چکیده کتابی که در آینده چاپ خواهم کرد...
مدت هاست که به علت وجود "انسان" فکر میکنم؛ طبیعیتا هدف از آفرینش و خلقت انسان،این آشفته بازاری که شاهد آن هستیم، نبوده و نخواهد بود؛ افراد زیادی هستند که به شدت درگیر پوچ گرایی هستند بی آنکه حتی توجه کنند؛ حقیقت این است که تلاشی برای خارج شدن از این سیکل معیوب نمیکنند و گاها شاهد سردرگمی و اشفتگی اطرافیان هستیم. یافتن معنا برای زندگی و متمرکز شدن در این دنیای پر زرق و برق عدم راحت طلبی رو اثبات میکنه!!! مطلبی که درباره اش حرف خواهم زد چکیده و بخشی از مقدمه ی مقاله ای است که زمان زیادی رو بهش اختصاص دادم و بیان تئوری ای ایدئولوژیک درباره زندگی هست و صرفا نظریه شخصی من هست که به کمک منابع معتبر مثل مقاله های علمی و مکاتب فلسفی و کتاب های اکادمیک و سایر مشاهیر ادبی به قلم خویش نوشته شده!! . . . حضور ابعاد وجودی انسان هست که به زندگی معنا میبخشد. ابعادی که هر کدام تابع دیگری است و به راحتی میتوان رابطه تابع و متبوعیت را احساس کرد. توجه و متمرکز شدن بر هرکدام به تنهایی ادامه حیات را سلب میکند. "ابعاد وجودی انسان" چنین است: ۱)بعد روحانی ۲)بعد عقلانی ۳)بعد جسمانی ۴)بعد شهوانی قبل از اینکه هر یک از ابعاد رو دقیق تر بررسی کنیم، نکته قابل توجه این هست که "طبیعتا ترازو ی معنابخشی به حیات که متشکل از ابعاد وجودی انسان است ، اصل توازن و تعادل را برجسته میکند." :)بعد روحانی(روح_نفیش): تئوری و نظریه های خیلی زیادی وجود داره که درباره ی این بعد از انسان صحبت میکنه؛ بعد روحانی یا همان روح ، چونان نور است؛ بدون مبدا و مقصد و باریکه ای از منبعی جاویدان؛ در ادیان اسلام این منبع جاویدان همان خداست؛ این بعد از وجود انسان علتی برای سایر ابعاد است و پرداختن به پرورش ان سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. برای رشد و پرورش روح در ادیان و مذهب ها و نژاد های گوناگون روش های متفاوتی وجود دارد. روش هایی مثل یوگا، مراقبه، مدیتیشن، سکوت، عبادت و.... ۲)بعد عقلانی: یکی از قوای انسانی قوه عاقله است که خداوند در نهان او به ودیعت گذاشته است. قوه عاقله سبب تمایز انسان از سایر موجودات و علت برتری انسان بر آنان شده است. دانشمندان علوم مختلف همواره و به کمک این قوه فاخر توانسته اند جریان علم را پیش توجه عقلانیت و عقل ببرند و به کشف های جدیدی دست یابند. به عبارت ساده تر برای بهبود عملکرد این بعد از وجود انسان ، باید وارد وادی علم و دانش پژوهی شویم. هدف ما از کارکردهای عقل در باب دین، انواع سهمگذاری و نقشآفرینی عقل در قلمرو دینپژوهی و دینداری است. عقل در مقام تحقیق «در دین» ، و نیز در امر دینداری و مقام تحقق دین، کارکردها و دستاوردهای بسیاری دارد. کارکرد و کاربرد عقل در دین¬پژوهی، یکی از مباحث اساسی منطق کشف گزارهها و آموزههای دینی به شمار میرود. مجموع کارکردهای عقل از جمله به صورتهای سهگانه زیر قابل دستهبندی است: 1. معرفتزایی؛ 2. معناگری؛ 3. سنجشگری ۳)بعد جسمانی:ملموس ترین بعد انسان ، بعد جسمانی وی است. علاوه بر سلامت روح و روان ، سلامت جسم انسان از موارد قابل بحث است.یکی از عمومی ترین روش های رشد و پرورش و ارتقای سلامت جسمانی فرد ورزش است. "ورزش"اهداف مهم و قابل توجهی را در برمیگیرد. به طور مثال: • تقویت روان و غلبه بر عادت های بد • رفع عوارض مثل نگرانی – ترس و کناره گیری • ایجاد حس رقابت سالم دست یابی به شادابی و نشاط از دیگر فعالیت ها میتوان به نوشیدن مداوم و استاندارد اب ، روتین های مراقبت پوستی، نرمش روزانه و... اشاره کرد. ورزش کردن موجب ترشح اندروفین یا هورمون حس خوب میشود و فرد تحت تاثیر این هورمون احساس سرحالی پیدا میکند در یک بررسی جدید آشکار شد که این تاثیر تا حدود زیادی به شدت ورزش کردن بستگی دارد. ۳)بعد شهوانی: قبل از صحبت درباره ی این بعد بهتر است توضیح مختصری درباره " نفس" بدهم. نَفْس در لغت به معنی جان، روح، روان و نشاندهنده زنده بودن استنفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و نشانه اش این است که خواسته دارد. از نظر فارابی، نفس دارای پنج قوه است: غاذیه: این قوه که امور مربوط به تغذیه بدن را بر عهده دارد، خود از چند قوه فرعی تشکیل شدهاست: هاضمه، مُنمیه، مولّده، جاذبه، ماسکه، ممیزه و دافعه. حاسه:مقصود از این قوه، همان نیرویی است که به ادراک دیدنیها، شنیدنیها، بوییدنیها، چشیدنیها و لمس کردنیها میپردازد. متخلیه: این قوه در صورتهای حسی تصرف میکند و با ترکیب کردن آنها با یکدیگر یا تجزیهشان، چیزهایی پدید می آورد که ممکن است بهره ای از واقعیت نداشته باشند. نزوعیه: نیرویی است که شوق و کراهت را در وجود انسان برمیانگیزد و به پدیدههایی چون ترس، غضب، خشنودی،فرار و جستجو می انجامد. ناطقه: آدمی به یاری این قوه به تعقل میپردازد و زشت را از زیبا جدا میسازد. این قوه خود به نظری و عملی تقسیم شدهاست. و اما بعد شهوانی... بعدی که انسان را به کارهایی سوق میدهد که زمان کوتاه و لذت فراوانی را به همراه دارد. رابطه جنسی،(سکس) در اولین رده ی کارهایی است که به شدت لذت انسان را برانگیخته میکند. وودی آلن، کارگردان و بازیگر شهیر آمریکایی میگوید: Sex is the most fun you can have without laughing سکس مفرحترین کاری است که میتوانید بدون خندیدن انجام دهید. کارهای شهوانی چون خوردن، خوابیدن افراطی، رابطه جنسی و .... میتوان اشاره کرد. این بعد از وجود انسان به شدت نیاز به مراقبت دارد،چرا که کنترل انسان بر ان کمتر است. و این امر به سبب جذابیت ان میباشد. نتیجه گیری: هدف از بیان این مطالب تنها برجسته کردن امر" تعادل گرایی" بین ابعاد وجودی انسان می باشد. اعتدال در معنای اعم ناظر بر خصلت اعتدالی آدمهاست که دارای شش ویژگی عقلانی بودن، واقع بینی، مصلحت اندیشی، جامع نگری، تعادل گرایی و تغییر تدریجی امور است. افرادی که این شش ویژگی را داشته باشند به آنها «آدمهای اعتدالی» می گویند. و در انتها پس از میانه روی و ایجاد اعتدال ، به هدف غایی انسان نزدیک و نزدیک تر میشویم. آدمى با جدا شدن از اصل و حقیقت خویش که همان «روح خدا» است، دوباره به سوى خداوند در حرکت است و در واقع تمامى جهان به سوى آن هدف در سیلان و جریانند و ما چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم رو به سوى آن هدف و غایت داریم. هدفى که ماوراء زندگى و عالم مادى بلکه محیط بر عوالم بالاتر، برتر و دیگر است. بنابراین، هدف از زیستن آدمى در این دنیا، بازگشت مختارانه و آزادانه اوست به اصل خویش؛ و این عبارت است از حرکت و صعود و بازگشت به سوى خداوند.