نقد فیلم آمیلی ( Amelie )- لذتی دو ساعته در بهشت درونگرایان

سلام همراهان عزیز.

تصمیم گرفتم دومین مقاله ویرگولی ام را، همانطور که قولش را داده بودم، به معرفی و بررسی فیلم سینمایی فرانسوی Amélie اختصاص بدهم.


معرفی فیلم Amelie :

سال ساخت: 2001
کشور سازنده: فرانسه
ژانر: کمدی - عاشقانه
کارگردان: Jean-Pierre Jeunet
بازیگران سرشناس: Audrey Tautou
مدت فیلم: 2:09
خلاصه داستان: آمیلی پولن، دختری فرانسوی و درون‌گرا هست. او تمایل چندانی به برقراری رابطه، با دیگران ندارد و خود را سرگرم تفریحات و لذت های کوچکی، مانند سنگ پرانی میکند. یک شب که به تلوزیون گوش می‌داد، اتفاقی رخ میدهد و هدف جدیدی در زندگی خود، پیدا می‌کند...


*«این مقاله، داستان فیلم را لو نمی‌دهد؛ با خیال راحت مطالعه کنید»

بررسی فیلم:

اجازه دهید پیش از هرچیز، دلیل انتخاب عنوان مقاله (لذتی دو ساعته در بهشت درونگرایان) را توضیح دهم. فیلم Amelie تا حد زیادی درباره دنیای درونگرا ها هست و با بهره‌گیری از عناصری مانند نورپردازی، طراحی صحنه و لباس، رنگ بندی قاب ها و سبک بیان مخصوص، جهانی فانتزی را که به بهشتی برای درونگرایان می‌ماند خلق کرده.

مقدمه و پیش زمینه های مورد نیاز:

وقتی مشغول خواندن نظرات کاربران درباره فیلم بودم، فهمیدم حدود یک چهارم بیننده ها از فیلم متنفر و سه چهارم دیگر، عاشق آن هستند. بنظرم دلیل لذت نبردن گروه اول، داشتن انتظار نادرست از فیلم و ناآشنا بودن با درونگرایان هست (چون اکثر مخالفان فیلم، گفته بودند درونگرا نیستند). در ابتدا سعی دارم پیش زمینه مورد نیاز، برای لذت بردن از Amelie را در شما ایجاد کنم:

1- این فیلم، فیلمی با فضای فانتزی‌طور(!) است. وقتی می‌گویم فضای فیلم، فانتزی است، منظورم وجود موجودات عجیب و جن و پری نیست! قرار نیست که ناگهان وسط فیلم، پرنده ها مشغول همخوانی با بازیگران شوند. بلکه منظورم آرمان شهری است که در آن، فردی درونگرا و دلسوز، مشغول کمک به دیگران در بهتر کردن زندگی اطرافیان و خودش هست. پس لطفا در هنگام تماشای فیلم، به دنبال فیلمی واقع گرا نباشید و انتظار درستی از آن داشته باشید. خود را برای دو ساعت، به دست تصاویر و موسیقی بینظیرش بسپارید.

2-بیایید شناختی جزئی و مقدماتی، درباره درونگرایی و برونگرایی پیدا کنیم: فرد درونگرا، از حضور در اجتماع و مکان های شلوغ، خسته می‌شود و برای آرامش یافتن و انرژی گرفتن، نیاز به تنهایی و وقت گذراندن با خود دارد. فرد برونگرا، برعکس این وضعیت است. چند نکته حائز اهمیت:

*درونگرایی و برونگرایی، مطلق نیستند بلکه به شکلی طیفی و پیوسته تعریف می‌شوند و انواع گوناگونی هم دارند. در فیلم هم، کاراکتر هایی با انواع درونگرایی و سطوح مختلف درونگرایی را شاهد هستیم.

*برخلاف باور عمومی، درونگرایی، الزاما به معنای افسردگی و بیماری نیست!

می‌توانید بعداً، بیشتر درباره درونگرایی و برونگرایی مطالعه کنید. اما تا همین جا برای درک فیلم، کافی هست.

3- به قول استاد: تماشای نسخه دوبله شده و دارای حذفیات فیلم آمیلی، حرام است! درسته که فیلم فرانسوی هست و اکثر مان چیزی از فرانسوی متوجه نمی‌شویم، اما با این حال، این فیلم، باید فقط و فقط با زیرنویس دیده شود تا هم از گزند سانسور تصویری و کلامی به دور باشیم و هم بتوانیم دنیای فیلم را، آنگونه که سازندگانش می‌خواهند درک کنیم. اصلا کلا فیلم دوبله، ممنوع است :)

4- برای غرق شدن در این فیلم، بدون همراهی دوستانتان و تنهایی فیلم را ببینید؛ وگرنه ممکن است همراه‌تان، شما را از غرق شدن در فیلم نجات دهد و نتوانید لذت کافی را از تماشایش ببرید.


خب حالا بعد از مقدمه ای نسبتا طولانی و کسب پیش زمینه مورد نیاز، بریم سراغ مراحل بعدی بررسی فیلم آمیلی...

فیلمنامه:

فیلم، از فیلمنامه خوبی برخورددار است که می‌تواند در آغاز کار، با سبک بیان خاص و نوآورانه خود و داستان جذابش شما را همراه خود کند. البته ناگفته نماند که موسیقی متن شاهکار این عنوان، تاثیر عظیمی بر همراه شدن شما با فیلم و قرارگرفتن در فضای آن، دارد (در ادامه، بیشتر درباره موسیقی صحبت خواهم کرد).

در ابتدا، فیلمنامه با ریتم بسیار خوبی آغاز شده و پیش می‌رود اما در یک سوم پایانی، کمی از ریتم می‌افتد؛ البته این افت ریتم به خوبی توسط بازی شگفت انگیز «اودره توتو» و کارگردانی و موسیقی، پوشیده می‌شود و ضربه چندانی به فیلم وارد نمی‌گردد. در مجموع، فیلمنامه Amelie، نقطه قوت آن به حساب می‌آید.

و بالاخره باید به شخصیت پردازی شاهکار فیلم هم اشاره کنم. سازندگان فیلم، آنقدر خوب از پس شخصیت پردازی برآمده اند که باعث شدند افراد برونگرا بتوانند فردی درونگرا را درک کرده و دو ساعت همراه با او شوند و از این همراهی، لذت هم ببرند. خلق شخصیتی چنان شیرین و دوست داشتنی، کار ساده ای نیست.

پوستر فیلم Amelie (منبع: IMDB )
پوستر فیلم Amelie (منبع: IMDB )

کارگردانی:

« جان پیر جنت » هم در مقام کارگردانی به خوبی هرچه تمام، وظیفه خود را انجام داده و توانسته با ایجاد میزانسن هایی مناسب (برای دوستانی که نمیدانند: میزانسن به بیان ساده، تمام چیزی است که در تصویر می‌بینیم!) و قاب بندی هایی هماهنگ با فضای فیلم، حس و حال منحصر به فردی را در Amelie ایجاد کند. «جنت» در صحنه های متعددی، نبوغ خود را در به نمایش گذاشتن جزئیات نشان داده (دقیقا مانند شخصیت آمیلی که میگفت: از توجه به جزئیاتی که بقیه متوجه آنها نمی‌شوند، لذت می‌برد). با بیان دو مثال، بهتر متوجه توجه فیلم، به جزئیات می‌شویم:

  • در اوایل فیلم، وقتی آمیلی مشغول عکس برداری هست، در نگاه اول فکر می‌کنیم از خانه ای قدیمی عکس می‌گیرد؛ اما اگر سعی کنیم مانند «آمیلی» و «جان پیر جنت» به سوژه بنگریم، متوجه می‌شویم ابر های پس زمینه، از دید آمیلی به شکل خرگوش در آمدند و در حقیقت او مشغول عکس برداری از این ابر های زیبا است!
آیا شما هم مانند آمیلی، متوجه شکل ابر شدید؟
آیا شما هم مانند آمیلی، متوجه شکل ابر شدید؟
  • یا مثلا وقتی پیرمرد نقاش، در حال صبحت درباره دختر ناشناخته در نقاشی خود با آمیلی است (دختر در نقاشی، نماد آمیلی می‌باشد و خود آمیلی هم متوجه این موضوع شده)، با کمی دقت متوجه می‌شویم آمیلی هم مانند همزادش در آن تصویر، لیوانی با محتویات قرمز رنگ (!) بدست دارد! کارگردان، با خلق این صحنه ها از ما می‌خواهد که همانند آمیلی به جزئیات توجه کنیم و با از دست ندادن آنها، لذت ببریم.

جان پیر جنت، همچنین از تکنیک های دیگری در فیلمش بهره برده تا تاثیر فیلم، دو چندان شود. از جمله موقعیت های کمدی (که واقعا هم خنده دار هستند و توانستند حسابی من را بخندانند) و فیلمبرداری عالی.

یکی از موقعیت های کمدی فیلم
یکی از موقعیت های کمدی فیلم

یکی از مهم ترین نقاط قوت فیلم Amelie، فیلم برداری فوق العاده آن و قاب بندی های خلاقانه اش می‌باشد. در طی فیلم شاهد چند تغییر قاب و لانگ شات به موقع هستیم. به عنوان مثال، به این لحظات و قاب بندی هایش در فیلم، دقت کنید:

  • چندین بار در طی فیلم، دوربین به شکل مناسب به کاراکتر ها نزدیک و یا از آنها دور می‌شوند. این حرکات قاب، تاثیر مهمی در شخصیت پردازی فوق العاده فیلم ایفا کردند.
نمونه ای از تغییر قاب، از مدیوم لانگ شات به مدیوم کلوزآپ
نمونه ای از تغییر قاب، از مدیوم لانگ شات به مدیوم کلوزآپ
  • به عنوان نمونه ای دیگر از نبوغ فیلمبرداری در این اثر، به این صحنه دقت کنید: آمیلی در حال حرکت به سمت نینو است که کنار کیوسک عکاسی نشسته. اما ناگهان وسیله نقلیه ترابری ایستگاه قطار از بین آن دو عبور کرده (1) و آمیلی به سمت دوربین بر می‌گردد و شک می‌کند، در همین حال سر آمیلی، دید ما را از نینو مختل کرده (2) و همچنان، نمی‌توانیم او را ببینیم. پس از تصمیم گرفتن برای رفتن پیش نینو و چرخیدنش، دوربین به آرامی به بالا حرکت می‌کند و همزمان با حرکت، عمق فوکوس تغییر کرده و توجه ما را به نبود نینو در کنار کیوسک جلب می‌کند (3). ناگهان پس از آن، به اکستریم لانگ شاتی از سقف ایستگاه کات می‌خوریم تا کاملا مطمئن شویم نینو رفته و آمیلی، فرصت را از دست داده(4). واقعا این چند ثانیه را می‌توان در کلاس های فیلمبرداری و کارگردانی، مطرح کرد!
تصویر صحنه مد نظر
تصویر صحنه مد نظر
  • و نمونه آخر: صحنه ای آمیلی تصور می‌کند نینو به خانه اش آمده و به درپوش آشپزخانه دست می‌زند، اما در همین حال واقعا درپوش آشپزخانه تکان می‌خورد! این صحنه را به شکل قاب بندی دوگانه میبینیم که قاب رویا، دید ما را در دنیای واقعی، به بیرون از آشپزخانه، مسدود کرده. آمیلی برگشته تا ببیند آیا واقعا نینو آنجا است یا نه، که متوجه می‌گردد گربه ای درپوش را تکان داده! سپس اشک از چشمانش سرازیر شده و به حال تنهایی خود، می‌گرید.
قاب بندی دوتایی بجا
قاب بندی دوتایی بجا

موارد نبوغ آمیز این چنینی، در فیلم بسیار است که من به بیان همین سه مثال، اکتفا می‌کنم. پیدا کردن بقیه شان با خودتان!


بازیگری:

هرچه از کیفیت بالای بازیگری «اودره توتو» در این فیلم بگویم، کم گفتم. حالات چهره، لبخند های شیرین و موزیانه، صورت های متعجب، لحن صحبت کردن و...، به بهترین نحو ممکن اجرا شده اند. او کاملا در نقش فرو رفته و گویا واقعا به آمیلی قصه ما تبدیل شده. از نظر من بازی وی در این نقش، بین پنج بازی برتری است که از خانم ها دیدم.

بازیگران فرعی هم عمدتا خوب ظاهر شدند اما گاهی اوقات، بازی اغراق شده ای را به نمایش گذاشتند. هرچند این ضعف کوچک هم به راحتی توسط بازیگری فوق العاده اودره توتو، پوشانده می‌شود.


موسیقی متن:

موسیقی متن فیلم Amelie به قدری عالی است که به خودم اجازه نقدش را نمی‌دهم. اگر موسیقی «یان تیرسن» بر روی فیلم نبود، آمیلی، این آمیلی نمی‌شد! موسیقی به قدری خوب بر تصاویر فیلم نشسته که گویا واقعا در آن لحظات، در آن دنیای فانتزی آمیلی، این موسیقی به گوش می‌رسد و ما درحال گوش دادن به صدای محیط هستیم (اتفاقی که به ندرت رخ می‌دهد). اصلا وقتی هنگام نوشتن این متن، به صحنه های فیلم فکر می‌کنم، موسیقی یان تیرسن را در ذهنم می‌شنوم!

