majid
majid
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

خلاصه کتاب کار عمیق- قسمت دوم

قسمت اول خلاصه کتاب کار عمیق: مقدمه

بخش اول: ایده

فصل اول: کار عمیق ارزشمند است

چرا برخی افراد در اقتصاد ما عملکرد بسیار خوبی داشته‌اند؟ دو نوع پاسخ به این سوال وجود دارد. نوع اول پاسخ‌ها در محدوده جزئیات قرار دارند و بر ویژگی‌های شخصیتی و تاکتیک‌هایی که بر پیشرفت آدمها کمک‌ می‌کنند، تمرکز می‌کنند. نوع دوم پاسخ‌ها در محدوده کلیات قرار دارند و کمتر بر افراد و بیشتر بر نوع کار آنها متمرکز هستند. پاسخ‌‌هایی که کلیات را درنظر می‌گیرند بیشتر به بحث ما مربوط می‌شوند؛ چراکه بهتر مشخص می‌کنند که اقتصاد فعلی ما، به چیزی پاداش می‌دهد.

اریک برینجولفسون و اندرو مک‌آفی(Erik Brynjolfsson Andrew McAfee)، در کتاب تاثیر گذارشان به‌نام "مسابقه با ماشین" بیان کردند: ما در اوایل مرحله بازسازی بزرگ قرارداریم، مرحله‌ای که تکنولوژی‌هایمان در حال رقابت و پیشرفت هستند، اما بسیاری از مهارت‌ها و سازمان‌هایمان عقب مانده‌اند.

این عقب ماندگی برای بسیاری از کارگران و کارمندان اخبار بدی را پیش بینی می‌کند. احتمالا کارفرمایان به جای استخدام افراد جدید به استخدام ماشین‌های جدید خواهند پرداخت. البته این واقعیت از دید جهانی، ترسناک نیست.

براساس بررسی نویسنده کتاب، تفکر اقتصادی رایج ادعا می‌کند که رشد بی‌سابقه و تاثیر تکنولوژی، در حال ایجاد بازسازی عظیمی در اقتصاد ما هستند. در این اقتصاد جدید، سه گروه مزایای خاصی خواهند داشت: کسانی که می‌توانند به خوبی و خلاقانه با ماشین‌های هوشمند کار کنند، کسانی که در کاری که انجام می‌دهند،‌بهترین هستند و کسانی که به سرمایه دسترسی دارند.( کارگران با مهارت بالا، سوپر استارها، مالکان)

واضح است که این بازسازی بزرگ، تنها روند اقتصادی برای مهم بودن در حال حاضر نیست و سه گروهی که ذکر شد،‌تنها گروه‌هایی نیستند که به خوبی کار خواهند کرد، اما آنچه برای بحث در این کتاب مهم است، این روندها هستند. به هرحال این سه گروه مهم هستند. اگر بتوانید به هریک از گروه‌ها بپیوندید در این صورت به خوبی کار خواهید کرد. اگر نتوانید، با اینکه ممکن است هنوز هم کارتان را خوب انجام دهید. اما موقعیتتان متزلزل تر خواهد بود.

پرسشی که باید در حال حاظر با آن مواجه شویم، واضح است: چطور میتوان به این برندگان پیوست؟ درمورد گروه سوم(مالکان) راه و روش سریعی در دسترس نیست و اگر در دسترس بود بعید بود آنرا در کتابی با دیگران به اشتراک بگذارم. اما دو گروه برنده دیگر، در دسترس هستند. چگونگی دسترسی به آنها، هدفی است که در ادامه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

دو توانایی اصلی برای رشد در اقتصاد جدید

  1. توانایی سریع ماهر شدن در کارهای سخت.
  2. توانایی تولید در سطح ممتاز، هم از نظر کیفیت و هم از نظر سرعت.

تاکید می‌کنم ماشین‌های هوشمند پیچیده‌ هستند و ماهر شدن در آنها دشوار است. بنابراین برای پیوستن به گروهی که می‌توانند با این ماشین‌ها خوب کار کنند،‌لازم است که توانایی‌تان را برای مهارت پیدا کردن در کارهای سخت پرورش دهید و چون این تکنولوژی‌ها به سرعت در حال تغییر هستند،‌ این روند تسلط برکارهای سخت هرگز به پایان نمی‌رسد: باید بارها و بارها‌، قادر به انجام سریع آن باشید.

البته توانایی ذکر شده تنها برای خوب کارکردن با ماشین‌های هوشمند نیست، برای سوپر استار شدن و ..... نیز بسیار ضروری می‌باشد.

اگر می‌خواهید فوق ستاره شوید، تسلط بر مهارت‌های مربوطه ضروری است؛ اما کافی نیست. پس از آن باید این پتانسیل بالقوه را به نتایج ملموسی که مردم برای آنها ارزش قائل هستند، تبدیل کنید. این توانایی تولید، درمورد کسانی هم که به فکر تسلط بر ماشین هوشمند هستند، به کار می‌رود. این موضوع نگرش کلی دیگری را برای پیوستن به صفوف برندگان در اقتصادمان فراهم می‌کند: اگر تولید نکنید، پیشرفت نخواهید کرد. مهم نیست که چقدر ماهر یا بااستعداد هستید.

پس از درک این دو توانایی که برای پیشرفت در دنیای تکنولوژی‌های جدید و نوآور اساسی هستند، اکنون می‌توانیم پرسش بدیهی بعدی را بپرسیم: چگونه می‌توان این توانایی‌های اصلی را پرورش داد؟ اینجاست که به نظریه اصلی کتاب می‌رسیم: دو توانایی اصلی که آنها را توصیف کردیم،‌ به توانایی شما برای انجام کار عمیق بستگی دارند. اگر در این مهارت پایه‌ای تسلط پیدا نکرده‌اید، برای یادگیری مطالب سخت یا تولید در سطح ممتاز، دچار مشکل خواهید شد.

وابستگی این توانایی‌ها به کار عمیق، بلافاصله آشکار نمی‌شود؛ این موضوع نیاز به نگاه دقیق‌تری به علم یادگیری، تمرکز و بهره‌وری دارد. بخش‌‌های پیش‌رو این نگاه دقیق را میسر می‌کنند.

کار عمیق به شما کمک می‌کند تا مطالب دشوار را به سرعت بیاموزید

آنتونیون- دالماس سرتیلانگر(Antonin-Dalmace Sertillanges): بگذارید ذهنتان به لطف همگرایی پرتوهای توجه، به عدسی تبدیل شود؛ بگذارید روحتان، مقصد همه آن چیزی باشد که در ذهن شما به عنوان ایده غالب و کاملا جذاب تثبیت شده است. به عبارت دیگر یادگیری به تمرکز شدید نیاز دارد.

کی. آندرس اریکسون: تفاوت میان افراد متخصصان و افراد عادی، بازتاب تلاش‌های طولانی و سنجیده آنها برای بهبود عملکردشان در حوزه‌ای خاص است.

برای تسلط بر هرکار دشوار شناختی، به نوعی خاص از تمرین نیاز است. اجزای اصلی این تمرین معمولا به شرح زیر است: (۱) توجه‌تان به شدت روی مهارت خاصی که تلاش می‌کنید در آن بهتر شوید یا ایده‌ای که سعی در تسلط بر آن دارید، متمرکز شده است؛ (۲) شما بازخورد دریافت می‌کنید، بنابراین می‌توانید روش خود را اصلاح کنید تا توجه‌تان را دقیقا در جایی حفظ کنید که کارآمدتر است.

برای یادگیری سریع چیزهای سخت، باید به شدت و بدون حواس پرتی تمرکز کنید. به عبارت دیگر، یادگیری، کارکرد کار عمیق است.

***در این قسمت مطالبی در زمینه نورولوژیکی بطور مفصل بیان شده است که من اشاره ای به آن موارد نکردم.***

کار عمیق به شما کمک می‌کند تا در سطح ممتاز ارائه کنید

ایده ‌ای وحود دارد که بنظر می‌رشد مهترین عامل برای بهره‌وری و بازدهی بالا می‌باشد: دسته‌بندی کردن کارهای فکری دشوار اما مهم، در دروه‌های طولانی و بدون وقفه. در هریک از دسته‌بندی‌‌‌ها به روش قبلی، تقسیم توجه و تمرکز در مقیاس زمانی کوچکتر نیز کارایی مارا افزایش می‌دهد.

با ادغام کار با تمرکز شدید و بدون وقفه، می‌توان از قانون زیر استفاده کرد:

شدت تمرکز * زمان صرف شده = تولید با کیفیت بالا

مفهوم پسماند توجه(Attention residue) بیان‌ می‌کند که عادت معمول کار کردن در حالت نیمه حواس پرتی، عملکرد شمارا به طور بالقوه خراب می‌کند. ممکن است بنظر بی‌ضرر باشد که هرچنددقیقه یکبار نگاه سریعی به تلگرام و ... بیندازید اما این بررسی سریع، هدف جدیدی را برای توجه شما معرفی می‌کند. حال اگر نتوانید در حال حاظر به این هدف جدید رسیدگی کنید(که اغلب اینگونه است) مجبور خواهید شد که به کار اول برگردید. پسماندهای توجهی که با چنین جابه‌جا‌یی‌های حل نشده‌ای کنار گذاشته ‌می‌شوند، عملکرد شمارا کاهش می‌دهند.

**مفهوم پسماند توجه را بیان نکردم. برای درک کامل این مفهوم یا در گوگل سرچ کنید یا کتاب را بخوایند**

برای تولید در بالاترین سطح خودتان،‌نیاز دارید که مدت طولانی با تمرکز کامل و بدون حواس‌پرتی روی یک وظیفه، کار کنید. به بیان دیگر،‌نوع کاری که عملکرد شمارا بهینه می‌کند، کار عمیق است.

پس جک دروسی چی؟

این بخش کتاب در مورد مدیران اجرایی و دسته‌ای خاص از مشاغل صحبت می‌کند که عملا فرصت تمرکز شدید برای چند ساعت در روز را ندارند و حتی این تمرکز کمک قابل توجهی نیز به حل مشکلاتشان نمی‌کنند. برای مثال مدیران اجرایی شرکت‌ها بخصوص شرکت‌های بزرگ(مانند جک دروسی) در طول روز با انواع حواس پرتی‌ها از جمله جلسات مختلف، نامه‌نگاری‌ها و .... روبه‌رو می‌شوند و نه تنها باعث پایین ‌آمدن کارایی‌ آنان نمی‌شود، بلکه این نوع حواس پرتی‌ها از بطن و ماهیت شغل آنان و غیرقابل اجتناب هستند.

به بیان دیگر: کار عمیق،‌تنها مهارت باارزش در اقتصاد ما نیست و ممکن است که بدون این توانایی، کاری به خوبی انجام شود، اما موقعیت‌هایی که انجام کار غیر عمیق قابل توصیه است بطور فزاینده‌ای کمیاب هستند.

کتابخوانیکارعمیقاقتصادتکنولوژیخودشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید