وقتی در یک مکانِ عمومیِ مطالعهگرِ کتابخانهای قرار میگیرم، شور و اشتیاقم برای نوشتن فزونی مییابد. هوایِ ذهنم در آموزشهایی که در صفحههایِ سفیدِ کاغذی میچرخد، شناور میشود.
کلمات در ذهنم پرجنبو جوشتر میشوند وقلم با قدمهایی سریعتر بر صفحهی سفپید کاغذی قلمفرسایی میکند. حوصله در ذهنم بالا میرود و مرا در نوشتن و خواندنِ سطر به سطرِ داستانها پرشور میکند.
به صدایِ ایدهها میتوانم گوش دهم و میتوانم صدایِ شیرین و یا تلخشان را در زیرِ زبانِ مغزم بچشم. قلمم به صدایِ ذهنم گوش میدهد و واژهها بر رویِ سرزمینِ آزادِ کاغذی غوز میکنند. واژهها در سرزمینِ سپید کام میگشایند.
ایدههایِ سبزی در مغزم زانو میزند و من میتوانم آنها را صیقل دهم .
هر خوابِ سردی در من گوش میپیچید.
در گشایشِ لبخندِ گذرندگان، پر از انرژیهایِ شیرین و پرجنب و جوش میشوم.
امید در جانم،جوانه میزند.
در اطرافِ نیمکتهایِ سفید، دختران با گیسوانِ مشکیِ آزادشان در مغزشان، هیاهویی پراشتیاق ولوله میکند. برخی از آنها با هدفونی که بر لالهی گوششان است، بر صفحه صف شده در لپ تاپ شان به واژهها زل میزنند و در دفتر یا کتابشان واژههایی را یادداشت میکنند.
هیچوقت نتوانستم ریاضی، فیزیک و یا شیمی را درک کنم. همیشه از این درسها فراری بودم. هیچگاه این دروس یر ذهنم نمیچسبید. فقط به این امید میخواندم که بتوانم نمرهی قبولی از آن دروس بگیرم.
زمانی که رو در رویِ دختری نوجوان مینشینم، جند ثانیه به دفتر و یا کتابی که در کنارش قرار دارد خیره میشوم. در دفتر و یا کتابی که در کنارِ دستشان قرار دارد، جهانی از فرمول هایلایت شده است.
اگر بیشتر به فرمولها خیره شوم، سرگیجه در ذهنم چشم چرانی میکند.
نردبانی از فرمولها دردهایی را در سرم خانه نشین میکند. آخر من هم هیچگاه متوجه نشدم آن فرمولهای زبان بسته به چه کارم آمدند؟
البته نویسندگی هم برای خود فرمولی دارد که باید آنها را در ذهنت ثبت کنی
فرمولهای نویسندگی میتواند از این قرار باشد:
خواندن+خواندن+نوشتن+نوشتن
تکرارو ثبت واژهها+واژه سازی
فراگیریِ آموزههایِ کتاب+نوشتن
لحظاتِ فراوان در اختیارِ واژهها+شناختِ واژهها
لمسِ واژهها+زندگی با واژهها+ خانهسازی با واژهها
غرق در کتاب+شناور شدن در سطرِ کتاب+ شناختِ ساختارِ واژهها+شناختِ ساختمانِ کتاب و عناصرش
نوشتن از نانوشتهها+تلاش و شکست وتلاش+پیروزی در دست نوشتن
فراگیریِ دانش از کتابها+نوشتن از داشتههایِ ذهنیِ خود
در کشاکش ایدهها بودن+نوشتن از ایدهها+لمسِ لحظاتِ وصل در نوشتن
دیدن+شنیدن+گفتوگو کردن+توجهکردن در اطراف+توجه به بو، مزه
روزانه نوشتن+صبحگاه نوشتن+عصرگاه نوشتن+شامگاه نوشتن
کانال تلگرامی من
https://t.me/donyaye_neveshtanie_man