اگه این مسئله رو داری که چرا توی آزمون ها پیشرفت نمیکنم؟ و استرسش رو داری اینجا ما به ترتیب گفتیم که تو تک تک مراحل آزمون آزمایشی باید چی کارا انجام بدیم و حالا رسیدیم به اینه که بهت بگم چجوری باید آزمون بدی تا نتیجه اون همه درس هایی که خوندی و تست هایی که زدی رو بگیری و اینجا جاییه که تو راز موفقیت در آزمون های آزمایشی رو یاد می گیری پس تا انتهای مقاله با مدیکال باش.
نتیجه خوب گرفتن توی آزمون های آزمایشی به این ۴ مورد بسته ست:
۱. دانش
۲. مدیریت استرس
۳. مدیریت زمان
۴.مهارت آزمون دادن
دانشت که به تو و کرمت توی دو هفته قبل از آزمون بستگی داره :) اینکه چقدر و چطوری درس بخونی و تست آموزشی و سنجشی کار کنی که این اولین لازمه ی خوب آزمون دادنه، اگه تا اینجا رو درست نکنی هرچقدرم روی مهارت های دیگت کار کنی تاثیر نداره :/
واسه کنترل استرس هم همون طور که توی مقاله قبل گفتم باید حواست باشه آزمون برای این نیست که ببینیم اگر این کنکور واقعی بود ما چندم میشدیم :)) واسه اینه که یه سری مهارت و تکنیک رو یاد بگیریم تا سر جلسه کنکور غافلگیر نشیم همین .
اگه دانش آموز مدرسه هستی از مقاله ایجاد تعادل بین امتحان و مدرسه غافل نشو.
اولین راه کنترل زمان سر آزمون درس خوندن در طول دو هفته قبلشه:)))) باز هم تکرار میکنم، نمیشه با ساعت مطالعه و تعداد تست کم انتظار نتیجه خوب و حتی متوسط توی آزمون داشته باشی! اما اگر اینو اوکی کردی، بیا بهت بگم چجوری میتونی بهترین استفاده رو از دانشت داشته باشی.
ببین دوست من، توی آزمون فرقی نداره کدوم سوالا رو توی هر درس جواب میدی، چیزی که مهمه درنهایت تعداد جوابای درستت توی اون درسه! از اونجا که ضریب همه سوالات یه درس باهم برابره، پس این وسط برد با کسیه که بلده کدوم سوالا رو باید جواب بده!
یعنی چی؟ یعنی امتیاز تو که روی یه سوال سخت وقت گذاشتی و کلی باهاش کلنجار رفتی تا درنهایت به جواب درست برسی با کسی که یه سوال آسون رو انتخاب کرده و جواب درست داده یکسانه .
اما میدونی فرقتون چیه؟ اینکه اون روی سوال، مثلا یک دقیقه وقت گذاشته ولی تو برای کسب امتیاز مشابه اون، مثلا سه دقیقه از وقتتو صرف کردی:/ پس اون دانش آموز توی دو دقیقه ای که فعلا از تو بیشتر داره سراغ سوالای دیگه میره و به جاش تو که اول سراغ سوالای سخت رفتی چند تا اتفاق در انتظارته:
۱. از همون اول آزمون ذهنت درگیر میشه و استرس میگیری و نمیتونی عملکرد واقعی خودتو به نمایش بذاری
۲. ممکنه حتی در آخر برای یه درسی اصلا نرسی وقت بذاری یا وقت خیلی کمی براش بمونه
اگه نمی دونی باید چقدر در طول روز درس بخونی مقاله ساعت مطالعه کنکور رو بخون حتما.
پس باید چیکار کنی؟
توی هر آزمون، از همه درسا اول سراغ سوالای آسون و بنا به تسلطت سوالای متوسط میری و به جاش از تایم هر درس یه مقدار ذخیره میکنی، یعنی توی زمانی کمتر از کل زمان در نظر گرفته شده برای اون درس ازش عبور میکنی و سوالای چالش برانگیز رو نگه میداری تا آخر آزمون توی زمانی که سیو کردی برگردی و به اون سوالاتی که نیاز به وقت بیشتر داشتن فکر کنی، به این روش اعتماد کن و نتیجه ببین چرا؟
اینکار چند تا فایده برات داره:
۱. اینکه از تمام سوالای سطح آسون و متوسط که طبیعتا پاسخ دهی بهشون راحت تره برای کسب درصد استفاده کردی
۲. اینکه وقتی میدونی به یه قسمتی از سوالا جواب دادی و خیالت بابتشون راحته به یه آرامش خاطر میرسی که به کنترل استرست در روند آزمون کمک میکنه
۳. با رعایت کردن این سلسله مراتب هیچ درسی رو فدای یه درس دیگه نمیکنی و هیچ درسی رو صفر نمیزنی:)
مطمئنم برات پیش اومده که مثلا درگیر چندتا سوال سخت فیزیک بشی و اینقدر روشون وقت بذاری که زمان از دستت در بره و در آخر ببینی وقتی برای یه درس دیگه نمونده.
اما حالا سوال اینه که چجوری باید همچین مهارتی رو به دست بیاری که بتونی سر آزمون ها اجرا کنی؟درسته که آزمون های دوهفته یکبار یه فرصت عالی برای تمرین این مهارته اما یه فرصت بهتر از اون، وقتیه که داری توی خونه تست سنجشی و زماندار میزنی.
کلا چون آزمون های دوهفته یکبار اونقدر تکرار نمیشن که تو بخوای فقط سر آزمون آزمایشی تمرین کنی، بهتره مهارت هایی که اینجا بهت میگم رو توی تست زنی ها به خصوص موقعی که تست سنجشی میزنی اعمال کنی تا توش حرفه ای بشی و انجامش سر آزمون دیگه برات چالش برانگیز نباشه.
برای تحلیل آزمون که از خود آزمون مهم تره یه مقاله پر و پیمون آماده کردیم بخون حتما.
ترتیب دروس توی دفترچه وحی منزل نیست! تو خودت باید بهترین ترتیب جواب دادن به دروس رو برای خودت پیدا کنی. پیدا کردنش هم سخت نیست اما نیاز به آزمون و خطا داره که بازم بهترین فرصت همین آزمون های آزمایشی دو هفته یکباره. هر بار یک مدل ترتیب برای خودت از «قبل» آزمون مشخص کن و امتحانش کن تا سر آزمون و حتی بعد تحلیل ببینی روی نتیجه آزمونت چه اثری داشته. مثلا اگر همیشه واسه درس شیمی وقت کم میاری میبینی که اگر جاشو با یه درس دیگه عوض کنی ممکنه شرایط تغییر کنه.
اثر این موضوع برا خود من خیلی خوب بود و بعد از بهم زدن ترتیب درس های مختلف متوجه شدم واقعا یه ترتیب خاصی وجود داره که بهترین نتیجه رو به من میده و سر جلسه کنکور هم ازش استفاده کردم.
اولا که حتما ساعت مچی ببر سر جلسه!
دوما تو باید قبل از شروع آزمون بدونی هر درس رو تا چه ساعتی قراره جواب بدی و چه ساعتی باید حتما بری سراغ درس بعد، حتی اگر فقط به نصف سوالات مبحث قبل جواب دادی! احتمالا اگر این روش رو سر آزمون انجام ندادی، میدونی که وقتی روی یه درس بمونی و بخوای همه سوالاشو بخونی یهو به خودت میای و میبینی باید درس بعدی رو تقریبا حذف کنی!
پس قرارمون این باشه که «هیچ سوال آسونی رو توی آزمون از دست ندی» واسه اینم باید زمان رو طوری مدیریت کنی که برسی همه سوالا رو یک دور بخونی تا آسون هارو شناسایی کنی و جواب بدی؛ حالا بسته به میزان مطالعه و تستی که کار کردی وقت زیاد میاری برای اینکه بری سراغ سوالات متوسط و سخت تر.
بین خودمون بمونه، اما یک سری سوالا رو توی آزمون میذارن برا اینکه کسی جواب نده! درواقع کسایی که روی این سوالا وقت میذارن توی تله طراح سوال افتادن و احتمالا قرار نیست به جواب برسن.
زمان بندی رو چطور انجام بدیم؟ بعد از مشخص کردن ترتیب دروس روی یه کاغذ، بیا زمان هر کدوم رو جلوش بنویس. زمانی که مینویسی باید از زمان پیشنهادی خود آزمون پنج تا ده دقیقه هم کمتر باشه برای برگشت روی سوال ها و اجرای تکنیک زمان های نقصانی.
