دنیای سوفی یکی از کتابهایی هست که هر کتابخوانی در تمام مدت کتابخونیش از ابتدا تا هرجا که دنبال کنه اسمشو میشنوه. کتابی که توی مدارس بعد از مزرعه حیوانات و کیمیاگر جزو لیست همگان بود و همه این کتاب رو با یک توضیح کوتاه میشناختند.
مقدمه ای برای ورود به دنیای فلسفه!
همین یک توضیح لازم بود که سیل افرادی مثل من که سر رشته شون از فلسفه صرفا جملاتی بود که تبدیل شده بود به جک بینمون، به سمت این کتاب هجوم ببریم. نود و نه درصد مواقع با علاقه شروعش میکردیم و نمیدونیم چجور ولی دیگه ولش میکردیم. من خودم شخصا پنج بار این کتاب رو از نو شروع میکردم و تا نصفه و کمتر بیشتر پیش نمیرفتم.
همه چیز کتابم خوب بود ولی هیچوقت نفهمیدم چی میشد که یهو ولش میکردم. شاید به خاطر اون بخشی بود که میوفته به جون فلاسفه قدیم مثل ارسطو و افلاطون و دیگه مغزم بیشتر جا نداشت.
دوباره پارسال این کتاب رو تو کتابخونه دانشگاه دیدم. خواننده قبلی با ذوق کتاب رو شروع کرده و چندتا هایلایت و دست نوشته عین شاهزاده دورگه تو کتاب نوشته بود ولی خوب حتی به نصفه هم نکشیده که شوقش ظاهرا خوابیده! برگه های بعدش بعد پونزده بیست سال، هنوز عین نو بودن.
اما یک بار دیگه با عزمی قوی تر شروعش کردم و خوندن چند فصل اولش برای ششم هفتمین بار بازهم یه چیز جدید و تازه داشت.
نمیدونم چرا ولی با شخصیت خود سوفی حال نمیکردم. بیشعور رفته تو فاز? حالا شاید هم اینطور نباشه ولی تو ذهنم این تیکه ازش برام هک شده.
اما در کل خوندن این کتاب بک مسیر جدید مطالعه رو بهم نشون داد. اگه تا قبلش من فقط کتابام رو بر اساس یک الگوی ثابت انتخاب میکردم، الان تبدیلش کردم به شاخه هایی مثل یک درخت که موضوعی از فلسفه رو بهم نشون داد و علاقه من رو بهش بر انگیخت.
الکی که نیست این کتاب بعد این همه سال اونم با همچین حجمی که داره همچنان محبوبیت خودشو حفظ کرده. خوندن این کتاب برای همگی اللخصوص رمان خوان ها که میخوان یک مسیر مطالعاتی جدا غیر از رمان هم پیدا کنن فوق العاده مفیده.
ساختار کتاب به صورت فصل بندی از هرچیزی تو فلسفه که لازمه بدونید به ترتیب زمانی هست. یعنی اول فلسفه وجود فلسفه! کلاه خرگوش! کم کم با فلسفه اساطیر آشنا میشوید و با تاریخ فلسفه و افرادی که در این راه زندگیشونو گذاشتن از جمله ارسطو.
در همین بین یک داستان هم روایت میشه از دخترکی به اسم سوفی که این مطالب فلسفی رو به صورت نامه نامه از شخصی ناشناس دریافت میکنه. این داستان به خودی خود از جذابیت زیادی برخورداره و مخاطب با خودش کلنجار نمیره که چرا این زودتر تموم نمیشه برم سراغ بخش اصلی.
نسخه ای که من مطالعه کردم ترجمه آقای حسن کامشاد از انتشارات نیلوفر هست. ترجمه بسیار عالیی هست و البته این نکته هم بگم که با توجه به شنیده هام، این کتاب جزو معدود کتابهایی هست که ترجمه بد نداره!
امیدوارم از مطلب لذت برده باشید.