مریم کشفی·۱ سال پیشبازی با کهن الگوی آتنا{زنی 27 ساله با لباسهای اداری اتوکشیده و انبوهی از پوشه و کاغذ پشت میز چوبی نسبتن بزرگی نشسته. یک لپتاپ روی میز است. زن با ماشین حساب مهن…
مریم کشفی·۱ سال پیشرنگ چشم!تمرین نوشتن و خودشناسینه تشبیه به آبی دریا میشه. نه بهت میگن چشم گربه ای. نه مشکی مشکی که برات ترانه بخونن. نه اونقدر روشن که بگن قربون چشم…
مریم کشفی·۱ سال پیشاستراتژیِ فقط یک ربع ساعت!خب این استراتژی جدیدی محسوب نمیشه. لابد قبلا - حالا به بیان دیگری شنیدین- منتها فرقش واسه من اینه که من یه چیزی رو انجام میدم، جواب میگیرم…
مریم کشفی·۱ سال پیشوسوسهواژه ی وسوسه برای ما تداعی شیطان و آتش و گناه است. انگار بهانه ای است برای انحراف از مسیر صحیح.اما وسوسه برای من معنای دیگری دارد.درست از س…
مریم کشفی·۱ سال پیشزیر گل آفتابگردوناز اونجایی شروع شد که سال 1396 که مشغول فعالیت های داوطلبانه مختلف بودیم، فکر کردیم چقدر خوبه که محفلی واسه گفتگو و یادگیری داشته باشیم. می…
مریم کشفی·۱ سال پیشوقتی داغونی هم قشنگی :)دیشب رفتم بلوار کشاورز واسه قدم زدن و حرف فلسفی زدن :)یه رفیقی هم خودش رو رسوند و گپ و گفت کردیم. از خستگی، از اندوه عمیق، از فروپاشی روانی…
مریم کشفی·۱ سال پیشپیرمرد و دریاوقتی تمومش کردم عصبانی بودم! بشدت عصبانی!!!مدام توو ذهنم صحنه های مبارزه تا پای جانِ پیرمرد با ماهی، تکرار میشد و حرص میخوردم که خب چی؟ چیش…
مریم کشفی·۱ سال پیشمردی به نام اُوِهوقتی شروعش کردم حس کردم چه بداخلاق و پیر کننده! منظورم شخصیت اول داستانه! مردی به نام اُوه :)اما به مرور حس کردم چقدر حس مردانگی و امنیت دا…
مریم کشفی·۱ سال پیشمن از آتیش گذشتم ...واسه من 2 سال طول کشید که مطمئن بشم انتخابی که کردم واسم مناسب نیست. آسیب روحی عمیقی دیدم و با وجود اینکه در 3 ماه اول رابطه، پی بردم که اش…
مریم کشفی·۵ سال پیشبچه درس خونهای یاغیاز همون ابتدایی که وارد مدرسه میشیم، یک دسته بندی اولیه وجود داره!1-بچه درس خون ها : عموما آروم و حرف گوش کن و معدل بالا و شکلات اولیای مدر…