بعضی شاخه های یوگا و همینطور طب سنتی معتقد اند که "غذا دارو است!". معنایش این است که آدم هنگام مریضی و دردهای جسمی بجای دارو باید غذای مناسب آن درد را بخورد و همینطور برای پیشگیری از بیماری باید غذای مناسب را در زمان مناسب مصرف کرد. شخصا به این نظریه معتقدم. غذا می تواند تسکین دهنده و برطرف کننده مشکلات جسمی باشد. هرچند که خودم هم خیلی اوقات این را رعایت نمی کنم و غذای ناسالم و مضر کم نمی خورم و معمولا طعم و لذت غذا خوردن برایم انگیزه است تا فواید آن. با این حال در یک مورد به شدت به این موضوع مقید ام. خوردن (یا بهتر است بگویم نوشیدن) آب!
اندر فواید نوشیدن آب، زیاد گفته شده. اینکه صبح را باید با یک یا دو لیوان آب گرم شروع کرد و روزی 8 لیوان آب باید نوشید. برای بعضی ها این کار به نظر ساده چندان هم ساده نیست. ضمن اینکه شاید فواید ملموس و در کوتاه مدت قابل سنجشی هم ندارد و همین باعث می شود به راحتی پشت گوش انداخته شود.
اما من برخی از فواید نوشیدن آب را بارها و بارها تجربه کرده ام. به قول معروف از آن حاجت گرفته ام. من سینوزیت مزمن دارم. آب (و البته چای داغ و سرم شستشو، که شاید در پست های دیگر بعدا در مورد آنها هم نوشتم) مهمترین سلاح های من برای مقابله با سینوزیت است. بطور کلی در رفع گرفتگی های بینی و سردردهای سینوزیتی و حتی گلودرد، آب بی نظیر است. به محض مشاهده این علائم خودم را می بندم به آب. آن هم نه یک ذره. بلکه پیاپی دو یا سه لیوان و گاهی بیشتر، آب می نوشم و در فاصله هایی این کار را تکرار می کنم. در 80 درصد اوقات به سرعت و ظرف یکی دو ساعت علائم رفع می شود.
ناگفته پیدا است که این نسخه عوارضی هم دارد. عقل سلیم حکم میکند که آب درمانی را حداقل چند ساعت قبل از خواب انجام داد. بعدا نگویید نگفتی!