زخم هایی هست که یه نفر تجربه میکنه !!!
آستامه تحمل هر کسی با دیگری فرق میکنه ، پس پیشاپیش خواهش میکنم قضاوت نکنین!!!
آستانه تحمل افراد پارامتری هست که به صد و یکی عامل دیگه وابسته هست؛
سن،جنس،شرایط محیطی،نوع تربیت، تجربه و.....
همه ی این عوامل دست به دست هم میدن تا استانه تحمل فردی به اتمام برسه و آخرین تیکه پازل هم چیده بشه!!!!
فک کنم لازمه یاداوری کنم که خودکشی یک تصمیم کاملا احساسی و هیجانی هست که در لحظه برای خارج شدن از فشار باتلاق ساختگی ذهن ، گرفته میشه!!!!
(پ.ن: چندتا نکته توی همین جمله بود که لازمه توی پرانتز بیشتر بازش کنم:
اولا که فهمیدم خودکشی توی مباحث عقلانی جا نمیگیره ، و اراده و انگیزه و از این قبیل فاکتور های نمیتونه مانع از اون بشه؛ بلکه فقط میتونند کمک کنند این پازله ساخته نشه؛
دوما، باتلاق ساختگی دهن!!! اره درسته!!! همه چیز اونقدرا هم وحشتناک نیست و فقط بستگی به دید ما داره!!!)
کسی که خودکشی میکنه،محکوم نیست بلکه قربانی هست؛
قربانی بازی زندگی؛
آره ، بازی زندگی؛ بازی ای که قاعده و قانو خاص خودشو داره ؛ قوانینی که اگه یاد نگیری یا اشتباه بیاموزی ،قربانی میشی!!!!!