اگه کسی کاری رو خیلی خوب انجام بده، بعد یه مدت دیگه مواظب کارش نیست و خودنمایی میکنه و اونوقت دیگه خوب نیست
کتاب ناتور دشت (( با عنوان اصلی : The Catcher in the Rye )) نوشته جی.دی سلینجر، داستانی بسیار تحسین شده از سوی تمام جهانیان به خصوص نوجوانان و جوانان است که در کنار همه تحسینات، انتقاد های شدیدی هم دریافت کرده. این کتاب توسط مجتبی شکوری پیشنهاد شده. این کتاب رو با دوست عزیز دانیال همخوانی کردیم.
داستان این رمان 200 صفحه ای حول زندگی یک نوجوان 16 ساله به اسم هولدن کالفیلد میگذره. هولدن از مدرسه با افتادن در همه دروس به جز انگلیسی اخراج شده و حالا تصمیم داره برگرده به خانه. اما میخواد چهارشنبه برسه که از سوی خانواده دعوا و مشکلی صورت نگیره چون از اخراجش خبر ندارن. خواننده سه روز فلک زدگی این جوان که از نظر خودش آزاد بودن هست رو قبل روز چهارشنبه دنبال میکنه و در این راه با تفکرات، عقاید، ترس ها و فشار های نوجوانی همراه میشه. به خاطر دعوایی که توی خوابگاه راه میوفته از اونجا میزنه بیرون.
رسما موقع مطالعه کتاب هی با خودم میگفتم این چه زهریه! شخصیت هولدن تفکرات و عقایدی داره که به شدت برای من غیرقابل درک بودن. البته میشه برای خیلی از رفتار هاش دلایلی مثل فشار خانواده یا بلوغ رو بهانه کرد اما بازم کافی نیست! با این حال نمیشه از پیام هایی که نویسنده سعی در بیانشون داره گذشت. این سه روز معصومیت هولدن تا جای ممکن تجزیه میشه و بلوغ میرسه. اون هم در جامعه ای که به قول خودمون اگه گرگ نباشی میخورنت. لحن صحبت هولدن در نوع خودش و در دنیای ادبیات منحصر به فرده، صحبت های بی پرده و صاف رفتن سر نقطه اصلی و البته لحنش، مخاطب رو یا دلزد یا مشتاق میکنه.
به خاطر شهرت بیش از حد این کتاب، انتظار بسیار زیادی ازش داشتم و همین باعث شد که یک تجربه تلخ از این داستان داشته باشم. البته خوب خود داستان هم خیلی تلخه ولی این تلخه از اون مضخرفاست! اسپویل: اواخر داستان وقتی هولدن با خواهرش صحبت میکنه از شیرین ترین بخش های کتاب بود. هولدن اون شخصیت مضخرفشو رد میکنه و یکم آدم بودن داخلش میبینیم. متاسفانه همون طور که گفتم اواخر کتاب این طعم شیرین تر وجود داشت... . در بخش دیگری از کتاب، هولدن به یک هتل میره و اونجا از فرط هیجانات یا شایدم بی خیالی یا اصلا نمیدونم چه کوفتی، این حس بهش دست میده که به جواب یک فاحشه جواب مثبت بده اما سریعا پشیمون میشه و با این حال راه برگشتی هم نداره. برگشتش از این راه براش هزینه زیادی بر میداره (( از جمله خوردن چندتا مشت)). چقدر راحت وارد شد و چه دردسری برای خارج شدن از این دام داشت... آشناست نه ؟
کتاب همچنین زمان انتظار حواشی زیادی داشته به خاطر غیر اخلاقی بودن بعضی جاها ممنوع شده بود. یکی از این حواشی قتل جان لنون (اسطوره موسیقی راک) بود که قاتلش ادعا میکرد انگیزش این کتاب بوده. به نظرم این کتاب در زمان خودش تاثیرات خودشو گذاشته و الان خواننده باید با توجه به شرایط زمان انتشار این کتاب شروع به مطالعش کنه... اگه بخواد.
نسخه ای که من مطالعه کردم ترجمه محمد نجفی از انتشارات نیلا بود. در رابطه با ترجمه باید بگم که مترجم به شدت به لحن و داستان وفادار بوده و موقع خوندن این ترجمه به ظرافت کارش پی میبردم.