پیشنهاد می‌کنم بدون اتلاف وقت بیشتر، هرچه سریع تر آلبوم این فیلم را دانلود کنید و از آن لذت ببرید. البته خودم هم قصد دارم موسیقی های منتخبی از وی را در صفحه ام قرار دهم.

https://vrgl.ir/TxE3c
یان تیرسن، نابغه آهنگ ساز این اثر
یان تیرسن، نابغه آهنگ ساز این اثر

*آمیلی فیلمی است که تمام مخاطبان سینما، یعنی حرفه ای، نیمه حرفه ای و آماتورها، می‌توانند از آن لذت ببرند.

فیلم Amelie سکانس ها و دیالوگ های بیاد ماندی بسیاری دارد که سکانس آخر هم از جمله بهترین سکانس های آن است. همچنین صبحت های ضبط شده مرد شیشه ای، میتواند مو به تن ما سیخ کند. چون نمی‌خواهم در این مقاله، پایان فیلم را اسپویل کنم، به توضیح این سکانس نمی‌پردازم و بررسی اش را به خودتان می‌سپارم؛ فقط همین قدر می‌گم که یکی از بهترین سکانس هایی هست که دیدم. اصلا با دیدن این سکانس، آدم هوس عاشق شدن می‌کند!

*جالبه بدونین این فیلم موفق به بردن هیچ جایزه ای در اسکار و گلدن گلوب نشد. واقعا هرچه می‌گذرد، بیشتر متوجه سطح پایین و بی اهمیتی این جوایز می‌شوم.

این پوکر فیس هم تقدیم به مسئولان اسکار و گلدن گلوب (منبع: IMDB )
این پوکر فیس هم تقدیم به مسئولان اسکار و گلدن گلوب (منبع: IMDB )

با آنکه هنوز حرف های بیشتری برای گفتن درمورد فیلم باقی مانده، مجبورم برای جلوگیری از طولانی شدن بیش از حد - که فکر کنم این طور هم شد - آنها را بیان نکنم.

در نهایت، با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف فیلم، به فیلم آمیلی نمره 9/3 از 10 اختصاص می‌دهم و بین 30 فیلم برتر من جای دارد. Amelie برای یک بار دیدن نیست، آنقدری خوب و حال خوب کن است که باید چندین و چند بار تماشایش کنیم. پس اگر تا به حال این اثر را ندید، بیش از این فرصت را از دست ندهید و هرچه سریع تر، « لذتی دو ساعته در بهشت درونگرایان » را تجربه کنید.

اگر به خودتان فرصت غرق شدن در فیلم را بدهید، که می داند؟ شاید همانطور که در پوستر فیلم نوشته، زندگی شما هم مانند آمیلی تغییر کند ;)

نقد و بررسی فیلم را همینجا تمام میکنم (ببخشید که طولانی شد، اما Amelie آنقدر مطلب برای گفتن دارد که نمی‌توان در متنی کوچک، بررسی اش را جمع کرد. مگر اینکه به شکلی زومجی طور (!) خلاصه داستان را برایتان تعریف میکردم :) ). اما هنوز صحبتی کوچک با شما همراه عزیزی که تا اینجای مقاله را خواندی، دارم. من اوایل راه نقد فیلم هستم و تجربه بسیار اندکی در این زمینه دارم. در نتیجه بدون کمک شما عزیزان نمی‌توانم متوجه اشتباهات و نقاط قوت کارم بشوم. پس از شما خواهش دارم با ارسال نظرتان درباره این مقاله، نقد بنده را نقد کنید و ایراداتش را به من گوشزد کنید؛ نه تنها ناراحت نمی‌شم، بلکه خیلی هم خوشحال میشم که با نقاط ضعف کارم آشنا شوم.

*کپی برداری از این مطلب و تصاویر آن، تنها با ذکر منبع، مجاز می‌باشد

ممنون از توجه تان - ممد محسن -


نقدهایی دیگر به قلم بنده:

https://vrgl.ir/rQhP9
https://virgool.io/@mammad_mohsen/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-interstellar-%D8%AA%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C-kuaujlkmtueh
https://virgool.io/@mammad_mohsen/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%88%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%88%D8%AF-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85-odyeloqlia8a
https://vrgl.ir/ppgBF
https://vrgl.ir/lzQHu
http://vrgl.ir/SNPG1
http://vrgl.ir/4paQx
https://virgool.io/@mammad_mohsen/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3-%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86%DB%8C%D9%85-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87-dh9weyp3ofct
https://vrgl.ir/vZOBQ