امید
امید
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

استفراغ کلمات

گونه‌هایم سرخ و چشم‌هایم خیس شده بود. با دست‌های آلوده‌ام چشمانم را پاک کردم. می‌خواستم مغزم را شستشو دهم. چشم‌هایم می‌سوخت. سرم گز گز می‌کرد. حوصله‌ام از زندگی کردن سر رفته بود.

خوابم نمی‌آمد. اما دلم می‌خواست فقط بخوابم. یعنی فکر می‌کنی من افسرده شده بودم؟ خب افسرده شدن که گناه نیست.

زندگی زیباست. اما برای چه کسانی؟

حالم خوب است اما مغزم درد می‌کند. برای تو می‌نویسم. تویی که نمی‌دانم چه کسی هستی. تو را دوست دارم. تو هم مرا دوست داری؟

می‌دانم نق زدن فایده‌ای ندارد. ولی فعلا همین کار از دستم برمی‌آید. زورم که به دنیا نمی‌رسد. کمی غر زدن به جایی برنمی‌خورد.

دنیا بدون شعر، بدون قدم زدن و بدون تو غیر قابل تحمل می‌شود. و من شعر می‌خوانم و قدم می‌زنم. اما تو کنارم نیستی.

گاهی از شعر خواندن هم خسته می‌شوم. می‌خواهم خودم شعر بگویم. شاید تو بخوانی. اگر عاشق شدی شعرهایم را بخوان. وقتی که کسی کنارت نبود. زندگی بدون شعر اصلا زیبا نیست.

اینم یه عکس بی‌ربط به نوشته. فقط برای قشنگی!
اینم یه عکس بی‌ربط به نوشته. فقط برای قشنگی!


خدا می‌داند شاعرها چه زجری کشیده‌اند. خوب شد که من شاعر نشدم. اما احساس می‌کنم، شاعر درونم می‌خواهد رسوایم کند. چند ساعت و چند روز تحمل کردم. اما دیروز هنگام قدم زدن، وقتی هوا ابری بود، تمام کلمات درونم را استفراغ کردم.

نتواستم جلوی خودم را بگیرم. شدت استفراغم آن‌قدر زیاد بود که روی نیمکتی نشستم و خودم را خالی کردم. دیگر نگاه متعجب و هراسان عابران پیاده برایم مهم نبود. فقط می‌خواستم درونم را از کلماتی که دلم را به درد آورده بودند، خالی کنم.

پیاده‌رو را کثیف کرده بودم. یک ساعت بعد، باران بارید و تمام استفراغم را شست و برد. و دیگر هیچ اثری از استفراغم روی زمین باقی نماند.

می‌دانی شاید اگر در خانه بودم روی کاغذ استفراغ می‌کردم. اما نمی‌دانم چرا وقت قدم زدن حالم بهم می‌خورد. و تا دنبال کاغذ و دفتری بگردم، همه جا را کثیف کرده‌ام. اگر تو مرا در این حال می‌دیدی، چه می‌کردی؟

راستی تو تا حالا با استفراغ ناخواسته‌ی کلمات مواجه شده‌ای؟ اگر دوست داشتی یک بار کاغذ استفراغی‌ات را برایم بفرست تا ببینم چقدر حالت خراب است.

کلماتشاعرشعراستفراغ شعراستفراغ کلمات
روزنامه‌نگاری خوندم اما روزنامه‌نگار نشدم / کتاب خوندم اما نویسنده نشدم/شعر خوندم اما شاعر نشدم/ فعلا سرگردان و ماجراجو شدم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید