دوباره خودمو پیدا کردم ، خیلی وقت بود دنبالش میگشتم.
همش میخوام خودمو بزارم جایی که دم دست باشه ، باز یادم میره. دقیقا وقتی میخوامش نیست که نیست.
انگار آب میشه میره تو زمین ، بی نشونی ، بی خبر ...
دستاشو گرفتم ، نمیزارم از پیشم بره.
ازش میپرسم : به نظرت من شبیه دیوونه هام؟
میگه : مگه دیوونه ها چه شکلی ان ؟
-شکل من
-پس دیوونه نیستی ، خیالت راحت
-چرا ؟
-چون تو شکل خودت نیستی ... هرکی هستی ، خودت نیستی
خودتونو بزارید دم دست ، لازمتون میشه