همه ما یوقتایی احساس شرمندگی میکنیم. مثلاً وقتی پروژهای رو تحویل دادیم که میدونیم میتونست بهتر از اون چیزی که هست باشه.یا مثلا وقتی با کسی که باید با صبوری بیشتری رفتار میکردیم، تند برخورد کردیم. اما این احساسات قابل درک و تقریبا کوتاهمدتِ شرم و خجالت، با "شرم سمی" کاملاً فرق میکنه.
شرم سمی، یه احساس مزمن از بیارزشی و نفرت از خوده که معمولاً تو دوران کودکی یا نوجوونی، بخاطر تجربههایی مثل تروما، سوءاستفاده، کمتوجهی یا رفتارهای نامناسبِ اطرافیان شکل میگیره. در ادامه با شرم سمی، دلایلش و راههای مقابله باهاش بیشتر آشنا میشیم.
دلایل به وجود اومدن "شرمندگی سمی"
شرم سمی معمولاً توی دورهای شکل میگیره که نظرات و احساساتمون درباره خودمون داره شکل میگیره؛ یعنی دوران کودکی یا اوایل نوجوونی. این حس معمولا یه واکنش به تروماست؛ ضربهای روحی مثل سوءاستفاده در کودکی، بیتوجهی یا هر نوع حملهای باعث میشه ارزش خودمون رو زیر سوال ببریم و احساسات بیارزشی رو که اطرافیان بهمون منتقل کردن، درونسازی کنیم.
وقتی حملات عاطفی و/یا جسمی چندبار تکرار بشه، ما یاد میگیریم که احساس بیارزشی رو قبول کنیم و همچنین قبول کنیم که باید از خودمون شرمنده باشیم، حالا چه کار اشتباهی کرده باشیم چه نکرده باشیم. اینجوریه که "شرم سمی" شروع میشه. افرادی که اطرافمون هستن به ما یاد میدن که باید از خودمون متنفر باشیم. و خب، این همون کاریه که ما انجام میدیم. نفرت از خود.
"شرم سمی" چه حسی داره؟
اصلیترین حسی که تجربه میشه، نفرت از خود و احساس بی ارزشیه؛ اما این احساس میتونه کنار خودش علائم و نشونههای دیگهای هم داشته باشه .مثل:
انتقاد مداوم از خود: بخاطر اینکه انتقادات دیگرا رو درون سازی کردی، خیلی بیشتر از چیزی که واقعا لازمه، نسبت به خودت سخت گیر شدی. این خودانتقادی میتونه به احساس ناامیدی و بیارزشی دامن بزنه و مانع از پیشرفتتون بشه.
کمالگرایی: حس میکنی هرکاری که انجام میدی کافی نیست مگر اینکه کاملاً بینقص باشه تا از انتقادات و نظرات و واکنشهای منفی در امان بمونی. این کمالگرایی میتونه باعث استرس و اضطراب افرطی بشه و نتونی کارهای جدید رو شروع کنی.
عزتنفس پایین: شما یاد گرفتین که دیگران بهتون ارزش نمیدن، واسه همین خودتون هم به خودتون ارزشی نمیدین. این احساس میتونه منجر به عدم اعتماد به نفس و ناتوانی تو بیان کردن نیازها و خواستههاتون بشه.
افسردگی و اضطراب: تروماهایی که تجربه کردین، شما رو بیشتر در معرض چالشهای سلامت روان و بیماریهای روانی میذاره. این احساسات میتونن رو زندگی روزمرهتون تأثیر منفی بذارن و احساس ناامیدی و بیپناهی ایجاد کنن.
تعلل ، به تعویق انداختن: شما باور دارین که هرکاری انجام بدین به اندازه کافی خوب نیست، واسه همین کارهاتون رو به تعویق میندازین تا از احساسات منفی که قراره تجربه کنید دوری کنین. این تعلل میتونه باعث ایجاد استرس و فشار اضافی بشه.
حساسیت زیاد نسبت به نظرات دیگران: شما به این نتیجه رسیدین که انتقادات دیگران نسبت به شما همیشه قراره سختگیرانه و حتی آسیبزننده باشه. این حساسیت میتونه به حدی برسه که به "حساسیت به رد شدن" تبدیل بشه؛ یعنی اونقدر به ترس از رد شدن حساس بشید که رفتارتون تو زندگی روزمره رو تحت تأثیر قرار میده.
مشکلات خواب: ممکنه بیش از حد بخوابید یا به اندازه کافی خواب نداشته باشید. این اختلالات خواب میتونن رو سطح انرژی و سلامت کلی شما تأثیر منفی بذارن.
اختلالات خوردن: احساسات شدید بیارزشی شما ممکنه به دیدی که نسبت به بدنتون دارین منتقل بشه. همچنین، ممکنه دنبال یه راهی واسه کنترل جنبههایی از زندگیتون باشین چون خیلی چیزها از کنترل شما خارجه و غذا یکی از چیزهاییه که میتونین روش تسلط داشته باشین.
استفاده از مخدرها: ممکنه برای فرار از احساسات به مخدرها رو بیارین.
هم وابستگی : حس میکنین که باید دائماً دیگران، مخصوصا شریک عاطفیتون رو راضی کنین؛ چون فکر میکنین اگه اینکارو نکنین اونا ارزش شما رو نمیفهمن و ترکتون میکنن.
مشکلات جسمی مثل معده درد: مشکلات درونی شما ممکنه به صورت مشکلات جسمی بروز کنن. این احساسات و تنشها میتونن به درد و ناراحتی فیزیکی منجر بشن.
مهمه که بدونید شرم سمی به این معنا نیست که شما دائماً احساس شرمندگی میکنید؛ بلکه بیشتر به این مربوط میشه که وقتی با چیزی روبهرو میشید که فکر میکنید باید از آن شرمنده باشید، چقدر سریع و شدید واکنش نشون میدید. این واکنشهای دراماتیک و غیرمعمول نشانه شرم سمی است.
ادامه دارد...
نویسنده | هانا اوونز، کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی (LMSW)