حتما برات سوال ایجاد شده که چجوری این کارو انجام بدی، خدارو شکر تو مدیکال رو داری بیا بهت بگم...
دو تا تکنیکی که قلمچی از زمان های قدیم ابداع کرده بود! اسمش «تکنیک ضربدر منها» و «تکنیک زمان های نقصانی» بود. نکته مهم این دو روش اینه که مکمل هم هستن؛ یعنی انجام هردو باهم نتیجه خیلی خوبی میده،در واقع روش زمان بندی ام که بهت گفتم برای استفاده از این تکنیک ها بود. حالا این روش ها چی هستن؟
ببین تو باید توی چند ثانیه اولی تشخیص بدی آیا این سوال آسونه و میتونی جوابشو بدی یا نه؟ اگر توی همون نگاه اول دیدی میتونی سوال رو جواب بدی اما وقت گیره، کنارش یه ضربدر میزنی و رد میشی؛ همون جا نمیشینی حلش کنی فقط چون راه حلشو بلدی! اگر هم دیدی سوال رو بلد نیستی کنارش یه منها میذاری و عبور میکنی.
حتی اگر حس کردی بلدی و تهش دو دقیقه وقت روی سوال گذاشتی و به جواب نرسیدی دیگه از خیر سوال بگذر، منها بذار و رد شو.
اینکه با نگاه انداختن به سوال تشخیص بدی میتونی حلش کنی یا نه، تمرین لازم داره. نباید واسه هر سوال یه دقیقه وقت بذاری تا بعدش تازه بفهمی میتونی جوابشو پیدا کنی یا باید بری بعدی.
اینم از توضیح تکنیک ضربدر منها و زمان های نقصانی :)
این سوال مهمیه که باید جوابش رو بعد آزمون و توی تحلیل آزمونت ببینی؛ اما سر آزمون حواست باشه سوالات شک دارت رو مثلا با علامت «ش» کنار سوال مشخص کن و تصمیم بگیر میخوای جواب بدی یا نه ؟مثلا اگر شکت به یه گزینه خیلی قویه یا بین دو گزینه شک داری جواب بده، اما نتیجه اینجا مهم نیست، ما فقط میخوایم بعد تحلیل ببینیم چندتاشو درست جواب دادی و اگر جواب ندادی، جواب مدنظرت درست بوده یا غلط!
بعد یه مدت دیگه دستت میاد که مثلا سوالات شک دار ریاضیت معمولا غلط درمیاد اما زیست درست درمیاد و طبق این الگویی که به دست آوردی سر آزمون سوالای شکدار ریاضی رو نمیزنی و جواب سوالات شکدار زیستت رو توی پاسخنامه ثبت میکنی :))
اگر همه تلاشتو کردی این کارهایی که بهت گفتم رو انجام بدی و برات سخت بود، میتونی از تکنیک هدفگذاری قبل آزمون هم استفاده کنی؛ یعنی قبل شروع آزمون علاوه بر مواردی که بهت گفتم برای خودت مشخص کنی که با توجه به سطح تسلطت چند درصد سوالات هر درس رو میتونی جواب بدی، ایده آل فکر نکن!!! هرچی که توی فکرت بود ده بیست درصد کمتر در نظر بگیر و سر آزمون هدفت همون باشه نه بیشتر، اینجوری اگر دیدی به حداقل انتظارت از یه درس رسیدی میتونی راحتتر رها کنی و بری سراغ درس های بعدی :)
«این روش ها بسیار بسیار تمرین لازم داره»
بارها باید اینارو بخونی و انجام بدی تا روز کنکور تو روش تسلط داشته باشی.
احتمالا اوایل که میخوای تمرین کنی معمولا نمیتونی روی همه درسها اعمالش کنی مثلا: دوتا درس رو با این روش پیش میبری و بعدش که یه مقدار از زمان عقب بمونی یا سوالا برات سخت بشن همه چی از کنترلت خارج میشه!
من خودم همه این مسیر رو زندگی کردم :)) اصلا اشکال نداره فقط ناامید نشو و ادامه بده، مدیکال هم اینجاست که کمکت کنه، تو این ها رو عملی کن تا بریم برای قسمت تحلیل آزمون.