متین فتوحی
متین فتوحی
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

فحاشی در ادبیات فارسی شاعرا و رپرا

نوشته قبلی

https://virgool.io/@matinfotooh/راک-crwjsnaot3su


بحث داغ این روزهای موسیقی زیرزمینی بر سر کمپینی است که به تازگی نصیر مشکوری با عنوان فحاشی در رپ فارسی ممنوع به راه انداخته است که به طبع مخالفان و موافقان خودش را هم در این بازار آشفته‌ی موسیقی زیرزمینی دارد .

اما پیش از ورود به این بحث و مختصاً بحث رپ فارسی ابتدا نگاهی داشته باشیم به تجارب ما و پیشینه‌ی الفاظ رکیک و فحاشی در ادبیات غنی فارسی ؛

اگر بحث بر سر تجارب شخصی هر یک از ما باشد نهایتاً در سنین 12 یا 13 سالگی با این بخش مخفی ادبیات آشنا شده‌ایم و هم اکنون که در حال خواندن و فکر هستید شعرای زیادی را در ذهنتان دارید که چه در قرن معاصر و چه در قرون پیشین جنجال برانگیز ترین شعرهای ایرانی حاوی این کلمات را نوشته اند که میتوان از آنها به مولوی و ایرج میرزا اشاره کرد ، از نظر نویسنده‌ی این مطلب به طور واقع بینانه فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک یکی از بخش های جدانشدنی در زندگی هر یک ماست و اگر قصد بر استفاده نکردن از آنرا داشته باشیم شاید دچار نوعی از خود سانسوری بشویم که بر این اساس دیگر خویشتن واقعی خود را نداریم و در حال ایفای نقش هستیم .

اما نگاهی داشته باشیم به اصل ماجرا و در اصل پیشینه‌ی فحاشی در ادبیات فارسی و سپس در رپ فارسی؛ نسخه‌ی اصلی دیوان مولوی بدون حذفیات شاید یکی از معادن الفاظ رکیک و فحاشی در ادبیات فارسی باشد که در آن از همخوابی با حیوانات تا نکهوش و فحاشی‌های به شدت خلاف عرف برعلیه مدعیان دروغین دین  نوشته شده است و در برخی منابع آمده است که سنایی و شمس تبریزی نیز در اشعار خود از الفاظ رکیکی که در زمانه‌ی خودشان مورد مقبولیت در نزد مردم بوده است استفاده میکردند و در ادامه این رویه باعث آن شد تا در قرن هشتم شاعری مثل عبید زاکانی منظومه‌ی موش و گربه را بنویسد و در قرن معاصر هم ایرج میرزا را به عنوان مشهورترین کسی که از این الفاظ استفاده کرده است در ادبیات فارسی میشناسند که شاید بیش از هشتاد درصد آثار به جای مانده از وی حاوی این کلمات است .

و جمله‌ای به قلم صادق هدایت خوانده ام که میگفت ادبیات فارسی هرچه که نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد و از این جمله به نظر میرسد با افزایش فشارهای زندگی مدرن به مردم ایران و افزایش دغدغه‌ها و ناهنجناری‌های ناشی از آن در جامعه و البته کشف مکتب رئالیسم و ورود و گره خوردن آن به جامعه‌ی ادبی فارسی باعث شد تا این بخش جدایی ناپذیر هر زبانی هم به رسمیت شناخته شود و وارد شعرها و متون ادبی زبان فارسی نیز بشود .

جامعه عوض شده است؛ دیگر خبری از سمرقند و بخارای قرن هشت نیست و منزوی شده اند ، دورترین مسافت‌های این کره‌ی خاکی نهایت 3روز پرواز با هواپیماست ، کتب مصور و سریال‌های پر زرق و برق آن طرف مرزها وقتی برای کتاب و شعر خواندن جوانان نگذاشته است و عاشق ترین عشاق جهان هم با دیدن اعداد و ارقام عصر نوین عشق و عاشقی از سرشان می افتد و شعرای عارف جای خود را به شعاری خیابانی داده اند ، در نگاه اول تناقض فرهنگی عجیبی میان این عقبه‌ی شعری وسیع ایران و خواستگاه این موسیقی یعنی آمریکا به چشم میخورد اما در این سالها دیده ایم که چقدر خوب این دو نقش تار و پود را برای یکدیگر بازی کرده اند زیرا آنچه که زبان شناسان گفته اند و به نظر میرسد در رپ فارسی ثابت شده است این است که زبان محدودیتی ندارد و قابل تطبیق است ، تا به اینجای کار شاهد بوده ایم که این سبک موسیقی بدون حد و مرز در دستگاه اولیه اش یعنی زبان انگلیسی منتشر شده است و با برچسب زدن روی جلدهای آثارشان پیشتر به مخاطب گفته اند که این قطعه‌ی موسیقی دارای الفاظ رکیک است که شاید مناسب گوش دادن نباشد ( قانونی مدنی که در سال 1985 ابتدا در بریتانیا و سپس در سایر کشورها به تصویب رسید) و این هم از سابقه‌ی ادبیات فارسی و موسیقی رپ فارسی که در ابتدا با انتشار آثاری همچون دیس آجیلی توسط سامان ویلسون رو به رو شد .

از دید روانشناختی فحاشی یک نوع واکنش طبیعی هر انسانی همراه با خشم و عصبانیت است و فحاشی آنها سبب آن میشود که به طوری خودشان را تخلیه کنند و زودتر به ساحل آرامش برسند ؛ رپ فارسی نیز همراه با اعتراض است ، همراه با روریارویی همان تعارضات اجتماعی و مدرن است که بالاتر ذکر کردم و بدون شک الفاظ رکیک حق مطلب را در مراحلی به بهترین نحو ممکن ادا میکند پس چرا نباید از آنها استفاده کرد؟

اینجا به مقوله‌ای برخورد میکنیم که در ادبیات فارسی فرق بین طنز و هجو گفته میشود که طنز جایی در این مقوله ندارد پس میشود این بحث را آنگونه ادامه داد که فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک هم جایی به موقع و مناسب در اشعار دارد و تفاوتی بین استفاده صحیح و استفاده‌ی ناصحیح آنها وجود دارد، نگاهی به مثال های زیر بندازیم :

سهراب ام جی در بخشی از شعر تک آهنگ معروف بریم فضا از گروه موفق زدبازی نوشته است :

همه میدونن که من کوکولی دارم
به همه درو دافا اینجا من کوکولی دادم
چون که این جک جنده ها کوکولی بازن
بزن بریم تو اتاق ببین چه دودو** دارم

علی سورنا در بخشی از شعر پشت این جنگ‌ها از مجموعه تازه منتشر شده‌ی کویر هم نوشته است :

پشت دعای فردایی تلخ
پشت من چه بیوه اس
اما هنوزم رو ت**م میرم راه
لحظه هامو لت و پار میکنم با حرفام
پشت سینم چه قهره دل
پشت این دل چه دل دلیه اهل دل

مثال های بیشتر و بیشتری که شما قطعاً بهتر از من در ذهنتان پس از خواندن این دو مثال آمده است و قطعاً نیازی به نتیجه گیری نداریم اما نظر من و شاید بسیاری از خوانندگان این مطلب آن است که بخشی از ادبیات رپ فارسی هجو است گاه شاید دارای فحاشی و الفاظ رکیک است و گاه شاید دارای محتوای جنسی است که روح شعر را در حال آزار دادن است ، هدف این کمپین چنین چیزی است یا نه به نظر میرسد باید بیشتر با انتشار هجویات مقابله شود تا فحاشی و الفاظ رکیک .

فحاشیرپ فارسیتتلوشعرادبیات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید